English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
As a university professor , his performance stank. U طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stank U استخر
stank U سد
stank U مخزن
professor U استاد
professor U پرفسور
professor U معلم دبیرستان یا دانشکده
professor U مدرس
university U دانشگاه
The professor knows what he is talking about. U استاد ازروی اطلاع صحبت می کند
regius professor U استاد منصوب ازطرف پادشاه
A bogus professor . U پروفسور قلابی
He was not admitted to the university. U اورا به دانشگاه راه ندادند
state university U دانشگاه ایالتی
Open University U دانشگاهیدربریتانیاکهداوطلبانآزاددرآنجاتحصیلمیکنند
university extension U تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
technical university U دانشگاه فنی
state university U دانشگاه دولتی
The professor stepped into the classroom. U استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
He is majoring in mathematic at the university. U در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
University of Applied Sciences [UAS] U دانشگاه فناوری
performance U نحوه کار کسی یا چیزی
performance U کارائی
performance U انجام
non performance U عدم انجام
non performance U عدم اجرا
performance U روش قضاوت کارایی سیستم
performance U قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
performance U میزان کارائی
performance U انشاء معامله
performance U نمود
performance U عمل کرد
performance U ساخت
performance U کار وسیله یادستگاه بازده عمل
performance U سطح کارائی
performance U عملکرد
performance U ایفاء
performance U اجراء
performance U اجرا
performance U ایفا کاربرجسته
performance U نمایش
performance U شاهکار کارایی
performance standard U معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
performance test U ازمون عملی
performance rating U درجه بندی عملکرد
performance of the dam U زیست سد
specific performance U نحوه اجرای معین در قرارداد
performance test U ازمون عملکردی
feature of performance U ویژگی عملکرد
condition of performance U شرط فعل اثباتا"
impossibility of performance U عدم امکان در اجرا
performance of a contract U اجرای قرارداد
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
condition of non performance U شرط فعل نفیا"
engine performance U توان موتور
engine performance U قدرت موتور
engineered performance U زمان لازم برای اتمام یک واحد از کار
impossibility of performance U تعذر
maximum performance U عملکرد حداکثر
maximum performance U کارایی حداکثر
optimal performance U کارکرد بهینه
part performance U عقد معین
performance guarantee U ضمانت حسن انجام کار
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
performance evaluation U ارز یابی کارایی
performance appraisal U عملکرد سنجی
performance bonds U ضمانتنامه انجام کار
part performance U عقد یا قرارداددارای تشریفات یا شکل خاص
operational performance category U طبقه امادگی عملیاتی
condition about performance of an act U شرط فعل
It was an enjoyable performance, if less than ideal. U این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
operational performance category U امادگی عملیاتی از طبقه
arthur performance scale U مقیاس عملکردی ارتور
good performance guarantee U ضمانت حسن انجام کار
high frequency performance U رفتار فرکانس بالا
supervening impossibility of performance U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
leiter international performance test U ازمون عملی بین المللی لایتر
good performance bond guarntee U وثیقه انجام تعهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com