Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
covering troops
U
یکانهای پوششی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
integumentary
U
پوششی
tegumentary
U
پوششی
armed services
U
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
fullback
U
دفاع پوششی
caul
U
غشاء پوششی
lap joint
U
اتصال پوششی
screening effect
U
اثر پوششی
screening fire
U
اتش پوششی
screening force
U
نیروی پوششی
hedging
U
تبدیل پوششی
covering letters
U
نامه پوششی
covering letter
U
نامه پوششی
sheeting
U
پوششی لفاف
tunica
U
غشاء پوششی
tegumnentum
U
غشاء پوششی
tegmentum
U
غشاء پوششی
covering force
U
نیروی پوششی
coverage
U
دفاع پوششی
full back
U
مدافع پوششی
covering barrier
U
مانع پوششی
epithelize
U
بافت پوششی شدن
epithelialize
U
بافت پوششی شدن
fascias
U
لایه پوششی فیبری
coating
U
پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
fascia
U
لایه پوششی فیبری
combat , elements
U
یکانهای رزمی
field commands
U
یکانهای رزمی
subunits
U
یکانهای جزء
special troops
U
یکانهای مخصوص
corps troops
U
یکانهای سپاه
tactical troops
U
یکانهای تاکتیکی
subunits
U
یکانهای وابسته
individual units
U
یکانهای مستقل
mountain troops
U
یکانهای کوهستانی
chopline
U
خط حد یکانهای دریایی
landaulet n
U
گردونه کوچکی که پوششی دارد
practical system
U
دستگاه یکانهای عملی
advancing units
U
یکانهای پیشروی کننده
inactive installation
U
تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
force basis
U
یکانهای مبنای هر قسمت
individual units
U
یکانهای منفرد یا مجزا
covering troops
U
یکانهای پوشش کننده
army troops
U
یکانهای رده ارتش
combat support troops
U
یکانهای پشتیبانی رزمی
slipcover
U
پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
acanthoma
U
اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
subordinates
U
تحت امر یکانهای تابعه
subordinated
U
تحت امر یکانهای تابعه
subordinate
U
تحت امر یکانهای تابعه
sea tail
U
دنباله دریایی یکانهای هوارو
subordinating
U
تحت امر یکانهای تابعه
field commands
U
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
wing covert
U
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
army troops
U
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
special troops
U
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
supply arms
U
یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
supporting range
U
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
intima
U
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
army training and evaluation program
U
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
satellization
U
زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
smoke screen
U
پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
mounting area
U
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
overwatch
U
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
sea tail
U
بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
hydathode
U
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
garrison forces
U
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
technical observer
U
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
antistatic mat
U
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
unified command
U
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
rear party
U
نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
army training test
U
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
sounds
U
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
soundest
U
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounded
U
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sound
U
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
field services
U
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
screening electrons
U
الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
screening, screenings
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com