Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
paidle
U
یکجوربیل دسته دراز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pope head
U
جاروب گردیا دسته دراز
scimitar
U
شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
wood
U
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
mounting
U
دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay
U
دسته گل یایک دسته علف
lorgnette
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
soricine
U
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
troop
U
دسته دسته شدن
assort
U
دسته دسته کردن
classify
U
دسته دسته کردن
trooped
U
دسته دسته شدن
distribute
U
دسته دسته کردن
assort
U
دسته دسته شدن
trooping
U
دسته دسته شدن
sort
U
دسته دسته کردن
sorted
U
دسته دسته کردن
sorts
U
دسته دسته کردن
windrow
U
دسته دسته کردن
they came in bands
U
دسته دسته امدند
streams of people
U
دسته دسته مردم
scores of people
U
دسته دسته مردم
shoals of people
U
دسته دسته مردم
groups
U
دسته دسته کردن
group
U
دسته دسته کردن
in detail
U
مفصلا دسته دسته
sect
U
دسته دسته مذهبی
sects
U
دسته دسته مذهبی
regiment
U
دسته دسته کردن
regiments
U
دسته دسته کردن
coaction
U
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups
U
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
verbose
U
دراز
long
U
دراز
toom
U
دراز
lengthy
U
دراز
linear
U
دراز
prolix
U
دراز
longs
U
دراز
oblongated
U
دراز
oblongs
U
دراز
oblong
U
دراز
longest
U
دراز
longed
U
دراز
to piece out
U
دراز
long-
U
دراز
to eke out
U
دراز
longer
U
دراز
to be prolonged
U
دراز
macro
U
دراز
long headed
U
سر دراز
lengthwise
U
دراز
longheaded
U
دراز سر
longish
U
دراز
dolichomorphic
U
دراز تن
lanternjaws
U
چانه دراز
lengthened
U
دراز شدن
lengthened
U
دراز کردن
narrowest
U
دراز وباریک
narrower
U
دراز وباریک
lengthen
U
دراز شدن
lengthen
U
دراز کردن
elongating
U
دراز شدن
elongating
U
دراز کردن
narrowed
U
دراز وباریک
narrow
U
دراز وباریک
elongates
U
دراز شدن
elongates
U
دراز کردن
elongate
U
دراز شدن
elongate
U
دراز کردن
lantern jawed
U
چانه دراز
lengthening
U
دراز کردن
lengthening
U
دراز شدن
elongation
U
دراز شدگی
codling
U
یکجورسیب دراز
codlin
U
یکجورسیب دراز
blue moon
U
زمان دراز
at full length
U
دراز کشیده
proboscises
U
پوزه دراز
proboscis
U
پوزه دراز
long life
U
عمر دراز
ileum
U
روده دراز
inductile
U
دراز نشو
in the long run
U
در دراز مدت
far-fetched
U
دور و دراز
far fetched
U
دور و دراز
long-life
U
عمر دراز
lengthens
U
دراز شدن
morella cherry
U
گیلاس دم دراز
longeval
U
دراز عمر
oblongs
U
دراز پهنا
long wind
U
دراز نفسی
oblong
U
دراز پهنا
long term
U
دراز مدت
long shunt
U
شنت دراز
gangling
U
طولانی و دراز
streek
U
دراز کردن
longhead
U
کله دراز
tender fleshed cherry
U
گیلاس دم دراز
extend
U
دراز کردن
oblonated
U
دراز :درازنا
snipe
U
نوک دراز
sniped
U
نوک دراز
pintail
U
اردک دم دراز
sniping
U
نوک دراز
prolixity
U
دراز نویسی
prolongate
U
دراز کردن
protract
U
دراز کردن
couchant
U
دراز کشیده
long run
U
دراز مدت
long bone
U
استخوانهای دراز
long-drawn-out
U
دور و دراز
long-time
U
دراز مدت
drag on
<idiom>
U
دراز کردن
long billed
U
نوک دراز
long bill
U
نوک دراز
lengthens
U
دراز کردن
weedy
U
دراز و باریک
lanky
U
دراز وباریک
long eared
U
گوش دراز
long range
U
دراز مدت
long necked
U
گردن دراز
stretched
U
دراز کردن
stretch
U
دراز کردن
to stretch out
U
دراز کردن
snipes
U
نوک دراز
verbalization
U
دراز گویی
longevity
U
دراز عمری
long-term
U
دراز مدت
longer-term
U
دراز مدت
string
U
چسبناک دراز
stretches
U
دراز کردن
long-winded
U
دراز نفس
wader
U
مرغ دراز پا
long run
[American E]
<adj.>
U
دراز مدت
long winded
U
دراز نفس
long term
<adj.>
U
دراز مدت
verbose
U
دراز نویس درازگو
longhorn
U
گوسفند شاخ دراز
grallatorial
U
وابسته به دراز پایان
prolate
U
دوک وار دراز
longevous
U
دارای عمر دراز
lanternjaws
U
ارواره دراز و لاغر
orang-outang
U
یکجوربوزینه دراز دست
weeding
U
دراز و لاغر پوشاک
long haul
<idiom>
U
مسافت دراز یا سفرکردن
longhorn
U
گاو شاخ دراز
kick around
<idiom>
U
دراطراف دراز کشیدن
long-lived
U
دراز عمر معمر
porrect
U
دراز کردن جلوگذاردن
longicorn
U
دارای شاخک دراز
weed
U
دراز و لاغر پوشاک
weeded
U
دراز و لاغر پوشاک
orang-outangs
U
یکجوربوزینه دراز دست
proboscis monley
U
بوزینه دراز بینی
long term memory
U
حافطه دراز مدت
orang outang
U
یکجوربوزینه دراز دست
gibbons
U
میمون دراز دست
gibbon
U
میمون دراز دست
scolopax
U
جنس نوک دراز
long lived
U
دارای عمر دراز
secular trend
U
روند دراز مدت
deferred liability
U
دیون دراز مدت
long lived
U
دراز عمر معمر
scoldpaceous
U
مانند نوک دراز
rangy
U
ولگرد پا دراز و لاغر
godwit
U
نوک دراز ابی
ringtail
U
تلیله نوک دراز
long necked flask
U
بالن گردن دراز
long horned grasshopper
U
ملخ شاخک دراز
extended pole piece
U
قطبک دراز شده
long-lived
U
دارای عمر دراز
tirade
U
سخنرانی دراز وشدیداللحن
full bottomed
U
دارای دنباله دراز
longer-term
U
دوره دراز مدت
ileitis
U
اماس روده دراز
tractile
U
لوله شو دراز شدنی
chatterboxes
U
ادم روده دراز
ileal
U
وابسته به روده دراز
ileac
U
وابسته به روده دراز
spindles
U
دراز و باریک شدن
orangutan
U
بوزینه دست دراز
tusks
U
دندان دراز وتیز
orangoutang
U
بوزینه دست دراز
toboggans
U
سورتمه دراز و باریک
toboggan
U
سورتمه دراز و باریک
tirades
U
سخنرانی دراز وشدیداللحن
to live a long life
U
عمر دراز کردن
to make old bones
U
عمر دراز کردن
reach
U
دراز کردن دست
johnboat
U
قایق دراز و باریک
spindle
U
دراز و باریک شدن
chaise longue
U
نوعی نیمکت دراز
chaises longues
U
نوعی نیمکت دراز
interminably
U
بطور بسیار دراز
mongooses
U
میمون پوزه دراز
long-term
U
دوره دراز مدت
abusive
ناسزاوار زبان دراز
mygale
U
موش پوزه دراز
tusk
U
دندان دراز وتیز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com