English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Don pulled the rug out from under me in my deal with Bill Franklin. U دان معامله من و بیل فرانکلین را به هم زد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pulled U کنده
pulled U خشک کرده
She pulled me aside and said… U مرا بسمتی کشید وگفت ...
pulled U شکسته شده افتاده
franklin U طبقه متوسط اجتماع
pulled U تحلیل رفته
franklin [Fr] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
franklin U ملاک ازاداز طبقه سوم
franklin U فرد ازاده
I pulled him by the ears. U گوشش را کشیدم ( بعنوان تنبیه )
pulled muscle U عضله کشیده شده
franklin stove U بخاری اختراعی فرانکلین
I pulled the blanket over my head . U پتو راکشیدم سرم
You pulled a fast one. That was a neat trick you played. U خوب حقه زدی ( سوار کردی )
An ounce of prevention is worth a pound of cure. [Benjamin Franklin] <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
deal with U رسیدگی کردن
new deal U برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
new deal U برنامه روزولت
deal with U اقدام کردن
new deal U قرار جدید
new deal U سیاست جدید
deal U اندازه
new deal U روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
to deal U کارت دادن [ورق بازی]
deal U چوب کاج
Did you get anything out of this deal ? U دراین معامله چیزی گیرت آمد ؟
no deal <idiom> U موافق نبودن ،رد کردن
new deal <idiom> U تغییر کامل ،شروع تازه ،شانس دیگر
new deal U نیودیل
deal U اقدام کردن
deal U قدر
deal U حد معامله کردن
deal U سر و کارداشتن با
deal U معامله داد و ستد
deal U اندازه مقدار بررسی
deal U توزیع کردن
deal U معامله کردن
deal U مقدار
deal U سر و کار داشتن
deal U سازماندهی کردن
deal U توافق تجاری
deal U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
good deal <idiom> U قیمت ارزان باکیفیتی بالا
To deal the cards . U ورق دادن
raw deal <idiom> U آخر خط ،پایان هستی
wheel and deal <idiom> U
square deal U تقلب نکردن
square deal U باشرف بودن رک وراست
Agreed . that is a deal . U قبول ( قبوله )
fair deal U سیاست منصفانه
package deal U معامله کلی معامله چکی
package deal U معامله یکجا
to deal in futures U کالایاسهام پیش فروختن
to deal in futures U معامله پیش کردن
deal lift U بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
big deal U بیاهمیتوفاقدجذابیت
deal in futures U معامله سلف کردن
fair deal U روش منصفانه
package deal U مقاطعه در بست و خرید یکجا
to deal in futures U معامله سلف کردن
He gave me a square deal . U بامن منصفانه معامله کرد
A lucrative affair [deal] لقمه چرب ونرم [کار یا معامله پردرآمد]
to deal out [card game] U کارت دادن [ورق بازی]
She gave me a raw deal . U بامن بد معامله کرد
mosaic parquet deal U راهروی اجر فرش
I clinched a lucrative deal. U معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
I took a great deal of trouble over it. U روی اینکار خیلی زحمت کشیدم
To clinch (close)the deal. U معامله راتمام کردن ( انجام دادن )
Did you make any profit in this deal ? U آیا دراین معامله استفاده ای داشتید ؟
To clinch(close,finalize)a deal. U معامله یی را جوش دادن
plea deal [between Prosecution and Defense] U توافق مدافعه [بین دادستان و وکیل دفاع]
I made a lot of profit in the deal . U دراین معامله فایده زیادی بردم
The deal is off. Forget it . That doesnt count . U مالیده !(مالیده است ؟ بهم خورده ؟ لغو شده )
He has suffered a great deal at the hands of his wife . U از دست زنش خیلی کشیده
Clinch the deal while the concerned party is stI'll keen U تا طرف گرم است معامله را انجام بدهید
bill U صورتحساب
bill U سند
bill U برات
bill U قبض صورتحساب
bill U لایحه
bill U نوک بنوک هم زدن
bill U نوعی شمشیرپهن
bill U صورتحساب دادن
bill U نوک
way bill U بارنامه دریایی
way bill U بارنامه
bill U اسکناس
bill U اسنادبازرگانی
bill nye U صورتحساب
bill U منقار
bill U حواله
bill U قبض
to f. the bill U واجدشرایط بودن
way bill U سند حمل
way bill U بارنامه راه اهن
bill U بیجک
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
The bill, please. لطفا صورت حساب.
