English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
labelling U 1-برچسب گذاری روی چیزی . 2-چاپ برچسبها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coding U کد گذاری چیزی
tag sort U مرتب سازی برچسب جورسازی برچسب
marks U علامت گذاری روی چیزی
mark U علامت گذاری روی چیزی
tickets U برچسب برچسب زدن به
ticket U برچسب برچسب زدن به
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
tag U برچسب
labeling U برچسب
labelled U برچسب
labels U برچسب
adhesive label U برچسب
brands U برچسب
branding U برچسب
banderol U برچسب
banderole U برچسب
brand U برچسب
volumes U برچسب
volume U برچسب
quasi- U برچسب
self-adhesive labels U برچسب
label U برچسب
lable U برچسب
stigmas U برچسب
stigma U برچسب
tags U برچسب
tape label U برچسب نوار
tally plate U برچسب تست
labels U برچسب زدن
tally plate U برچسب ازمایش
file label U برچسب فایل
statement label U برچسب جمله
label record U مدرک برچسب
tag file U فایل برچسب
labelling U برچسب زنی
external label U برچسب خارجی
label U برچسب زدن
tag U برچسب زدن
book plate U برچسب کتاب
header label U برچسب سرامد
statement label U برچسب حکم
tags U برچسب زدن
book plates U برچسب کتاب
lable U برچسب زدن
tag file U پرونده برچسب
bale breaker U برچسب عدل
label prefix U پیشوند برچسب
volume label U برچسب حجم
volume label U برچسب دیسک
labeled U برچسب دار
labelled U برچسب زدن
bookplate U برچسب کتاب
file label U برچسب پرونده
lablling U برچسب زنی
lable paper U کاغذ برچسب
labeling U برچسب زدن
lable record U رکورد برچسب
undefined label U برچسب تعریف نشده
trailer label U برچسب پشت بند
price tag U برچسب قیمت کالا
tallies U جای چوبخط برچسب
repeating label U برچسب یا مطلب مکرر
string U برچسب مشخصات یک رشته
labeled file U پرونده برچسب دار
tallied U جای چوبخط برچسب
data set label U برچسب مجموعه داده ها
volume table of constants U جدول برچسب محتویات
tally U جای چوبخط برچسب
tallying U جای چوبخط برچسب
tag U برچسب زدن بدنبال اوردن
programmed label U برچسب برنامه ریزی شده
labels U چاپ آدرسهای روی برچسب
label U چاپ آدرسهای روی برچسب
labelled U چاپ آدرسهای روی برچسب
labeling U چاپ آدرسهای روی برچسب
tags U برچسب زدن بدنبال اوردن
docket U لیست محتوای بسته بندی برچسب
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
format U با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
dockets U لیست محتوای بسته بندی برچسب
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
docketing U لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketed U لیست محتوای بسته بندی برچسب
formats U با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
vtoc U فهرست راهنما جدول برچسب محتویات
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
label U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labels U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labelled U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labeling U موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
symbolically U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
symbolic U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
definitions U یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
operand U عدد یا آدرس فعلی که به جای برچسب یا محل اش استفاده شود
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
definition U یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
Best before: U تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
stationery U شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
macro U تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
literal U دستور کامپیوتر که حاوی شماره فعل یا آدرس استفاده شدنی است و نه برچسب یا محل آن
wordprocessing U استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
transistor U هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistors U هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
text U پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
texts U پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
macro U استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
scanners U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanner U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
queried U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queries U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
querying U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
to esteem somebody or something [for something] U قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
interior label U برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
controlling U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
covet U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
coveting U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controls U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
covets U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
to hang over anything U سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
correction U صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
to pass by any thing U از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
to regard somebody [something] as something U کسی [چیزی] را بعنوان چیزی بحساب آوردن
appreciated U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
rates U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
appreciate U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciating U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
think nothing of something <idiom> U فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
rate U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
appreciates U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
label U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labels U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labelled U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labeling U اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
fence [around / between something] U حصار [دور چیزی] [بین چیزی]
fence [around / between something] U نرده [دور چیزی] [بین چیزی]
to give up [to waste] something U ول کردن چیزی [کنترل یا هدایت چیزی]
to wish for something U ارزوی چیزی راکردن چیزی را خواستن
screw up <idiom> U زیروروکردن چیزی ،بهم زدن چیزی
changing U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
see about (something) <idiom> U دنبال چیزی گشتن ،چیزی را چک کردن
changes U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
changed U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
change U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
to portray somebody [something] U نمایش دادن کسی یا چیزی [رل کسی یا چیزی را بازی کردن] [کسی یا چیزی را مجسم کردن]
lineation U خط گذاری
coding U کد گذاری
indention U تو گذاری
costing U هزینه گذاری
investing U سرمایه گذاری
invests U سرمایه گذاری
policy-making U سیاست گذاری
policy making U سیاست گذاری
coronations U تاج گذاری
numbering U شماره گذاری
mining U مین گذاری
casing U لوله گذاری
pricing U قیمت گذاری
casings U لوله گذاری
costing U قیمت گذاری
sanding U ماسه گذاری
prefixture U جلو گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com