English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dnc U Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ifac U Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
DDC U CONTROL DIGITAL DIRECT
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
DC U Conversion Data Change Design Computer Degital Current Direct Cycle Direct Console Display
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
esi control U control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
jcl U زبان کنترل برنامه Language Control ob
sdlc U Control Link SynchronousData کنترل پیونددادهای همزمان
dscb U Block Control Set Data بلاک کنترل مجموعه داده
CNC U ماشینی که به طور خودکار توسط کامپیوتر اجرا میشود
DDC U ماشینی که به صورت خودکار توسط یک ماشین کار میکند
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
automatic control U کنترل خودکار
fixes U برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fix U برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
coupled mode U روش کنترل خودکار
governing mode U روش کنترل خودکار
eyelesi U دستگاه کنترل خودکار هواپیما
automatic gain control U کنترل بازده بطور خودکار
automatic program control U کنترل برنامه بطور خودکار
source data automation U کنترل خودکار داده منبع
bang bang control U سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
processes U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
FMS U کنترل اعداد کامپیوتری
free lance U اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
numerical U ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
slewing U سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
coupled mode U روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
communication U کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
automating U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
systems analysis U برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
satellite U کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellites U کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
internal U زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
interface U کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
subroutine U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند
interfaces U کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
switch U نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switches U نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switched U نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
mask U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
physical record U همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
peripheral U بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد
job U زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
jobs U زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
simulators U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
hook U کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hooks U کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
supervisory U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
dma U Direct
da U Access Direct
d.c U current direct
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
link U تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
asynchronous U کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
draw U Write After Read Direct خواندن مستقیم پس ازنوشتن
draws U Write After Read Direct خواندن مستقیم پس ازنوشتن
ddd U Dialing Distance Direct شماره گیری از فاصله مستقیم
bdam U Access Direct Basic روش دستیابی مستقیم اساسی ethod
dmac U Direct کانال دستیابی حافظه مستقیم Channel Access emory
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
automatic error correction U تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
ctrl U Control
crom U RO Control
CTR U CONTROL
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
computer control console U panel control
n/c U Control Numerical
cu U Unit Control
cp/m U Program Control سی پی ام
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line U وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remotest U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
fitments U وسائل
facilities U وسائل
means U وسائل
fitment U وسائل
MCI U INTERFACE CONTROL MEDIA
dlc U Control Link Data
dcb U Block Control Data
PCU U UNIT CONTROL PERIPHERAL
PCL U LANGUAGE CONTROL PRINTER
LLC U CONTROL LINK LOGICAL
control break U فرمان Control-Break
tcb U Block Control Task
TCP U PROTOCOL CONTROL TRANSMISSION
LCP U PROCEDURE CONTROL LINK
FCB U BLOCK CONTROL FILE
CNC U CONTROL NUMERIC COMPUTER
by indirection U با وسائل نادرست
design aids U وسائل طراحی
fraudulent means U وسائل متقلبانه
auxiliary equipment U وسائل کمکی
documentation aids U وسائل سندسازی
by all means U با تمام وسائل
adccp U Control DataCommunication Advanced Protocol
hdic U Control Link Data HighLevel
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
automatics U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader U اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
submachinegun U مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
TCP/IP U PROGRAM INTERFACE/PROTOCOL CONTROL TRANSMISSION
instrumentation U کاربرد وسائل سنجش
remedied U وسائل جبران خسارت
remedies U وسائل جبران خسارت
remedying U وسائل جبران خسارت
debugging aids U وسائل اشکال زدایی
remedy U وسائل جبران خسارت
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
in the last resort U پس ازنومیدی ازهمه وسائل دیگر
i provided for his safety U وسائل سلامت او را فراهم کردم
review order U لباس وتجهیزات و وسائل کامل
to incubate bacteria U با وسائل ویژه میکرب پروردن
to play it U با وسائل پست سو استفاده کردن از
to play U با وسائل پست سو استفاده کردن
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
lan U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
vendors U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendor U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
it tends to ruin him U وسائل خانه خرابی یاهلاکت اورافراهم میکند منجرمیشودبهلاکت او
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
desk accessories U وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
computerization U عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
Those who play with edged tools must expect to be . <proverb> U کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
atari U نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
flowcharting symbol U علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
mechanician U ماشینی
mechanized U ماشینی
machine made U ماشینی
mechanic U ماشینی
mechanical U ماشینی
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
the end sanctifies the means U خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
automatons U ادم ماشینی
machine shop tool U ابزار ماشینی
drill press vise U گیره ماشینی
tufted rugs U فرش ماشینی
machine ringing U زنگ ماشینی
mechanical production U تولید ماشینی
mechanization U ماشینی کردن
factory rugs U فرش ماشینی
lawn sprinkler U اب پاش ماشینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com