English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
distributed learning U یادگیری فاصله دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
space U فاصله دادن فاصله داشتن
learning U یادگیری
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
verbal learning U یادگیری کلامی
incentive learning U یادگیری با مشوق
probability learning U یادگیری احتمالاتی
learning curve U منحنی یادگیری
vicarious learning U یادگیری مشاهدهای
unlearning U یادگیری زدایی
perceptual learning U یادگیری ادراکی
learning to learn U یادگیری اموزی
social learning U یادگیری اجتماعی
latent learning U یادگیری نهفته
learning U دانش یادگیری
avoidance learning U یادگیری اجتنابی
subliminal learning U یادگیری زیراستانهای
learning rate U سرعت یادگیری
transfer of learning U انتقال یادگیری
rate of learning U سرعت یادگیری
serial learning U یادگیری زنجیرهای
learning set U امایه یادگیری
incidental learning U یادگیری اتفاقی
learning theory U نظریه یادگیری
heuristic learning U یادگیری ذهنی
whole learning U یادگیری سرتاسری
maze learning U یادگیری در ماز
global learning U یادگیری یکپارچه
massed learning U یادگیری بی وقفه
motor learning U یادگیری حرکتی
one trial learning U یادگیری یک کوششی
discrimination learning U یادگیری افتراقی
mastery learning U یادگیری در حدتسلط
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
computer based learning U یادگیری بر پایه کامپیوتر
rote learning U یادگیری طوطی وار
mathematical learning theory U نظریه ریاضی یادگیری
means end learning U یادگیری وسیله- هدف
insightful learning U یادگیری بینش افرین
statistical learning theory U نظریه اماری یادگیری
trial and error learning U یادگیری از راه کوشش و خطا
cat U استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
cats U استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
how can I learn English U چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
advanced U بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
neural network U سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
single space U تک فاصله تو هم
equidistant U هم فاصله
interregnums U فاصله
space bar U فاصله زن
spacing U فاصله
hiatus U فاصله
lengths U فاصله
length U فاصله
interval U فاصله
interregnum U فاصله
ranges U فاصله
ranged U فاصله
range U فاصله
gap U فاصله
interregna U فاصله
per saltum U بی فاصله
gaps U فاصله
en dash U خط فاصله ان
space U جا فاصله
space U فاصله
spaces U جا فاصله
spaces U فاصله
intermezzo U فاصله
blankest U فاصله
blank U فاصله
unremittingly U بی فاصله
em dash U خط فاصله ام
discontinuance U فاصله
diastema U فاصله
head space U فاصله سر
clearance U فاصله
intermittence U فاصله
tele U فاصله
distance U فاصله
blank character U فاصله
distances U فاصله
line to line spacing U فاصله سطور
dead rise U فاصله مرده
deflationary gap U فاصله تنزلی
hard space U فاصله واصل
haul distance U فاصله حمل
line spacing U فاصله خطوط
time out U وقفه فاصله
head space U فاصله سر تیربار
spacing U فاصله بندی
ignition gap U فاصله جرقه
elongation U فاصله زاویهای
magnet gap U فاصله هوایی
frequency spacing U فاصله فرکانس
f. distance or length U فاصله کانونی
dutter U فاصله ستونها
fiducial interval U فاصله اطمینان
focal distance U فاصله کانونی
focal length U فاصله کانونی
distance meter U فاصله سنج
frequency distance U فاصله فرکانس
interstice U ترک فاصله
piston clearnce U فاصله پیستون
interim U فیمابین فاصله
ignition spark gap U فاصله جرقه
coherence distance U فاصله همدوسی
angular distance U فاصله زاویهای
intervalometer U فاصله سنج
code distance U فاصله رمز
interval confidence U فاصله اطمینان
close range U فاصله نزدیک
center distance U فاصله ازمرکز
infighting U نبرد در فاصله کم
gulf U فاصله زدوری
gulfs U فاصله زدوری
class interval U فاصله طبقه
center distance U فاصله مرکزی
input gap U فاصله اولیه
interspace U فاصله مدت
spacing U فاصله گذاری
keyspace U فاصله کلیدی
light gap U فاصله نور
interlude U بادخور فاصله
interludes U بادخور فاصله
line spacing U فاصله سطر
time lag U فاصله زمانی
line spacing U فاصله سطرها
time lags U فاصله زمانی
diatessaron U فاصله یک چهارم
lattice spacing U فاصله شبکه
confidence interval U فاصله اعتماد
light gap U فاصله روشنایی
confidence interval U فاصله اطمینان
known distance U فاصله معلوم
blank character U دخشه فاصله
stadimeter U فاصله یاب
tooth gap U فاصله دندانه
track pitch U فاصله شیار
tritone U فاصله سه اهنگ
tritone U فاصله سه گام
spaces U فاصله مدت
spaces U جا فاصله مدت
spaces U فاصله گذاشتن
space U فاصله مدت
space U جا فاصله مدت
respite _ U فاصله استراحت
vacations U فاصله دو اجلاس
vacation U فاصله دو اجلاس
distant U فاصله دار
intermissions U فاصله عود
intermission U فاصله عود
subinterval U فاصله فرعی
telemeter U فاصله سنج
terraces spacing U فاصله تراسها
time interval U فاصله زمانی
space U فاصله گذاشتن
unit distance U با فاصله واحد
unspaced practice U تمرین بی فاصله
leading U فاصله خطوط
interrupted U فاصله دار
focussing U فاصله کانونی
focusses U فاصله کانونی
focussed U فاصله کانونی
focuses U فاصله کانونی
focused U فاصله کانونی
focus U فاصله کانونی
vertical interval U فاصله عمودی
white space U فاصله سفید
clearance U فاصله باز
period/stretch/lapse of time U فاصله زمان
time period U فاصله زمان
period U فاصله زمان
time span U فاصله زمان
range meter U فاصله سنج
lapsing U فاصله زمانی
social distance U فاصله اجتماعی
signal distance U فاصله علامتی
sight distance U فاصله دید
shouting distance U فاصله صدا رس
shim U فاصله پرکن
safe distance U فاصله بی خطر
removed U فاصله خانوادگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com