English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
by international standards U در معیارهای بین المللی
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
Participation rates are low compared to international standards. U میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
Germany U المان
maintains U حمایت کردن از مدعی بودن
maintains U ابقا کردن ادامه دادن
maintains U پشتیبانی کردن
maintains U حفظ کردن
maintains U به خوبی مراقبت شده
maintains U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintains U نگهداری کردن
maintains U نگهداشتن برقرار داشتن
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
role U رل
role U طومار
role U بخش
role U وفیفه
role U نقش
social role U نقش اجتماعی
role play U بازیرولیکهباشخصیتخودفردبسیارمتفاوتاست
to play one's role U نقش
to play one's role U خودرابازی کردن
to play one's role U وفیفه خودرا انجام دادن
role of money U نقش پول
assigned role U نقش محول
sex role U نقش جنسیتی
role therapy U نقش درمانی
role playing U نقش گزاری
role enactment U نقش گزاری
role-playing U نقش گزاری
role conflict U تعارض نقش
role expectations U انتظارات نقش
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
title role U نام نقشیکبازیگریاخواننده
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
leading U فضای بین خط وط متن چاپ شده یا نمایش داده شده
leading U راهنمایی
leading zero U رقم صفر برای نمایش شروع عدد ذخیره شده
leading zero U صفر مقدم
leading U هدایت
leading U جداکردن سطرها
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
leading U عمده
leading U فاصله خطوط
leading U پیشتاز
leading U مقدم
leading U عمده برجسته
leading U نفوذ
standards U اولین مگا بایت حافظه در PC.
standards U حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standards U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards U طبیعی یا معمولی
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards U واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
standards U استاندارد
standards U مقرر قانونی
standards U نمونه قبول شده معین
standards U کالای جانشین رزمی
standards U قانونی
standards U عیار قانونی استاندارد مقرر
standards U نمونه قانونی
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards U استانده
standards U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standards U متعارفی
standards U نشان پرچم
standards U متداول
standards U مرسوم
standards U الگو
standards U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards U قالب
standards U استاندارد همگون
standards U قسمت ساکن دستگاه
standards U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standards U سنجه
standards U معمولی
standards U متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
standards U نورم مقیاس
standards U معیار
standards U متعارف
standards U همسان
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standards U همشکل
standards U همگون یکنواخت یکجور
standards U یکسان معیار
leading point U نقطه نشانه روی در جلوی هدف متحرک
leading point U نقطه نشانه روی
leading seaman U مهناوی یکم
leading sectors U بخشهای پیشرو
leading sectors U بخشهای پیشگام
leading articles U سرمقاله
leading articles U کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
leading ship U ناو نوک
leading region U نواحی پیشرو
leading nations U ملتهای بزرگ
leading article U کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
leading string U ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
leading case U نمونه یاسابقه قضائی
leading current U شدت پیش افتاده
leading edge U لبه مقدم
leading edge U لبه حمله
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
leading edge U لبه راهنما
leading indicators U شاخصهای اساسی شاخصهای پیشرو
leading insurer U بیمه گر اصلی
leading lady U ستاره زنی که نقش اول رادرنمایش یا سینما بعهده دارد
leading line U خط هادی
leading line U خط هدایت هواپیما
leading line U خط بستن زاویه سبقت به توپ
leading man U هنرپیشه مرد اول نمایش یافیلم سینمایی
leading marks U نشانههای هدایت
leading article U سرمقاله
leading zeros U صفرهای مقدم
leading questions U سوال تلقینی
leading question U سوال تلقینی
desired leading U مسیر مطلوب
desired leading U سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
leading in wire U سیم انشعاب
leading question U پرسش راهنمایی کننده
leading lights U چشم و چراغ
leading lights U شمع محفل
leading lights U عضو مهم
leading light U چشم و چراغ
leading light U شمع محفل
leading light U عضو مهم
leading questions U پرسش راهنمایی کننده
leading diagonal U قطر اصلی [ریاضی]
Car no. 6 is leading. U اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
leading official U سرداور
standards of living U معیار زندگی
standards of living U استاندارد زندگی
standards of living U سطح زندگی
double standards U معیارهای متناقض
living standards U استانداردزندگی
technical standards U معیارهای فنی استانداردهای فنی
gold standards U سیستم پشتوانه طلا
gold standards U حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
standards enforcer U اجراکننده استانداردها
leading edge model U IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
leading edge flap U لبهبرجستهباله
leading edge tube U لاستیکلبهپیشتاز
leading lady or man U بازیگر عمده
men of light and leading U مردانی که بواسطه قوه رهنمایی صاحب نفوذمیشوند
British Standards Institute U سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
american national standards institute U سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
international U بین المللی
international U وابسته به روابط بین المللی
international U مربوط به کشورهای مختلف
international U بین الملل انترناسیونال
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international U بازیگر بین المللی
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international finance U مالیه بین الملل
international council U education in forcomputers
international dualism U دوگانگی بین المللی
international economics U اقتصاد بین الملل
international equilibrium U تعادل بین المللی
international federation U processing forinformation
international etiquette U نزاکت بین المللی
international custom U عرف بین المللی
system international U سیستم بین المللی
international acts U مستندات بین المللی
international classification of U Diseases
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
international comity U نزاکت بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
international coulomb U کولن جهانی
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
international relations U رابطهسیاسیبینکشورها
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
international call U مکالمه بین المللی
international court U دادگاه بین المللی
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
International politics. U سیاست بین الملل
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international migration U مهاجرت بین المللی
international practice U طریقه معمول به بین المللی
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international master U استاد بین المللی شطرنج
international meeting U مجمع بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international practice U رویه بین المللی
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international trade U تجارت بین الملل
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international law U حقوق بین الملل
international line U خط بین المللی
international line U خط خارجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com