English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
desulfurization U گوگرد زدایی
desulphurizing U گوگرد زدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
desulfurization unit U واحد گوگرد زدایی
hydrodesulfurizing U گوگرد زدایی با هیدروژن
Other Matches
error trapping U اشتباه زدایی غلط زدایی
dehydroisomerization U همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
sulfur U گوگرد
brimstones U گوگرد
brimstone U گوگرد
sulphur U گوگرد
sulphury U مانند گوگرد
sulphurous U شبیه گوگرد
sulphurize U گوگرد زدن
suphuretted U گوگرد دار
sulphuric acid U جوهر گوگرد
sulphureous U گوگرد مانند
sulphurate U گوگرد زدن
sulfurous U شبیه گوگرد
sulfuret U با گوگرد امیختن
sulfurate U با گوگرد امیختن
philosophers' stone U گوگرد سرخ
oil of vitriol U عرق گوگرد
philosophers stone U گوگرد سرخ
desulphurize U گوگرد زدودن
sulfureous U دارای گوگرد
dusts U گرد گوگرد
brimstones U گوگرد قلمی
brimstone U گوگرد قلمی
dust U گرد گوگرد
dusted U گرد گوگرد
sulphur U گوگرد گوگرددار کردن
sulfur recovery unit U واحد بازیابی گوگرد
sulfureous U دارای سنگ گوگرد
sulphurate U با گوگرد ترکیب کردن
sulfur U گوگرد گوگرددار کردن
mercaptan U الکل گوگرد دار
sulphuret U ترکیب گوگرد باجسم بسیط
sulfuric acid U جوهر گوگرد بفرمول 4SO 2H
to metallizo rubber U گوگرد زدن پلاستیک و انراکشدارتر کردن
nitrosulphuric U ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
dehydration U اب زدایی
deglaciation U یخ زدایی
de icing U یخ زدایی
dispergation U لخته زدایی
desalinization U نمک زدایی
discoloration U رنگ زدایی
desalting U نمک زدایی
desegregation U جدایی زدایی
desensitization U حساسیت زدایی
disinhibition U بازداری زدایی
mechanical de icing U یخ زدایی مکانیکی
decolonization U مستعمره زدایی
demystified U راز زدایی
demystify U راز زدایی
demystifying U راز زدایی
trubleshoot U عیب زدایی
stain removed U لکه زدایی
accretion of silt U رسوب زدایی
demystifies U راز زدایی
peptization U لخته زدایی
troubleshoot U عیب زدایی
unconditioning U شرطی زدایی
decoloration U رنگ زدایی
debugging U اشکال زدایی
de escalation U تشنج زدایی
dealkylation U الکیل زدایی
debug aids U ابزاراشکال زدایی
unlearning U یادگیری زدایی
sterilization U گند زدایی
decarbonylation U کربونیل زدایی
decarboxylation U کربوکسیل زدایی
detente U تشنج زدایی
descaling U پوسته زدایی
blanching U رنگ زدایی
genocide U نژاد زدایی
decentralization U مرکزیت زدایی
debug U اشکال زدایی
debugged U اشکال زدایی
debugs U اشکال زدایی
deforestation U جنگل زدایی
undoing U عمل زدایی
decolorization U رنگ زدایی
desalination U نمک زدایی
dehydrohalogenation U هیدروهالوژن زدایی
demodulation U تحمیل زدایی
demagnetization U مغناطیس زدایی
deionization U یون زدایی
demythologization U اسطوره زدایی
deoxygenation U اکسیژن زدایی
dehydrogenation U هیدروژن زدایی
deamination U امین زدایی
decolourization U رنگ زدایی
deculturation U فرهنگ زدایی
degasify U گاز زدایی
dehumidification U رطوبت زدایی
depolarization U قطبش زدایی
desegregate U تفکیک زدایی کردن
desegregated U تفکیک زدایی کردن
de escalate U تشنج زدایی کردن
desegregates U تفکیک زدایی کردن
desegregating U تفکیک زدایی کردن
de-escalated U تشنج زدایی کردن
bleaching U رنگ زدایی الیاف
de-escalate U تشنج زدایی کردن
de-escalates U تشنج زدایی کردن
de-escalating U تشنج زدایی کردن
defusing U تشنج زدایی کردن
defuses U تشنج زدایی کردن
demodulation U کشف تحمیل زدایی
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
program debugging U اشکال زدایی برنامه
pyrolytic dehydrogenation U هیدروژن زدایی تفکافتی
debugging aids U وسائل اشکال زدایی
debugging a program U اشکال زدایی یک برنامه
debug aids U ادوات اشکال زدایی
bleaching powder U گرد رنگ زدایی
acid depolarization U قطبش زدایی اسیدی
debugging aids U ادوات اشکال زدایی
defused U تشنج زدایی کردن
defuse U تشنج زدایی کردن
debug U اشکال زدایی کردن
debugged U اشکال زدایی کردن
debugs U اشکال زدایی کردن
systematic desensitization U حساسیت زدایی منظم
deskew U اریب زدایی کردن
dehydrocyclization U حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
transversal U اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com