Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
plaster of Paris
U
گچ مجسمه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
plastic
U
پلاستیک مجسمه سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
waxwork
U
مجسمه سازی ازموم
waxworks
U
مجسمه سازی ازموم
sculpture
U
مجسمه سازی
sculptures
U
مجسمه سازی
insculp
U
مجسمه سازی کردن
muscling
U
در پیکرنگاری و مجسمه سازی
corp
U
[برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
corpe
U
[برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
Other Matches
statuesque
U
شبیه مجسمه سبک مجسمه
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
statue
U
مجسمه
statues
U
مجسمه
image
U
مجسمه
sculptor work
U
مجسمه
images
U
مجسمه
image
U
مجسمه
antique statue
U
مجسمه عتیقه
sphinxes
U
مجسمه ابوالهول
mannequins
U
مجسمه چوبی
statuette
U
مجسمه کوچک
statuettes
U
مجسمه کوچک
sphinx
مجسمه ابوالهول
images
U
مجسمه شکل
acropodium
U
پایهء مجسمه
entablement
U
سکوی مجسمه
image
U
مجسمه شکل
statuary
U
مجسمه سای
mannequin
U
مجسمه چوبی
imagery
U
شکل و مجسمه
statue of liberty
U
مجسمه ازادی
sculpturesque
U
شبیه مجسمه
footpath
U
پایه مجسمه
footpaths
U
پایه مجسمه
socle
U
پایه ستون یا مجسمه
banderol
U
[نوار تزئینی مجسمه]
banderole
U
[نوار تزئینی مجسمه]
bust
U
مجسمه نیم تنه
figurines
U
مجسمه سفالین رنگی
figurine
U
مجسمه سفالین رنگی
busted
U
مجسمه نیم تنه
figurin
U
مجسمه سفالین رنگی
plinths
U
ازاره پایه مجسمه
busts
U
مجسمه نیم تنه
pedestals
U
پایه مجسمه شالوده
sculptress
U
مجسمه ساز حجار
busting
U
مجسمه نیم تنه
sculptors
U
مجسمه ساز حجار
sculptor
U
مجسمه ساز حجار
taille
U
شکل وساخت مجسمه
caryatid
U
ستونی که مجسمه زن باشد
pedestal
U
پایه مجسمه شالوده
foliate mask
U
صورت مجسمه انسان
idol
U
خدای دروغی مجسمه
entablement
U
صفحه زیر مجسمه
plinth
U
ازاره پایه مجسمه
statuary
U
مجسمه ساز هیکل تراشی
statuesque
U
خوش هیکل مجسمه وار
busts
U
مجسمه نیم تنه بالاتنه
telamon
U
ستونی که مجسمه مرد باشد
sculpturesque
U
ساخته شده بشکل مجسمه
pedestal
U
پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
busting
U
مجسمه نیم تنه بالاتنه
busted
U
مجسمه نیم تنه بالاتنه
pedestals
U
پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
bust
U
مجسمه نیم تنه بالاتنه
caster for pedestal
U
چرخ پایه
[میز یا مجسمه یا چراغ]
paris doll
U
مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
Make sure the statuette doesnt topple over .
U
هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
cynocephalus
U
[مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
the statue was well niched
U
مجسمه خوب در دیوارجا داده شده بود
acroter
U
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
Liberty
U
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
acrolith
U
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolithus
U
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
His sculptures blend into nature as if they belonged there.
U
مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
criosphinx
U
ابوالهول
[مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
abbazzo
U
مدل ساختمان مدل مجسمه
half length
U
تصویر نیم تنه مجسمه نیم تنه
individualising
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
pavements
U
کف سازی
individualization
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
padding
U
له سازی
bridgework
U
پل سازی
individualizing
U
تک سازی
stylization
U
مد سازی
idolization
U
بت سازی
individualised
U
تک سازی
flection
U
خم سازی
bridge building
U
پل سازی
individuation
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
pavement
U
کف سازی
deflexion
U
خم سازی
repk lection
U
پر سازی
flooring
U
کف سازی
local anasthesia
U
سر سازی
truncation
U
بی سر سازی
retortion
U
خم سازی
retortion
U
کج سازی
compaction
U
تو پر سازی
activation barrier
U
سد فعال سازی
discolourment
U
بدرنگ سازی
arrefication
U
رقیق سازی
ceiling construction
U
سقف سازی
manifestation
U
اشکار سازی
dilution
U
رقیق سازی
manifestations
U
اشکار سازی
coordination
U
هماهنگ سازی
divestment
U
بی بهره سازی
aromatization
U
عطر سازی
aromatization
U
معطر سازی
anabiosis
U
زنده سازی
afforestment
U
جنگل سازی
duplexing
U
مضاعف سازی
activation
U
فعال سازی
domestication
U
اهلی سازی
acidification
U
اسید سازی
divestiture
U
بی بهره سازی
anonymization
U
گمنام سازی
divestiture
U
برهنه سازی
curriery
U
چرم سازی
deep foundation
U
پی سازی در عمق
computer simulation
U
شبیه سازی
compactions
U
فشرده سازی
dactyliography
U
نگین سازی
compaction
U
فشرده سازی
coking time
U
زمان کک سازی
coking period
U
زمان کک سازی
coking chamber
U
اطاقک کک سازی
christianization
U
عیسوی سازی
channelization
U
تنگه سازی
channelization
U
مجرا سازی
channelization
U
ترعه سازی
defeasance
U
باطل سازی
conceptualization
U
مفهوم سازی
confectionary
U
شیرینی سازی
decryption
U
اشکار سازی
crystallization
U
بلور سازی
dazzlement
U
خیره سازی
countersink
U
خزینه سازی
de energize
U
بی برق سازی
cooperage
U
پیت سازی
cooperage
U
چلیک سازی
de escalation
U
محدود سازی
deactivation
U
بی اثر سازی
deallocation
U
ازاد سازی
bonification
U
به سازی محیط
debilitation
U
ناتوان سازی
deconditioning
U
ناشرطی سازی
cavitation
U
حفره سازی
cartwright's shop
U
دوچرخه سازی
denaturation
U
مصنوعی سازی
calcination
U
اهک سازی
cabinetwork
U
مبل سازی
cabinetwork
U
قفسه سازی
brick works
U
اجر سازی
bellfounding
U
زنگ سازی
belittlement
U
کم ارزش سازی
bedevilment
U
شیطان سازی
beadwork
U
تسبیح سازی
balladry
U
تصنیف سازی
atomization
U
ریز سازی
road construction
U
جاده سازی
road building
U
جاده سازی
asphalt paving
U
جاده سازی
calico printing
U
چیت سازی
canalization
U
مجرا سازی
canalization
U
ابراه سازی
denudation
U
برهنه سازی
deprival
U
بی بهره سازی
carnification
U
گوشت سازی
carcassing
U
اسکلت سازی
derichment
U
رقیق سازی
detersion
U
پاک سازی
die making
U
حدیده سازی
die shop
U
حدیده سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com