got through (the bill got through the ma U لایحه از مجلس گذشت
the bill U صورت حساب
bill of e. U برات
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill U سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill U گزارش جریان دعوی
bill U دادخواست
bill U تهیه کردن صورتحساب
member's bill U طرح قانونی
protect a bill U وجه براتی را تامین کردن
the bill is overdraw U سر رسید برات منقضی شده است
retiring a bill U براتی را تسویه کردن
road bill U بارنامه
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
short bill U برات کم مدت
show bill U تابلو اعلان نمایش
sight bill U برات دیداری
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
play bill U اعلان نمایش
play bill U اگهی نمایش
hawk bill U لاک پشت ابی
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
members bill U member
hard bill U پرندگان سخت منقار
long bill U نوک دراز
hawks bill U لاک پشت منقار دار
a hefty bill U صورتحساب سنگینی
hook bill U منقارعقابی
hook bill U منقار نوک برگشته
time bill U برنامه حرکت قطار
soft bill U پرنده منقار نازک حشره خوار
soft bill U مرغ مگس خوار
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
wage bill U لیست حقوق
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill U برات به وعده
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill U اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill U اسناد خزانه
transit bill U پروانه عبور
transit bill U اجازه عبور
watch bill U لوحه نگهبانی ناو
fill the bill <idiom> U مناسب برای همه جا
pad the bill <idiom> U اضافه شدن هزینههای کاذب
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
How much is my telephone bill? U صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
double bill U مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
bill posters U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill poster U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
training bill U برنامه اموزشی
to veto a bill U لایحه قانونی راردکردن
the bill of has come to mature U وعده پرداخت برات رسیده است
the bill is undue U وعده برات نرسیده است
the bill has come to maturity U موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity U وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill U برگ عطر
stork's bill U گل عطر
stork's bill U شمعدانی عطر
station bill U جدول محلها
through bill of exchange U بارنامه سراسری
through bill of lading U بارنامه سراسری
to talk out a bill U مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through U لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill U وجه براتی راتامین کردن
to dishonour a bill U براتی را فکول کردن
to bill and coo U باهم غنج زدن
to bill and coo U بوسه بازی کردن
time bill U سفته مدت دار
foot the bill <idiom> U پرداختن
bill of quantites U فهرست مقادیر
bill of indicment U ادعا نامه
bill of indicment U کیفر خواست
bill of guarantee U ضمانتنامه
bill of goods U فهرست تجارتی
bill of goods U صورت کالا
bill of exgchange U سفته
bill of exgchange U برات
bill of exchange U برات
bill of exchange U برات مبادلهای
bill of exchange U برات ارزی
bill of exchange U حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions U صورت استثنائات
bill of exception U اعتراض نامه
bill of entry U افهارنامه ورودی
bill of entry U افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of indictment U کیفرخواست
bill of indictment U ادعانامه
bill of poreclosure U poreclosure
bill of oredit U اسنادخزانه
bill of oredit U اوراق قرضه دولتی
bill of materials U صورت حساب مواد
bill of materials U فهرست مواد
bill of material U فهرست مواد
bill of material U صورت قطعات
bill of loading U جواز کشتی
bill of loading U بارنامه کشتی
bill of lading U بار نامه کشتی
bill of lading U بار نامه
bill of lading U ستمی کشتی
bill of lading U بارنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com