Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
covering troops
U
یکانهای پوشش کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
smoke screen
U
پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
advancing units
U
یکانهای پیشروی کننده
supporting range
U
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
covering fire
U
اتش پوشش کننده
bezel
U
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
U
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
pattern bombing
U
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
screened
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
armed services
U
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
chopline
U
خط حد یکانهای دریایی
field commands
U
یکانهای رزمی
individual units
U
یکانهای مستقل
special troops
U
یکانهای مخصوص
tactical troops
U
یکانهای تاکتیکی
corps troops
U
یکانهای سپاه
subunits
U
یکانهای جزء
subunits
U
یکانهای وابسته
combat , elements
U
یکانهای رزمی
covering troops
U
یکانهای پوششی
mountain troops
U
یکانهای کوهستانی
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
army troops
U
یکانهای رده ارتش
inactive installation
U
تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
practical system
U
دستگاه یکانهای عملی
force basis
U
یکانهای مبنای هر قسمت
individual units
U
یکانهای منفرد یا مجزا
combat support troops
U
یکانهای پشتیبانی رزمی
sea tail
U
دنباله دریایی یکانهای هوارو
subordinating
U
تحت امر یکانهای تابعه
field commands
U
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
subordinates
U
تحت امر یکانهای تابعه
subordinate
U
تحت امر یکانهای تابعه
subordinated
U
تحت امر یکانهای تابعه
army troops
U
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
supply arms
U
یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
special troops
U
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
army training and evaluation program
U
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
mounting area
U
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
satellization
U
زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
cuticle
U
پوشش مو پوشش شاخی
sea tail
U
بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
overwatch
U
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
garrison forces
U
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
U
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
technical observer
U
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
antisubmarine screen
U
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
unified command
U
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
army training test
U
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
field services
U
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
coverings
U
پوشش
capping
U
پوشش
mulch
U
پوشش
casings
U
پوشش
casing
U
پوشش
mulches
U
پوشش
surface
U
پوشش
envelopes
U
پوشش
envelope
U
پوشش
tunc
U
پوشش
packing
U
پوشش
concealment
U
پوشش
covers
U
پوشش
jackets
U
پوشش
shields
U
پوشش
shrouded
U
پوشش
shroud
U
پوشش
shield
U
پوشش
coats
U
پوشش
perianth
U
پوشش گل
coating
U
پوشش
encrustations
U
پوشش
encrustation
U
پوشش
surfaces
U
پوشش
coatings
U
پوشش
coated
U
پوشش
jacket
U
پوشش
disguise
U
پوشش
disguised
U
پوشش
disguises
U
پوشش
disguising
U
پوشش
robe
U
پوشش
robes
U
پوشش
coat
U
پوشش
head gear
U
پوشش سر
overlay
U
پوشش
overlaying
U
پوشش
overlays
U
پوشش
surfaced
U
پوشش
cases
U
پوشش
encasing
U
پوشش
masking
U
پوشش
tunics
U
پوشش
tunic
U
پوشش
cladding
U
پوشش
mask
U
پوشش
camouflage
U
پوشش
camouflaged
U
پوشش
coverage
U
پوشش
sheath
U
پوشش
encrustment
U
پوشش
involucre
U
پوشش
sheathing
U
پوشش
case
U
پوشش
roofs
U
پوشش
roof
U
پوشش
involucrum
U
پوشش
masks
U
پوشش
roofing
U
پوشش
facing
U
پوشش
facings
U
پوشش
cowl
U
پوشش
reimbursements
U
پوشش
reimbursement
U
پوشش
sheaths
U
پوشش
covering
U
پوشش
hypethral
U
بی پوشش
linings
U
پوشش
cowls
U
پوشش
lining
U
پوشش
integument
U
پوشش
cowling
U
پوشش
sconce
U
پوشش
coverture
U
پوشش
revetment
U
پوشش
capsule
U
پوشش
capsules
U
پوشش
envelopment
U
پوشش
cover
U
پوشش
camouflages
U
پوشش
crustification
U
پوشش
camouflaging
U
پوشش
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
cap
U
پوشش دارکردن
roofing=roofcovering
U
پوشش بام
overwatch
U
پوشش حرکت
screening constant
U
ثابت پوشش
scope of coverage
U
حیطه پوشش
gaberdine
U
لباس پوشش
cladding
U
پوشش کاری
build up lining
U
پوشش مرکب
refractory coating
U
پوشش نسوز
dolomite lining
U
پوشش دولومیت
sods
U
پوشش چمنی
comparative cover
U
پوشش نسبی
revetment
U
پوشش بدنه
sheating of cable
U
پوشش کابل
riprap
U
پوشش سنگریز
communication cover
U
پوشش مخابراتی
gilt
U
پوشش طلا
gravel pack
U
پوشش شنی
riprap
U
پوشش سنگچین
capped
U
پوشش دارکردن
sod
U
پوشش چمنی
rock wash
U
پوشش سنگی
gilts
U
پوشش طلا
vegetation
U
پوشش گیاهی
envelopes
U
پوشش منحنی
theca
U
پوشش کپسول
forward lap
U
پوشش جلو
copper sheath
U
پوشش مسی
copper cladding
U
پوشش مسی
tegmen
U
پوشش طبیعی
placed riprap
U
پوشش نرم
piston cover
U
پوشش پیستون
wall lining
U
پوشش دیوار
tar macadam
U
پوشش قیر و شن
filter packing
U
پوشش صافی
cover and concealment
U
پوشش و اختفاء
exposed
U
بدون پوشش
envelope
U
پوشش منحنی
coverage rate
U
نرخ پوشش
timbering
U
پوشش چوبی
tile lining
U
پوشش کاشی
tunicate
U
پوشش دار
tunicated
U
پوشش دار
fire cover
U
پوشش اتش
priming coat
U
پوشش استری
covering
U
پوشش سرپوش
waterproofing upstream face
U
پوشش نمای سر اب
curtains
U
پرده پوشش
air cover
U
پوشش هوایی
backing
U
پشتیبان پوشش
explosion proof
U
پوشش ضد انفجار
reimburse
U
پوشش دادن
reimbursed
U
پوشش دادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com