English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electronics U دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
electronics U استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
electronics U علم الکترونیک الکترونشناسی
electronics U شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
electronics U الکترونیک
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
integrate electronics U الکترونیک مجتمع
gaseous electronics U الکترونیک گازی
communication and electronics U رسته مخابرات و الکترونیک
engineers U افسر مهندس
engineers U اداره کردن طرح کردن و ساختن
engineers U مهندسی کردن
engineers U مهندس
engineers U مهندسی
engineers U قسمت مهندسی رسته مهندسی
consulting engineers U مهندسین مشاور
software engineers U مهندسین نرم افزار
civil engineers U مهندس راه وساختمان
civil engineers U مهندس راه و ساختمان
civil engineers U مهندس ساختمان
civil engineers U مهندس شهرسازی
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
institute U شورا تاسیس کردن
institute U بنگاه
institute U نهاد
institute U بنیاد
institute U انجمن
institute U هیئت شورا
institute U موسسه
institute U برقرار کردن تاسیس کردن
institute U بنیاد نهادن
institute U فرمان
institute U اصل قانونی مقررات
institute U بنداد بنگاه
teachers' institute U شورای اموزگاران
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
institute of electrical and U society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
imperial institute U بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
charles babbage institute U موسسه چارلز بابیج
British Standards Institute U سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
to institute legal proceedings U دادخواهی کردن
to institute legal proceedings U عارض شدن
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
american national standards institute U سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com