Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nonstriker
U
یازیگری که در لحظاتی ازبازی فعال نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unmount
U
برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست
attributes
U
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attribute
U
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributing
U
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
active
U
هدف فعال خط مشی فعال
stanza
U
بخشی ازبازی هاکی
stanzas
U
بخشی ازبازی هاکی
dead ball
U
توپ خارج ازبازی
teeing ground
U
منطقه شروع هر بخش ازبازی گلف
cards
U
امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
card
U
امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
sidelines
U
ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sidelining
U
ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sideline
U
ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sidelined
U
ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
triplebogey
U
حساب سه ضربه بیشتر ازاستاندارد در هر بخش ازبازی گلف
halved
U
مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
halve
U
مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
operational
U
فعال
snell
U
فعال
efective
U
فعال
upping
U
فعال
upped
U
فعال
strenuous
U
فعال
smacker
U
فعال
up
U
فعال
sthenic
U
فعال
commissioned
<adj.>
U
فعال
go-ahead
U
فعال
active cell
U
سل فعال
smacking
U
فعال
energetic
U
فعال
active
U
فعال
light footed
U
فعال
light foot
U
فعال
astir
U
فعال
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
activator
U
فعال ساز
active cell
U
سلول فعال
active absorption
U
جذب فعال
active aircraft
U
هواپیمای فعال
active centers
U
مراکز فعال
active analysis
U
تحلیل فعال
active center
U
مرکز فعال
active carbon
U
کربن فعال
active area
U
ناحیه فعال
active force
U
نیروی فعال
active avoidance
U
اجتناب فعال
active balance
U
مانده فعال
passive
U
غیر فعال
actinic rays
U
اشعه فعال
trig
U
فعال سرحال
acting
U
فعال کاری
cycle stock
U
موجودی فعال
activate
U
فعال کردن
kinetic energy
U
نیروی فعال
activation
U
فعال سازی
passives
U
غیر فعال
activation barrier
U
سد فعال سازی
activation
U
فعال کردن
active device
U
دستگاه فعال
enthalpy
U
حرارت فعال
spiritous
U
فعال زنده
spirituous
U
فعال سرزنده
activate
فعال کردن
hot money
U
پول فعال
adrenergic
U
فعال شونده
actuator
U
فعال کننده
actual output
U
بازداده فعال
whip up
<idiom>
U
فعال کردن
active window
U
پنجره فعال
activate
U
فعال کردن
operating personnel
U
پرسنل فعال
semiactive
U
نیمه فعال
inactive
U
غیر فعال
active
U
فعال کنشی
activating
U
فعال کردن
out of action
U
غیر فعال
activates
U
فعال کردن
optically active
U
فعال نوری
come alive
<idiom>
U
فعال ماندن
activated
U
فعال کردن
active vocabulary
U
واژگان فعال
active therapy
U
درمان فعال
active file
U
فایل فعال
active file
U
پرونده فعال
active installation
U
تاسیسات فعال
active lines
U
خطهای فعال
active element
U
عنصر فعال
active index
U
شاخص فعال
active mine
U
مین فعال
active program
U
برنامه فعال
active site
U
محل فعال
active site
U
موضع فعال
active sonar
U
سونار فعال
active sonar
U
ردیاب فعال
active index
U
ایندکس فعال
active hydrogen
U
هیدروژن فعال
active stock
U
موجودی فعال
active installation
U
قسمت فعال
passive sonar
U
ردیاب غیر فعال
pragmatics
U
فعال واقع بین
pragmatic
U
فعال واقع بین
euchromatin
U
بخش فعال کروماتین
activated carbon
U
ذغال فعال شده
overactive
U
فوق العاده فعال
nonoperating strength
U
پرسنل غیر فعال
idle money
U
پول غیر فعال
inactivate
U
غیر فعال کردن
deactivate
U
غیر فعال کردن
deactivated
U
غیر فعال کردن
deactivates
U
غیر فعال کردن
deactivating
U
غیر فعال کردن
reactive current
U
جریان غیر فعال
reactivate
U
دوباره فعال کردن
