Perdic | یکان پشتیبانی کننده دریایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (17 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	naval support U	یکان پشتیبانی کننده دریایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	task unit U	نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
	support command U	فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
	seabee U	گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
	supporting arms U	نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
	support command U	یکان پشتیبانی
	direct support unit U	یکان پشتیبانی مستقیم
	combat support arms U	یکان پشتیبانی رزمی
	supported U	یکان پشتیبانی شده
	general support U	یکان پشتیبانی عمومی
	intersectional service U	قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
	line replacement U	یکان تعویض کننده یکان جبهه
	naval support U	پشتیبانی دریایی
	fire support group U	ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
	naval activity U	یکان دریایی
	service force U	یکان خدماتی دریایی
	sealift command U	یکان حمل و نقل دریایی
	marshaller U	هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
	hunter killer U	نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
	geo deu reo U	پشتیبانی کننده
	sustaining U	پشتیبانی کننده
	fire support element U	عنصرهماهنگ کننده پشتیبانی اتش
	supporting weapons U	جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
	fire support station U	نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
	procuring activity U	یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
	supporting range U	شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
	staging unit U	یکان بارگیری کننده
	requesting unit U	یکان تقاضا کننده
	using agency U	یکان استفاده کننده
	requesting unit U	یکان درخواست کننده
	detachments U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	detachment U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	dominant user U	یکان مصرف کننده عمده
	component U	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
	components U	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
	freddie U	اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
	fire unit U	یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
	army component U	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
	subchaser U	تعقیب کننده زیر دریایی
	control ship U	ناو کنترل کننده عملیات دریایی
	bilge blocks U	قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
	zeroed out U	ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
	force augmentation U	تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
	tenants U	یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
	visit of courtesy U	بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
	tenant U	یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
	navy component U	نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
	detailing U	شرح مفصل یکان بقیه یکان
	detail U	شرح مفصل یکان بقیه یکان
	parent U	یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
	designation U	عنوان یکان یاشخص معرف یکان
	subactivity U	یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
	designations U	عنوان یکان یاشخص معرف یکان
	combat arms U	یکان رزمی یکان درگیر در رزم
	underwriter U	صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
	underwriters U	صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
	transfer processing U	امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
	fire support coordination U	هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
	tactical element U	یکان رزمی یکان تاکتیکی
	unit mill U	سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
	shadower U	یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
	midshipman U	افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
	command information program U	برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
	combat airlift support U	پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
	piratic U	درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
	oceanography U	تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
	pilot chart U	نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
	running lights U	فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
	petty officers U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	kites U	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
	kite U	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
	petty officer U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	chine U	عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
	sea cucumber U	حلزون دریایی از جنس راب دریایی
	sea mark U	راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
	stadimeter U	مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
	readiness condition U	وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
	beachmaster's unit U	یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
	antisubmarine support U	پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
	sea power U	قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
	convoy joiner U	ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
