Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
guard cell
U
یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spermatid
U
سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
fabaceous
U
لوبیایی
to clog up pores
U
مسدود کردن منافذ
shell bean
U
لوبیایی که مغز ان خوراکی است
spermatogonium
U
سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete
U
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium
U
سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
for love or money
<idiom>
U
به هر شکلی
informity
U
بی شکلی
distortion
U
کج شکلی
distortions
U
کج شکلی
formlessness
U
بی شکلی
amorphism
U
بی شکلی
trimorphism
U
سه شکلی
triform
U
سه شکلی
dimorphism
U
دو شکلی
deformation
U
بد شکلی
unification
U
یک شکلی
trimorphous
U
سه شکلی
monotropy
U
تک شکلی
isodimorphism
U
هم دو شکلی
conformity
U
هم شکلی
trimorph
U
سه شکلی سه وجهی
judgment on procedural matters
U
حکم شکلی
unification
U
یگانگی یک شکلی
judgment on technicalities
U
حکم شکلی
multiform
U
چند شکلی
deformation
U
دگر شکلی
allotropism
U
چند شکلی
allotropy
U
چند شکلی
trial on technicalities
U
رسیدگی شکلی
trial on procedural matters
U
رسیدگی شکلی
figural openness
U
گشودگی شکلی
isodimorphism
U
تقارن دو شکلی
figural aftereffect
U
رد حسی شکلی
allotriomorphism
U
چند شکلی
procedural law
U
قانون شکلی
(the) size of it
<idiom>
U
به شکلی که است
form utility
U
مطلوبیت شکلی
crystal allotropy
U
چند شکلی بلور
modal dispersion
U
شکلی از پراکندگی پالس ها
triskelion
U
شکلی مرکب از سه پره یا سه انشعاب
figurine algebraic notation
U
ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
baluster-side
U
[شکلی شبیه بالشتک پیچیده شده]
isodimorphism
U
تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
triskele
U
شکلی مرکب ازسه پره یا سه انشعاب
right out
<idiom>
U
به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
chart
U
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
pleomorphic
U
چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
quincunx
U
شکلی دارای پنج واحد یا نفش یکجور
streamlines
U
دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
charting
U
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
charts
U
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
streamline
U
دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
streamlining
U
دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
foreshortening
U
نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
charted
U
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
What does he look like?
U
او
[مرد]
چه شکلی به نظر می آید؟
[شکل ظاهری]
data cell
U
سلول
cells
U
سلول
cell
U
سلول
zoogamete
U
سلول
trommel
U
غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
humeral veil
U
پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
photoconductive cell
U
سلول فوتورسانا
germ cell
U
سلول تخم
cells
U
سلول یکنفری
photoelectric cell
U
سلول فتوالکتریکی
gonium
U
سلول نطفه
gonocyte
U
سلول جنسی
pixel
U
سلول تصویر
photoelectric cell
U
سلول فتوالکتریک
photo cell
U
سلول فتوالکتریک
lymph cell
U
سلول لنف
memory cell
U
سلول حافظه
syncytium
U
سلول چند هسته ایی
mononuclear
U
سلول یک هستهای
ward
U
سلول زندان
wards
U
سلول زندان
celluloid
U
مانند سلول
cell
U
سلول یکنفری
cell
U
پیل سلول
nerve cell
U
سلول عصبی
odontoblast
U
سلول دندانی
phagocytosis
U
سلول خواری
locular
U
سلول دار
germ cell
U
سلول نطفه
transformer cell
U
سلول ترانسفورماتور
solar cell
U
سلول خورشیدی
solar cells
U
سلول خورشیدی
data cell
U
سلول داده
cytology
U
سلول شناس
cellular
U
سلول دار
active cell
U
سلول فعال
cellulous
U
سلول دار
binary cell
U
سلول دودویی
cellule
U
سلول کوچک
cellulated
U
سلول دار
stractural cell
U
سلول ساختاری
unit cell
U
سلول واحد
storage cell
U
سلول انباره
scarlet sage
U
سلول اتشی
selenium cell
U
سلول سلنیومی
accumulator cell
U
سلول اکومولاتور
cleave
U
شکافتن سلول
cleaved
U
شکافتن سلول
gametangium
U
سلول جنسی
galvanic cell
U
سلول گالوانی
cleaves
U
شکافتن سلول
cells
U
پیل سلول
primitive cell
U
سلول واحد ابتدایی
spermatogonium
U
سلول موجد تخم
progamete
U
سلول مولد تخمچه
phagocyte
U
سلول بیگانه خوار
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
interneuron
U
وابسته به سلول عصب
ideal galvanic cell
U
سلول گالوانیکی ایده ال
barrier layer cell
U
سلول لایه سدی
half cell reaction
U
واکنش نیم سلول
half cell potential
U
پتانسیل نیم سلول
cataplasia
U
تغییرات قهقهرایی در سلول
gonocyte
U
سلول تولید کننده
endoderm
U
لیف درخت یا سلول
ectoclast
U
پوسته خارجی سلول
intracellular
U
واقع در درون سلول
interneural
U
وابسته به سلول عصب
karyoplasm
U
پرتوپلاسم هسته سلول
bravo, pattern
U
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
dentil-band
U
[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
charting
U
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
pausal form
U
دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
charted
U
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
charts
U
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
chart
U
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
light sensitive cell
U
سلول حساس در برابر نور
enclosure
U
سلول تارکان دنیا
[دین]
acrosome
U
برجستگی قدامی سلول جنسی نر
engramme
U
تحولات دائمی هسته سلول
eletric eye
U
سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
end centered unit cell
U
سلول واحد دو وجهی متقابل پر
endosarc
U
قسمت درونی سفیده سلول
engram
U
تحولات دائمی هسته سلول
lysis
U
زوال وفساد سلول وغیره
microphage
U
سلول میکروب خوار کوچک
karyokinesis
U
تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
macrogamete
U
سلول جنسی ماده بزرگتر
ovum
U
سلول نطفه ماده تخمک
loculus
U
سلول یا حفره تخمدان مرکب
bracket
U
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
photovoltaic cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
nucleolus
U
هستک گرد میان هسته سلول
lysate
U
محصول زوال وفساد تدریجی سلول
entry
U
مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
fibrocyte
U
سلول دوکی شکل بافت همبندی
biont
U
واحد مستقل موجود زنده سلول
gametogenesis
U
ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
chromatolysis
U
تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
solar cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
gonogenesis
U
کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
vertical diagraph
U
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
unipotent
U
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
histogram
U
نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
stratus
U
لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
gametocyte
U
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
haplosis
U
تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
zero condition
U
حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
meiosis
U
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
gamete
U
سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
mitosis
U
تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
phillips curve
U
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
gastrea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
gastraea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
histochemistry
U
علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
acrostolium
U
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
bit mapped screen
U
pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
unbalanced cell
U
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
cable drum
U
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
charted
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
load module
U
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
pronucleus
U
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
lymphoblast
U
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
polymorph
U
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
shapes
U
قالب کردن طرح کردن به شکلی دراوردن
shape
U
قالب کردن طرح کردن به شکلی دراوردن
kil
U
مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
photovoltaic cell
U
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
law of procedure
U
قانون اصول محاکمات قانون شکلی
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
gonidium
U
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
cross fertilization
U
لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
microphagus
U
سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
loculate
U
سلول دار حجره دار
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com