reactivated
U
دوباره فعال کردن
activated cathode
U
کاتد فعال شده
activated complex
U
کمپلکس فعال شده
activated diffusion
U
پخش فعال شده
activated sludge
U
لجن فعال شده
activating effect of functional group
U
گروه فعال ساز
surface active agents
U
مواد فعال در سطح
surfactants
U
مواد فعال در سطح
active zone of well
U
حوزه فعال چاه
activation energy
U
انرژی فعال سازی
active database
U
پایگاه دادههای فعال
active status
U
خط مشی فعال توپخانه
active sonar
U
رادار دریایی فعال
active labor force
U
نیروی کار فعال
activated charcoal
U
ذغال فعال شده
reactivates
U
دوباره فعال کردن
reactive power
U
توان غیر فعال
passive element
U
یکان غیر فعال
commissioning the ship
U
فعال کردن کشتی
reactivating
U
دوباره فعال کردن
activities
U
فعال یا مشغول بودن
activity
U
فعال یا مشغول بودن
absorbo cel
U
سلولوز فعال شده
ce
U
تراشه فعال کننده
activated carbon
U
کربن فعال شده
cationic
U
دارای کاتیون فعال
activated charcoal
U
کربن فعال شده
active fiscal policy
U
سیاست مالی فعال
go-getters
U
شخص فعال و زرنگ
go-getter
U
شخص فعال و زرنگ
go getter
U
شخص فعال و زرنگ
arm
U
خط وط وقفه فعال شده .
locked
<adj.>
<past-p.>
U
غیر فعال شده
disabled
<adj.>
<past-p.>
U
غیر فعال شده
blocked
<adj.>
<past-p.>
U
غیر فعال شده
passive
U
غیر فعال مطیع وتسلیم
interrupting
U
خط وقفه که فعال شده است
interrupts
U
خط وقفه که فعال شده است
activated methylene group
U
گروه متیلن فعال شده
activation
U
فعال شدن کنش وری
field operating
U
فعال درصحرا رده صحرایی
reticular activating system
U
دستگاه فعال ساز شبکهای
passive fiscal policy
U
سیاست مالی غیر فعال
passives
U
غیر فعال مطیع وتسلیم
interrupt
U
خط وقفه که فعال شده است
psychoactive drug
U
داروی فعال کننده روان
lie by
U
غیر فعال باقی ماندن
man about town
U
مرد فعال اجتماعی وجهانی
membrane keyboard
U
احساس کننده فشار را فعال میکند
anaerobic
U
زنده و فعال بدون هوا واکسیژن
to lie dormant
U
غیر فعال بودن
[اصطلاح مجازی]
activating
U
فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
operating force
U
نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
activates
U
فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
activated
U
فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
paper fed
U
که وقتی فعال میشود که کاغذ وارد آن شود
ascending reticular activating system
U
دستگاه فعال ساز صعودی ساخت شبکهای
apparatus
U
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
to be out of action
[because of injury]
U
غیر فعال شدن
[بخاطر آسیب]
[ورزش]
epo
U
Off Power Emergency مدار و دکمههای فعال کننده ان
standbys
U
قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby
U
قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
aras
U
system reticularactivating ascendingدستگاه فعال ساز صعودی ساخت شبکهای
coacher
U
مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
maskable
U
وقفهای که توسط ماسک وقفه قابل فعال شدن است
mask
U
کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند
masks
U
کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند
direct coupled transistor logic
U
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
viscosity valve
U
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
sessions
U
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
edit
U
ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود
edited
U
ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود
session
U
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
interrupting
U
اصط لاحی در برنامه نویسی کامپیوتری که خط وط وقفهای که باید فعال شوند را انتخاب میکند
interrupts
U
اصط لاحی در برنامه نویسی کامپیوتری که خط وط وقفهای که باید فعال شوند را انتخاب میکند
hot
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com