Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rugby point
U
3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicaps
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
steal
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steals
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
ascendant
U
فراز جو فراز گرای
magic number
U
امتیاز لازم برای قهرمانی
try for point
U
تلاش برای کسب امتیاز
One point for you.
U
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
boundaries
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
handing
U
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
hand
U
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
free handicap
U
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
carry
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
rugby point
U
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
carrying
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carried
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
dropped goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop goal
U
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
blocked
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
par
U
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
block
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
shut out
<idiom>
U
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
nursed
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurse
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
best ball
U
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
nurses
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
goal light
U
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
setup
U
توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
overtime
U
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
lawn bowling point
U
یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف
To gain an advantage.
U
کسب امتیاز کردن
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
upgrading
U
فراز
ascendancy
U
فراز
high
U
فراز
upgrade
U
فراز
ascent
U
فراز
upgraded
U
فراز
accolades
U
فراز
lofts
U
فراز
acclivity
U
فراز
high water
U
فراز اب
loft
U
فراز
upgrades
U
فراز
ascendency
U
فراز
accolade
U
فراز
headwater
U
فراز اب
modulusp
U
فراز خط
highs
U
فراز
highest
U
فراز
ascents
U
فراز
up and down
U
فراز ونشیب
arrogantly
U
گردن فراز
modulus
U
قدرمطلق فراز خط
arrogant
U
گردن فراز
elevation
U
زاویه فراز
elevations
U
زاویه فراز
high-pitched
U
میان فراز
hypsometer
U
فراز سنج
hanging valley
U
فراز دره
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
phrase
U
فراز عبارت سازی
phrases
U
فراز عبارت سازی
altitudes
U
فراز منتها درجه
phrased
U
فراز عبارت سازی
altitude
U
فراز منتها درجه
vicissitude
U
فراز ونشیب زندگی
hectoring
U
ادم گردن فراز خودنما
hectored
U
ادم گردن فراز خودنما
hector
U
ادم گردن فراز خودنما
hectors
U
ادم گردن فراز خودنما
drop a goal
U
ضربه زدن بر فراز دروازه
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
ikon
U
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
timed
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
to send round the hat
U
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
B register
U
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
vetoed
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ascendable
U
تفوق پذیر فراز پذیر
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ascendible
U
تفوق پذیر فراز پذیر
franc
U
امتیاز
francs
U
امتیاز
franchise
U
امتیاز
franchises
U
امتیاز
licenses
U
امتیاز
charter
U
امتیاز
game bird
U
یک امتیاز
upper hand
U
امتیاز
royalty
U
حق امتیاز
act of grace
U
امتیاز
royalties
U
حق امتیاز
score
U
امتیاز
scored
U
امتیاز
scores
U
امتیاز
priviege
U
امتیاز
run
U
یک امتیاز
exclusiveness
U
امتیاز
chartered
U
امتیاز
point
U
امتیاز
licences
U
امتیاز
rectum
U
امتیاز
licence
U
امتیاز
chartering
U
امتیاز
charters
U
امتیاز
prominency
U
امتیاز
privilege
U
امتیاز
distinction
U
امتیاز
distinctions
U
امتیاز
pre eminence
U
امتیاز
scorelines
U
خط امتیاز
scoreline
U
خط امتیاز
advantage
U
امتیاز
concession
U
امتیاز
credits
U
امتیاز
concessions
U
امتیاز
rectums
U
امتیاز
prominence
U
امتیاز
prerogatives
U
امتیاز
lease
U
امتیاز
crediting
U
امتیاز
credited
U
امتیاز
leases
U
امتیاز
credit
U
امتیاز
runs
U
یک امتیاز
pre-eminence
U
امتیاز
scoreless
U
بی امتیاز
plus
U
امتیاز
pas
U
امتیاز
ads
U
امتیاز
ad
U
امتیاز
prerogative
U
امتیاز
concessionaire
U
صاحب امتیاز
odder
U
امتیاز دادن
love
U
امتیاز صفر
field privilege
U
امتیاز فیلد
decisions
U
برنده با امتیاز
loved
U
امتیاز صفر
loves
U
امتیاز صفر
worst-
U
امتیاز اوردن
precedency
U
امتیاز سابقه
loss on points
U
باخت با امتیاز
concessionary agreement
U
امتیاز نامه
go-ahead
U
امتیاز برتر
oddest
U
امتیاز دادن
score sheet
U
برگ امتیاز
odd
U
امتیاز دادن
concessionary
U
صاحب امتیاز
awarding of points
U
امتیاز دادن
maritime lien
U
امتیاز دریایی
win on points
U
پیروزی با امتیاز
patented
U
امتیاز نامه
scoreless
U
بدون امتیاز
patenting
U
امتیاز نامه
patents
U
امتیاز نامه
double figures
U
امتیاز دو رقمی
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
law of advantage
U
قانون امتیاز
concessioner
U
صاحب امتیاز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com