English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
He is a loose card . U خیلی ول است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loose U بی قاعده
loose U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loose U رهاکردن درکردن
loose U سبکبار کردن پرداختن
to let loose U ازاد کردن
to let loose U ول کردن
let loose U ازاد کردن
let loose U ول کردن
loose U از قید مسئولیت ازاد ساختن
loose U نرم وازاد شدن حل کردن
loose U لوس وننر
loose U هرزه بی بندوبار
loose U بی ربط
loose U لق
loose U منتفی کردن
loose U شل
loose U برطرف کردن
loose U شل وسست شدن
loose U ول ازاد
loose U بی پایه
loose U گشاد
loose U سست
on the loose <idiom> U آزادانه رفتن
let loose <idiom> U آزاد گذاشتن
loose ends U عاطل
He's got a screw loose. U او [مرد] دیوانه است.
he has a loose conduct U ادم هرزه ایست
To have a loose tongue. U دهن لق
loose ends U بیکارافتاده
loose ends U باقیمانده
loose powder U پودرپنکیک
loose ends U انتهای شل هرچیزی
loose ends U ته مانده
loose impediment U هر نوع مانع طبیعی در مسیرگوی گلف
loose gear U چرخ دندانه هرزگرد
set loose <idiom> U رها کردن چیزی که تو گفته بودی ،آزاد کردن
to break loose U در رفتن
to break loose U ول شدن
loose ends <idiom> U بدون کار معلوم وروشنی برای انجام دادن
break loose U ول شدن
The knot has come loose . U گره شل شده است
loose ground U زمین سست
He has a screw loose . U عقلش پار سنگ می برد ( بی عقل است ؟)
have a screw loose <idiom> U احمق بودن
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
of a loose texture U شل بافت
he is at a loose end U بی تکلیف است
he is at a loose end U کار معینی ندارد
he has a loose tongue U پرده در است
cast loose U ازاد کردن
cast loose U ول کردن
he has a loose tongue U دهان لقی دارد
To have a loose tongue. U زبان شل وولی داشتن
to loose hold U ول کردن
there is a screw loose U خراب است
there is a screw loose U یک چیزیش
fast and loose U ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
fast and loose U نااستوار
of a loose textture U شل بافت
loose yards U اندازه گیری حجم خاک پس ازکنده شدن از محل خاک برداری
She has a loose tongue . U زبان شلی دارد ( دهن لق است )
he has a loose tongue U بی چاک دهن است
loose coupling U جفتگری ضعیف
loose cargo U باربسته بندی نشده
loose cover U روکش
loose cargo U بار باز
loose cargo U بار روباز
loose sentence U جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
loose smut U زنگ گیاهی
loose curtain U پردهیشل
loose smut U بیماری زنگ گندم
loose soil U خاک خشک و نچسبیده
loose texture U بافت شل
loose sentence U جمله بیربط
loose ends U سر ازاد نخ چیز استفاده نشده
loose ends U انتهای تاریانخ
loose issue U تدارکات خارج شده از بسته بندی
loose issue U تدارکات روباز
at a loose end U بیکار
break loose U در رفتن
loose-fitting U گشاد
loose leaf U دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
loose-leaf U دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
loose end U انتهای تاریانخ
loose end U سر ازاد نخ چیز استفاده نشده
loose fitting U گشاد
loose end U بیکارافتاده
loose end U عاطل
loose end U انتهای شل هرچیزی
loose end U باقیمانده
loose end U ته مانده
loose pulley U پولی هرزگرد
Some of the screws have lcome loose. U چند تا از پیچ ها شل شده است
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
to play fast and loose U بی ثباتی نشان دادن
(All) hell broke loose. <idiom> U خیلی پر سر وصدا و شلوغ بود.
loose fill insulation U عایقخاکریز
loose ball foul U خطا روی حریف بدون توپ
loose powder brush U برسپنکیک
the loose the maiden zone U ازاله بکارت کردن
The dog has broken loose . U سگ زنجیرش را باز کرد وفرار کرده است
To lead a loose life . U زندگی و ولی داشتن
cut oneself loose U خرج خود را سوا کردن
loose roller bearing U رولبرینگ هرزگرد
She likes loose - fitting dresses . U از لباس های گشاد خوشش نمی آید
He leads a loose ( reckless) life. U بی بند وبار زندگی می کند
To play fast and loose . To go up and down like a yoyo. To shI'lly –shally . U سفت کن شل کن درآوردن
card U ماشین پرداخت پارچه
card U یک کارت پانچ
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card U امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
card U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card U برگه
card U کارت
card U کارت ویزیت بلیط
card U ورق بازی گنجفه
card U مقوا
card U کارت تبریک کارت عضویت
card U ورق بازی کردن
card U پنبه زنی
card U ورق
card U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U مین فلز برای تختههای مدار
card U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
greetings card U کارتتبریک
card U بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
card U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card U ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
card U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card U کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
ID card U کارت شناسایی
ID card U شناسنامه
card U برگ
card U بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
card U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card U تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
card U ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card U خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
magnetic card U کارت مغناطیسی
punched card U کارت منگنه شده
punched card U کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
punched card U کارت پانچ شده
card sorter U دستگاه مرتب کننده کارت
punched card U کارت منگنه
qualification card U کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
punch card U کارت منگنه
punch card U برگ منگنه
red card U کارت قرمز
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
post card U کارت پستال
paper card U کارت کاغذی
playind card U ورق گنجفه
race card U برنامه اسب دوانی
vaccination card U دفترچه واکسیناسیون
cash card U کارتمخصوصگرفتنپول
card vote U کنارهگیریبهنفعکسی
boarding card U کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
high card U کارتبالا
card support U حافظورق
green card U کارت سبز
card-indexes U رجوع شود به file card
card-index U رجوع شود به file card
card-carrying U واقعی
card-carrying U دو آتشه
cheque card U کارتشناساییمخصوصدریافتچک
index card U کارتشاخص - کارت Index
vaccination card U دفترچه مایه کوبی
to get [be given] your card [British E] <idiom> U برگه اخراج از شغل را گرفتن [اصطلاح روزمره]
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
trump card <idiom> U استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
card up one's sleeve <idiom> U برای روز مبادا نگهداشتن
to palm a card U برگی را در دست غیباندن
card-cut U [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
To play ones last card U آخرین تیر ترکش رارها کردن
card-carrying U عضو رسمی
card-carrying U دارای کارت عضویت
card sharps U برگزن
tape to card U از نوار به کارت
summary card U کارت خلاصه
stub card U ته کارت
storm card U طوفان نمای دریایی
smart card U کارت هوشمند
safety card U کارت تامین اتشبار
safety card U کارت تامین جنگ افزار
red card U علامت اخراج اخراج بازیگر
range card U کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
range card U کارت برد
time card U کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
to play one's card well U از فرصت خود استفاده کامل کردن
card sharps U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
card sharp U برگزن
card sharp U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
yello card U اخطار
yello card U کارت زرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com