	tern U	پرستوک دریایی چلچله دریایی
	naval activity U	تاسیسات دریایی قسمت دریایی
	marines U	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
	terns U	پرستوک دریایی چلچله دریایی
	marine U	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
	closure minefield U	میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
	attack director U	وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
	summary areas U	مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
	light lists U	کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
	knot U	گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	knot U	میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	air distant support U	پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
	casualty staging unit U	یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
	aeromedical unit U	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
	c & f U	قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
	cellular unit U	یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
	division slice U	یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
	staging unit U	یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
	guiden U	پرچم یکان پرچم نماینده یکان
	maritime U	ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
	rear commodore U	سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
	naval aviation U	قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
	bureau of naval personnel U	اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	crash position indicator U	برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
	corrector U	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
	naval gunfire U	تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
	Marine Corps U	نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
	convoy commodore U	فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
	afloat support U	پشتیبانی
	in support of U	در پشتیبانی از
	in support of U	در پشتیبانی
	protection U	پشتیبانی
	backing U	پشتیبانی
	support U	پشتیبانی
	patronage U	پشتیبانی
	fire support U	پشتیبانی اتش
	rallies U	پشتیبانی کردن
	air support U	پشتیبانی هوایی
	back-up U	پشتیبانی یا کمک
	back up U	پشتیبانی یا کمک
	general support U	پشتیبانی عمومی
	maintenance support U	پشتیبانی تعمیراتی
	rallied U	پشتیبانی کردن
	support U	پشتیبانی کردن
	countenance U	پشتیبانی کردن
	countenanced U	پشتیبانی کردن
	memory protection U	پشتیبانی ازحافظه
	service support U	پشتیبانی خدمات
	maintain U	پشتیبانی کردن
	maintained U	پشتیبانی کردن
	maintains U	پشتیبانی کردن
	championing U	پشتیبانی کردن
	logistic support U	پشتیبانی لجستیکی
	champions U	پشتیبانی کردن
	tower of strength <idiom> U	پشتیبانی محکم
	storeship U	ناو پشتیبانی
	champion U	پشتیبانی کردن
	logistic support U	پشتیبانی تدارکاتی
	rally U	پشتیبانی کردن
	aid U	پشتیبانی کردن
	aiding U	پشتیبانی کردن
	aided U	پشتیبانی کردن
	global backup U	پشتیبانی کلی
	technical support U	پشتیبانی فنی
	maintenance support U	پشتیبانی نگهداری
	championed U	پشتیبانی کردن
	countenances U	پشتیبانی کردن
	support program U	برنامه پشتیبانی
	play up to U	پشتیبانی کردن از
	nonsupport U	عدم پشتیبانی
	close support U	پشتیبانی نزدیک
	backup U	پشتیبانی کردن
	support brigade U	تیپ پشتیبانی
	support command U	فرماندهی پشتیبانی
	combat support U	پشتیبانی رزمی
	to agitate [for] U	پشتیبانی کردن
	PRI U	پشتیبانی کنند
	direct support U	پشتیبانی مستقیم
	supporting distance U	مسافت پشتیبانی
	timed backup U	پشتیبانی دورهای
	support programs U	برنامههای پشتیبانی
	tactical support U	پشتیبانی رزمی
	supply support U	پشتیبانی اماد
	countenancing U	پشتیبانی کردن
	archival backup U	پشتیبانی بایگانی
	vindicates U	پشتیبانی کردن از
	area support U	پشتیبانی منطقه
	supporting U	تقویت پشتیبانی
	vindicated U	پشتیبانی کردن از
	propugn U	پشتیبانی کردن از
	supply support U	پشتیبانی تدارکات
	vindicate U	پشتیبانی کردن از
	corrective maintenance U	پشتیبانی اصلاحی
	vindicating U	پشتیبانی کردن از
	crash locator beacon U	برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
	convoy routing U	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
	convoy schedule U	برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
	field service U	پشتیبانی سرویس رزمی
	combat service support U	پشتیبانی خدمات رزمی
	beach support area U	منطقه پشتیبانی ساحلی
	division support area U	منطقه پشتیبانی لشگر
	tape backup unit U	دستگاه پشتیبانی نوار
	deep supporting fire U	اتش پشتیبانی عمیق
	close air support U	پشتیبانی هوایی نزدیک
	fire support base U	پایگاه پشتیبانی اتش
	fire support sector U	منطقه پشتیبانی اتش
	combat support troops U	عدههای پشتیبانی رزمی
	decision support system U	سیستم پشتیبانی تصمیم
	fire support element U	عنصر پشتیبانی اتش
	fire support base U	مبنای پشتیبانی اتش
	close support mission U	ماموریت پشتیبانی نزدیک
	deep supporting fire U	اتش پشتیبانی در عمق
	supporting range U	برد پشتیبانی سلاحها
	deep air support U	پشتیبانی هوایی دور
	remote servicing U	پشتیبانی از راه دور
	afloat support	پشتیبانی لجستیکی در روی آب
	area support command U	فرماندهی پشتیبانی منطقه
	ancillary facilities U	تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
	propped U	نگهداشتن پشتیبانی کردن