Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
routine
U
یک سری حرکت ژیمناستیک
routinely
U
یک سری حرکت ژیمناستیک
routines
U
یک سری حرکت ژیمناستیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scale
U
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
mount
U
شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mounts
U
شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
still rings
U
حلقههای بی حرکت ژیمناستیک
Other Matches
gymnastic
U
ژیمناستیک
parallel bars
U
پارالل ژیمناستیک
gymnasts
U
قهرمان ژیمناستیک
gym
U
سالن ژیمناستیک
gymnastics
U
ورزش ژیمناستیک
gymnast
U
قهرمان ژیمناستیک
gyms
U
سالن ژیمناستیک
floor exercise
U
حرکات زمینی ژیمناستیک
break one's fall
U
افتادن از وسیله ژیمناستیک
stoop vault
U
پرش از خرک ژیمناستیک
belly grind
U
چرخ فلک ژیمناستیک
mill circle
U
چرخ اسیاب ژیمناستیک
apparatus
U
اسباب و وسایل ژیمناستیک
decline board
U
پیش تخته ژیمناستیک
pommel horse
U
خرک حلقه
[دستگاه ژیمناستیک]
springboards
U
پیش تخته پرش در ژیمناستیک
springboard
U
پیش تخته پرش در ژیمناستیک
side horse
U
خرک حلقه
[دستگاه ژیمناستیک]
horse
[gymnastics apparatus]
U
خرک حلقه
[دستگاه ژیمناستیک]
vaulting
U
پرش از روی اسباب ژیمناستیک
vaulting horse
U
خرک حلقه
[دستگاه ژیمناستیک]
beat board
U
ضربع زدن به پیش تخته ژیمناستیک
underswing
U
تاب دادن بدن در زیر میله ژیمناستیک
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
to jackknife
U
با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن
[ژیمناستیک]
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cartwheel
[gymnastics exercise]
U
چرخ فلک
[ورزش ژیمناستیک]
[ورزش]
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
travel
U
حرکت
moves
U
حرکت
stationary
U
بی حرکت
animations
U
حرکت
demeanor
U
حرکت
travels
U
حرکت
statist
U
بی حرکت
traveled
U
حرکت
animation
U
حرکت
locomotion
U
حرکت
stirabout
U
حرکت
moved
U
حرکت
behaviuor
U
حرکت
behavior
U
حرکت
move
U
حرکت
stock still
U
بی حرکت
on the move
U
در حرکت
demeanour
U
حرکت
otiose
U
بی حرکت
inert
U
بی حرکت
maneuver
U
حرکت
running
U
در حرکت
motion
U
حرکت
haviour
U
حرکت
animal
U
حس و حرکت
animals
U
حس و حرکت
geste
U
حرکت
gest
U
حرکت
oi
U
در حرکت
motions
U
حرکت
motioned
U
حرکت
motioning
U
حرکت
scrolling
U
حرکت
immobile
U
بی حرکت
vapid
U
بی حرکت
stock-still
U
بی حرکت
moveless
U
بی حرکت
motionless
U
بی حرکت
afloat
U
در حرکت
agog
U
در حرکت
shifts
U
حرکت
shifted
U
حرکت
movement
U
حرکت
still
U
بی حرکت
frozen
U
بی حرکت
stiller
U
بی حرکت
progressing
U
حرکت
progresses
U
حرکت
progressed
U
حرکت
progress
U
حرکت
stillest
U
بی حرکت
stills
U
بی حرکت
departures
U
حرکت
departure
U
حرکت
shift
U
حرکت
square move
U
حرکت
agoing
U
در حرکت
traverse
U
حرکت
gesture
U
حرکت
gestured
U
حرکت
vowel point
U
حرکت
gesturing
U
حرکت
traversing
U
حرکت
circulation
U
حرکت
traverses
U
حرکت
traversed
U
حرکت
circulations
U
حرکت
behaviour
U
حرکت
stirrings
U
حرکت
sedentary
U
بی حرکت
stirs
U
حرکت
pat
U
بی حرکت
pats
U
بی حرکت
patted
U
بی حرکت
as you were
U
حرکت از نو
patting
U
بی حرکت
stirred
U
حرکت
ambulation
U
حرکت
hold still
<idiom>
U
بی حرکت
stir
U
حرکت
horizontal scrolling
U
حرکت افقی
inertly
U
بطوربی حرکت
get under way
U
حرکت کردن
shuttled
U
حرکت شاتل
glassily
U
بطورمات و بی حرکت
immobilization
U
بی حرکت شدن
harmonic motion
U
حرکت هماهنگ
have way on
U
حرکت کردن
shuttle
U
حرکت شاتل
in gear
U
اماده حرکت
human movement
U
حرکت انسان
shuttles
U
حرکت شاتل
dart
U
حرکت تند
equations of motion
U
معادلات حرکت
electromotion
U
حرکت برق
innovations
U
حرکت جدید
earthmoving
U
حرکت زمین
dyskinesia
U
حرکت پریشی
rush
U
حرکت شدید
rushed
U
حرکت شدید
rushing
U
حرکت شدید
drift motion
U
حرکت سوقی
braid
U
حرکت سریع
eurhythmics
U
تناسب حرکت
innovation
U
حرکت جدید
skew
U
کج حرکت کردن
elastic behavior
U
حرکت ارتجاعی
skewing
U
کج حرکت کردن
skews
U
کج حرکت کردن
gamma movement
U
حرکت گاما
froissement
U
حرکت بافشار
free maneuver
U
حرکت ازاد
forced movement
U
حرکت اجباری
darting
U
حرکت تند
expressive movement
U
حرکت بیانگر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com