Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
halophytes
U
گیاهان شوری پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
saltiness
U
شوری
brackishness
U
شوری
salinity
U
شوری
saltness
U
شوری
brininess
U
شوری
brine
U
اب لب شوری
salinity
U
درجه شوری
salinity
U
اندازه شوری
salinity
U
میزان شوری
saline
U
درجه شوری نمک دار
mixable
U
امیزش پذیر امتزاج پذیر
educable
U
تربیت پذیر تعلیم پذیر
educatable
U
تربیت پذیر تعلیم پذیر
repairable
U
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
reparable
U
اصلاح پذیر تعمیر پذیر
ascendable
U
تفوق پذیر فراز پذیر
ascendible
U
تفوق پذیر فراز پذیر
adaptable organism
U
موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
phytobentos
U
گیاهان ته زی
flora
U
گیاهان
herbaceous
U
گیاهان علفی
phytology
U
علم گیاهان
cereals
U
گیاهان گندمی
dicotyledon
U
گیاهان دو لپه
dicoty
U
گیاهان دو لپه
dicot
U
گیاهان دو لپه
dicotyledones
U
گیاهان دولپه
phanerogamia
U
گیاهان پیدازا
rampant vegetation
U
گیاهان فراوان
luxuriant vegetation
U
گیاهان فراوان
potentilla
U
گیاهان پنجهای
rampant vegetation
U
گیاهان انبوه
luxuriant vegetation
U
گیاهان انبوه
phytoplankton
U
گیاهان شناور
cereal
U
گیاهان گندمی
halophytes
U
گیاهان شورپسند
herbicidal
U
کشنده گیاهان
herbs
U
گیاهان
[در عطاری]
rugger
U
گیاهان گل سرخ
understory vegetation
U
گیاهان زیر درختی
canopy
U
تاج پوشش گیاهان
gypso halophytes
U
گیاهان شوراگچی شوراگچیان
chromogen
U
دانههای رنگی گیاهان
lobelia
U
خانواده گیاهان لوبلیا
herbist
U
فروشنده گیاهان طبی
mold
U
قارچ انگلی گیاهان
greenery
U
گیاهان سبز گلخانه
loggerhead
U
گیاهان جنس قنطوریون
trashing
U
خاکروبه زوائد گیاهان
trashed
U
خاکروبه زوائد گیاهان
herb
U
شاخ وبرگ گیاهان
trash
U
خاکروبه زوائد گیاهان
dead hedge
U
پرچین گیاهان خشک
canopies
U
تاج پوشش گیاهان
chromogen
U
رنگ پذیری گیاهان
herbalists
U
فروشنده گیاهان طبی
antiplant agent
U
عامل ضد رویش گیاهان
fleabane
U
گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
magnolia
U
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
indigofera
U
گیاهان نیل دارsnake
magnolias
U
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
herbalist
U
فروشنده گیاهان طبی
saltbush
U
خانواده گیاهان قازایاغی
trashes
U
خاکروبه زوائد گیاهان
nurseryman
U
پرورنده گیاهان زارع
herborist
U
فروشنده گیاهان طبی
herbs
U
شاخ وبرگ گیاهان
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
cutin
U
پوشش خارجی بعضی گیاهان
phytopathologic
U
وابسته به اسیب شناسی گیاهان
photodynamics
U
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
heterophyte
U
گیاه انگل گیاهان دیگر
photodynamic
U
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
physic garden
U
باغ گیاهان طبی یا دارویی
hock
U
گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
grubbing
U
ریشه کنی گیاهان در زمین
styloipodium
U
ته خامه گیاهان خانواده هویج
gerbera
U
گیاهان سر بره وکلب جهنم
biota
U
زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
ratsbane
U
گیاهان سمی قاتل موش
pteridophyte
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
pteridophyta
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
feverweed
U
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
vegetable kingdom
U
جهان گیاهان مولود نباتی
slash and burn
U
بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
defoliation
U
از بین بردن برگ گیاهان
guavas
U
گیاهان و بتههای جنس psidium
guava
U
گیاهان و بتههای جنس psidium
hemp nettle
U
گیاهان جنس کله گربه
flora
U
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
herbal
U
مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
herbarium
U
مجموعه گیاهان خشک گیاه دان
styloipodium
U
گرده بالای میوه گیاهان چتری
thremmatology
U
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
planker
U
گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
phytoplankton
U
زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
