English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
basic access method U روش دستیابی اصلی
basic direct access method U روش دستیابی مستقیم اساسی
basic partitioned access method U روش دستیابی قسمت بندی شده اساسی
basic sequential access method U روش دستیابی ترتیبی اساسی
basic telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
Other Matches
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basic U کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
basic U به یک وسیله راه دور
basic U مین دستیابی
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic U روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basic U Symbolic sAll-Purpose"Beginner Instructioncode
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic U بیسیک
basic course U دوره مقدماتی
basic plus U نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
basic U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic U کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
basic U اساسی مقدماتی
basic U اولیه
basic U ابتدایی
basic U بنیادی
basic U تهی بنیانی
basic U اصلی
basic U اساسی
basic U پایهای
basic U قلیایی
basic U بازی
basic U روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basic U مقدماتی اساسی
basic U بنیانی
access U ورودی
access مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
access U درگاه
access U دسترسی
I have no access to anywhere . U دستم از همه جا کوتاه است
non access U عدم دسترسی
immediate access U دستیابی صریح
access well U چاه دستیابی
access U اضافی
access U کومکی
access U دستیابی
access U مدخل
access U دست یابی
access U افزایش
access U دسترس
access U بروز مرض حمله
access U تقریب
access U وسیله حصول
access U دسترسی راه
access U الحاق اضافه
access U اصابت
access U دسترسی یا مجال مقاربت
access U اجازه دخول
access U دسترسی
access U تقرب به خدا
access U راه دسترس
access U در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
basic of issue U مبنای توزیع
basic of issue U مبنای واگذارکردن اقلام
basic load U بار مبنای مهمات یا وسایل
basic pay U اصل حقوق
basic pay U حقوق اصلی
basic point U نقطه مبداء
basic salt U نمک بازی
basic ration U جیره اصلی
basic research U تحقیقات مقدماتی
basic ration U جیره مقدماتی جیره مبنا
basic load U بار مبنا
basic linkage U پیوند اساسی
basic data U اطلاعات اولیه
basic date U تاریخ شروع خدمت در هردرجه
basic data U عناصر تیر اولیه
basic date U تاریخ ترفیع
basic deficit U کسری کلی
basic deficit U کسری اساسی
basic dye U رنگینه بازی
basic fortran U استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
basic gearing U گیربکس
basic gearing U چرخ دندههای اصلی
basic hole U سوراخ مقدماتی
basic intent U نیت عام
basic language U زبان بیسیک
basic lining U پوشش یا استر قلیایی
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
basic sciences U علوم پایه
tiny basic U یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
true basic U تروبیسیک
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
basic weaves U رگباسلیق
basic dye U رنگ قلیایی
basic ground U زمینه و متن اصلی فرش
basic agreement U توافق اولیه
basic agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
basic research U علم پایه
basic research U علم بنیادی
quick basic U کوئیک بیسیک
microsoft basic U مدل مشهوری از زبان برنامه نویسی BASIC که روی ریزکامپیوترها بکاربرده میشود
basic shaft U محور اصلی
basic shaft U محور واحد
basic size U اندازه اصلی
basic size U اندازه اولیه
basic slag U سرباره قلیایی
basic speed U سرعت اولیه
basic standard U استاندارد اولیه
basic surplus U مازاد اساسی
basic training U تعلیمات ابتدایی
basic training U اموزش مقدماتی
basic variable U متغیر اصلی
basic variable U متغیر اساسی
basic verses U ایات محکمات
integer basic U نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
basic crops U پنبه تنباکو و برنج
basic circuit U مدار ساده
basic price U قیمت پایه
basic capacity U گنجایش پایه
basic price U قیمت مبنا
basic allowance U شارژ انبار
basic brick U اجر قلیائی
basic branch U رسته اولیه
applesoft basic U نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
basic allowance U سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
basic anxiety U اضطراب بنیادی
airman basic U سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic crops U ذرت
basic crops U جو
basic crops U محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
basic cover U عکسبرداری اولیه هوایی
basic conflict U تعارض بنیادی
advanced basic U بیسیک پیشرفته
basic capacity U گنجایش مبنا
quick access U با دست یابی تند
access hole U شکاف دستیابی
access control U که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
access gallery U راه رو دستیابی
access point U نقطه دستیابی
parallel access U با دست یابی موازی
parallel access U دستیابی موازی
access gallery U دالان دستیابی
random access U دستیابی تصادفی
To deprive someone of access. U دست کسی را کوتاه کردن
access point U نقطه اتصال خط به قوس
multiple access U دستیابی چندگانه
access control U وسیله امنیتی
access point U نقطه دسترس
access code U کد دستیابی
fast access U با دستیابی سریع
rapid access U با دستیابی سریع
access code کد دسترسی
access code U رمز دسترسی
access duct U مجرای دسترسی
access procedures U روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
immediate access storage U storage main
access structures U ساختمان های قابل عبور و مرور
instantaneous access U زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
access point U نقطه فرود
access control U کنترل دستیابی
keyed access U دستیابی کلیدی
limited access U محدود
limited access U دراری محدودیت مدارک محدود
access control U بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد
access code U رمز دستیابی
random access U دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
access mechanism U دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
sequential access U دستیابی ترتیبی
sequential access U رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
sequential access U صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
access shaft مدخل استوانه ای
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
sequential access U روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
sequential access U و خواندن هر رکورد تا رسیدن به داده مورد نظر
access window U مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
access mode U باب دستیابی
access method U روش دستیابی
serial access U دستیابی نوبتی
serial access U دستیابی سری
serial access U دستیابی پیاپی
random access U فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
random access U قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
random access U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
random access U رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
access panel U پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
random access U دستیابی مستقیم
no access for wheelchairs U عبورویلچیرممنوع
remote access U دستیلبی از دور
remote access U دستیابی از راه دور
random access U توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
semirandom access U دستیابی نیمه تصادفی
access door U درورودی
control of access ایین ورودی ها
channel access U دستیابی کانال
access road U جاده دسترسی
access road U راه دسترسی
access road U راه دستیابی راه کمکی
access time U زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
access road U راه اتصالی
access structures U ساختمانهای عبور و مرور
access balcony U ایوان
access time U زمان دستیابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com