English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
A multi-storey building. U ساختمان چندین طبقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multi-storey U چندطبقه
multi-storey car park U پارکینگ چند طبقه
multi-storey car park U پارکینگ طبقاتی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
storey U اشکوب
the second storey U طبقه دوم
the second storey U اشکوب دوم
storey U طبقه
basement storey U طبقه زیرزمین
basement storey U اشکوب زیر زمین
the upper storey U اشکوب بالا
story=storey U طبقه
story=storey U اشکوب
storey=story U طبقه
storey=story U اشکوب
the upper storey U طبقه فوقانی مخ
Attic storey U [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
blind storey U تریبون کلیسا
multi U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi- U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi ply U چند لا
multi tasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi disk U وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi tasking U اجرای چندین کار
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi stage U چند مرحلهای
multi stage U چند طبقه
multi platform U که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi pass U چند گذری
multi channel U چند کاناله
multi level U چند سطحی
multi disk U مربوط به چندین نوع دیسک
multi disk U سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi contact U چند قطبی
multi address U با چند نشانی
multi way machine U دستگاه چند راهه
multi mate U مالتی میت
multi meter U سنجه چند کاره
multi chamber U نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi purpose U چند منظوره
multi-millionaires U بسیار ثروتمند
multi way switch U کلید تبدیل
multi way switch U کلید چند راهه
multi-millionaire U بسیار پولدار
multi-millionaire U بسیار ثروتمند
multi-millionaires U بسیار پولدار
multi-coloured U چندرنگه
multi user U چند کاربری
multi valued U چند ارز
multi-chain necklaces U گردن بند چند زنجیره
multi layer coil U سیم پیچی چند لایه
multi circuit switch U کلید سری
multi layer weld U جوشکاری چند لایه
multi rate meter U کنتور با چند نرخ مختلف
multi level planning U برنامه ریزی چند سطحی
multi line spectrum U طیف چند خطی
multi color recorder U نگارنده چند رنگ
multi conductor cable U کابل چند رشتهای
multi jet blowpipe U بوری چند شعله
multi grid tube U لامپ چند شبکه
multi flame burner U اجاق چند شعله
multi bus system U معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi chamber klin U کوره چند محفظهای
multi-purpose ladder U نردبانچندمنظوره
multi-ply plywood U تختهچندخط
multi contact plug U دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi-ply yarn U نخ چند لا
multi electrode valve U لامپ چند قطبی
multi conductor cable U کابل افشان
multi part stationery U کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi terminal system U سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi variate analysis U تحلیل چند متغیره
multi stage amplifier U تقویت کننده چند طبقه
multi stage amplifier U امپلی فایر چند طبقه
multi stage experiment U ازمایش چند مرحلهای
multi stage press U پرس چند طبقه
multi stage production U تولید چند مرحلهای
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage scaffolding U داربست چند طبقه
multi strand machine U دستگاه چند رشتهای
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi tone horn U بوق با اصوات مختلف
multi blade grap U قلاب چند تیغه
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi speed motor U موتور چند سرعتی
multi window editor U برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi span bridge U پل چند دهانه
multi segment magnetron U ماگنترون با اند چند تیغهای
multi prupose project U طرح چند منظوره
multi scan monitor U مشابه 6632
multi purpose machine U ماشین چند کاره
multi strike printer ribbon U ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi spindle drilling machine U ماشین مته با چند هرزگرد
multi span deap beam U تیر تیغه چند دهانه
multi section type rotary switch U سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub U پروه انس لامپ چند قطبی
building U ساختمان
building U بنا
building U عمارت دیسمان
slab building U ساختلوح
reactor building U ساختمانرآکتور
building blocks U بنا کنده
administration building U قسمت اداری
building blocks U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
turbine building U ساختمانتوربین
building society U شرکتوام دهندهمسکن
building blocks U کنده ساخت
building block U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
sick building U اشارهبهساختمانهایمدرن
They bombarded the building. U ساختمان رابه توپ بستند
containment building U ساختمانمحدودشده
administrative building U ساختماناداری
body building U ورزش زیبایی اندام
administration building U ساختمان اداری
building sites U عرصه
building sites U کارگاه ساختمانی
the interior of a building U اندرون عمارت
building site U عرصه
building site U کارگاه ساختمانی
body-building U بدنسازی
body-building U پرورش اندام
to found a building U ساختمانی بینادکردن
to found a building U عمارتی برپاکردن
to plan a building U نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
to plan a building U عمارتی راطرح ریزی کردن
tower building U ساختمان برجی
body-building U ورزش زیبایی اندام
body building U بدنسازی
body building U پرورش اندام
The building is in ruins . U ساختمان خراب است
building block U بنا کنده
building block U کنده ساخت
to break into a building U با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
building contractor U پیمانکار ساختمان [اقتصاد]
to tear down a building U خراب کردن ساختمانی
building line U خط کناری ساختمان
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
intelligent building U [ساختمانی با سرویس هوشمند]
to pull down a building U خراب کردن ساختمانی
to demolish a building U خراب کردن ساختمانی
to tear down a building U متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building U متلاشی کردن ساختمانی
to demolish a building U متلاشی کردن ساختمانی
situation of a building U وضع قرارگرفتن بنا
to shift to the new building U اسباب کشی کردن
building up of generator U پیش تحریک مولد
building up alloy U الیاژ مخصوص روکش کاری
building unit U جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
building unit U واحد ساختمانی
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
building system U سیستم ساختمان
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
building plant U وسایل ساختمان
building permit U پروانه ساختمان
building owner U صاحب کار
building operations U عملیات ساختمانی
building official U بازرسان ساختمان
building material U مصالح ساختمانی
building material U مصالح ساختمان
building work U کار ساختمانی
capital building U سرمایه سازی
model building U الگوسازی
main building U ساختمان اصلی
machine building U ماشین سازی
industrial building U بنای صنعتی
industrial building U ساختمان صنعتی
house building U ساختمان مسکونی
home building U ساختمان مسکونی
height of building U بلندی ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
framed building U ساختمان تیر پایهای
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
commercial building U تیمچه
commercial building U تیم
commercial building U سرای
building machinery U ماشین الات ساختمانی
building log U چوب گرد ساختمان
situation of a building U موقعیت ساختمان
building construction U روسازی
building construction U معماری
building connection U انشعاب ساختمان
building component U اجزای ساختمان
bridge building U پل سازی
road building U جاده سازی
service building U ساختمانسرویس
nest building U لانه سازی
office building U ساختمان اداری
apartment building U ساختمان اپارتمانی
public building U بنای همگانی
ship building U کشتی سازی
site building U زمین زیربنا
site building U زمین ساختمانی
building costs U هزینههای ساختمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com