green roof
U
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
oligophagous
U
تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
lysimiter
U
دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
lodicule
U
یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
rushing
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rush
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
green thumbed
U
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
holophytic
U
تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
green thumb
U
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
elodea
U
جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
snowbush
U
انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
Aborigines
U
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
cankerworm
U
نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
photosynthesis
U
ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
hydroponics
U
رشد ونمو گیاهان درابهای مغذی برای تقویت ان
ergotism
U
مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
kinnikinnic
U
برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
sere
U
تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
cutworm
U
کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
inulin
U
ماده نشاستهای که ازریشه زنجبیل شامی وبرخی گیاهان مرکب می گیرند
phytography
U
طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
hydathode
U
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
ipomoea
U
حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
goosefoot
غازپا
[انواع گیاهان تیره غازپا شامل اسفناج]
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
flavonal dyes
U
فلاون
[مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
botany
U
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
indigo plant
U
گیاهان نیل دار درخت نیل
solvable
U
حل پذیر
soluble
U
حل پذیر
cleavable
U
رخ پذیر
pi acceptor
U
پی پذیر
pliable
U
خم پذیر
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
programmable read only memory
U
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
regulable
U
تنظیم پذیر
inextensible
U
تمدید نا پذیر
remediable
U
درمان پذیر
remediable
U
چاره پذیر
inflamable
U
اشتعال پذیر
gaugeable
U
پیمایش پذیر
protean
U
شکل پذیر
infusible
U
گداز نا پذیر
generable
U
زایش پذیر
healable
U
درمان پذیر
remediable
U
گزیر پذیر
resolvable
U
تفکیک پذیر
fixable
U
ثبات پذیر
incompressible
U
تراکم نا پذیر
flexible cable
U
کابل خم پذیر
indemonstrable
U
اثبات نا پذیر
proprotionable
U
تناسب پذیر
indocile
U
تعلیم نا پذیر
revocable
U
ابطال پذیر
flxible
U
خمش پذیر
impressible
U
تاثیر پذیر
depreciable
U
استهلاک پذیر
fusible
U
گداز پذیر
increasable
U
افزایش پذیر
inexpugnable
U
شکست نا پذیر
incondensable
U
ناچگال پذیر
refutable
U
تکذیب پذیر
perfectible
U
کمال پذیر
penetrable
U
رخنه پذیر
passible
U
فساد پذیر
partible
U
بخش پذیر
magnetizable
U
مغناطیس پذیر
maintainable
U
نگهداشت پذیر
placative
U
تسکین پذیر
miscible
U
امیزش پذیر
placable
U
دلجویی پذیر
pacifiable
U
تسکین پذیر
mutable
U
تغییر پذیر
irresoluble
U
تجیزیه نا پذیر
perturbable
U
اشوب پذیر
open cheque
U
چک انتقال پذیر
improvable
U
بهبود پذیر
improvably
U
اصلاح پذیر
glass jaw
U
بوکسوراسیب پذیر
reflexible
U
انعکاس پذیر
reducible
U
تقلیل پذیر
reclaimable
U
ادعا پذیر
inoculable
U
تلقیح پذیر
pilable
U
انحنا پذیر
irremeable
U
برگشت نا پذیر
limitable
U
محدودیت پذیر
protractile
U
امتداد پذیر
liquefiable
U
گداز پذیر
proton acceptor
U
پرتون پذیر
precipitable
U
تعلیق پذیر
pervious
U
نفوذ پذیر
plunderable
U
چپاول پذیر
miscible
U
امتزاج پذیر
rotatable
U
چرخش پذیر
achievable
<adj.>
U
انجام پذیر
workable
<adj.>
U
انجام پذیر
achievable
<adj.>
U
اجرا پذیر
doable
<adj.>
U
اجرا پذیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com