English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bait the hole U گول زدن مدافع حریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
squeeze U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezing U سد کردن مدافع حریف با دونفر
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
shiver U فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered U فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering U فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
strong safety U مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
Other Matches
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
championless U بی مدافع
blue liner U مدافع
pass rusher U مدافع خط
crease defenceman U مدافع
backer up U مدافع
back U مدافع
backs U مدافع
defenseless U بی مدافع
close defence U سه مدافع
apologists U مدافع
apologist U مدافع
defenders U مدافع
pleader U مدافع
defendant U مدافع
defendants U مدافع
defender U مدافع
back U مدافع خط میدان
backs U مدافع خط میدان
judge advocate U وکیل مدافع
barristers U وکیل مدافع
positioned U موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
defensor U وکیل مدافع
position U موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
advocate U وکیل مدافع
backman U بازیگر مدافع
advocates U وکیل مدافع
ball hawk U مدافع پرقدرت
blitzer U مدافع نفوذی
advocating U وکیل مدافع
advocated U وکیل مدافع
full back U مدافع پوششی
defending attorney U وکیل مدافع
barrister U وکیل مدافع
backfour U چهار مدافع
proctor U وکیل مدافع
the champion of liberty U مدافع ازادی
self defensive U مدافع خود
scambler U مدافع مامور مانوربالا
counsellors U رایزن وکیل مدافع
counselors U رایزن وکیل مدافع
signal caller U مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
attorney U نمایندگی وکیل مدافع
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
attorneys U نمایندگی وکیل مدافع
defending shampion U مدافع عنوان قهرمانی
counselor U رایزن وکیل مدافع
slotback U مدافع پشت شکاف
chicken fight U سد کردن پی در پی راه مدافع
counsellor U رایزن وکیل مدافع
contestants U مسابقه دهنده مدافع
lineman U مدافع یامهاجم روی خط
contestant U مسابقه دهنده مدافع
free safety U مدافع در منطقه ضعف
line backer U مدافع پشتیبان خط تجمع
linemen U مدافع یامهاجم روی خط
blocker U مدافع روی تور والیبال
wing threequarter U هریک از دو مدافع کنار زمین
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
power i U طرح شماره یک بازی با سه مدافع
ball hawk U مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
flare U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
flares U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
cutoff block U سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
shortstop U موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
set back U مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
drop-outs U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
defenceman U مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
drop-out U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
cross kick U ضربه با پا به سمت دیگرزمین که مدافع کمتری دارد
dropouts U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
go backdoor U جاگیری در پشت مدافع برای دریافت پاس
submarines U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
pass cut U روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
fore check U جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
blitzing U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
foot sweep U پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
blitzes U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
delayed offside U تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
barrister U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barristers U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
power block U سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
look off U فریب دادن مدافع با نگاه به سمت مخالف پیش از پرتاب توپ
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
sweeper U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
adversarial U حریف
match U حریف
matches U حریف
adversaries U حریف
adversary U حریف
opponent U حریف
opponents U حریف
rivals U حریف
rivalling U حریف
rival U حریف
rivaled U حریف
competitor U حریف
d. cut d. U حریف
challenger U حریف
rivaling U حریف
rivalled U حریف
foes U حریف
foe U حریف
challengers U حریف
competitors U حریف
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
opponent U حریف طرف
copings U حریف شدن
copes U حریف شدن
coped U حریف شدن
cope U حریف شدن
jacks of all trades U همه فن حریف
charges U حمله به حریف
jack of all trades U همه فن حریف
victim U حریف ضعیف
shadowing U چسبیدن به حریف
shadowed U چسبیدن به حریف
shadow U چسبیدن به حریف
victims U حریف ضعیف
end U زمین حریف
ended U زمین حریف
ends U زمین حریف
charge U حمله به حریف
opponents U حریف طرف
shadows U چسبیدن به حریف
dropping U جاگذاشتن حریف
dropped U جاگذاشتن حریف
swingman U همه فن حریف
adversary U حریف کشتی
adversaries U حریف کشتی
head butt U با سر به حریف زدن
playing the man U بازی با حریف
downfield U زمین حریف
sell a dummy U فریفتن حریف
razzle dazzle U فریفتن حریف
away U زمین حریف
drops U جاگذاشتن حریف
deliver a series of blows U بمباران حریف
drop U جاگذاشتن حریف
he was too much for me U من حریف او نبودم
target U سینه حریف
targetting U سینه حریف
i cannot manage him U حریف او نمیشوم
targeted U سینه حریف
targetted U سینه حریف
targeting U سینه حریف
targets U سینه حریف
beat U گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
beats U گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
intercepting U قطع پاسکاری حریف
onside U پا به توپ در زمین حریف
manage a person U حریف کسی شدن
clinches U بغل کردن حریف
personal foul U خطای بدنی به حریف
to stand up to one's opponent U با حریف روبرو شدن
outroll U شکست دادن حریف
go behind U به پشت حریف رفتن
assault U حمله بدنی به حریف
jink U فریب دادن حریف
assaults U حمله بدنی به حریف
outplay U بازی بهتر از حریف
kin geri U لگد به بیضه حریف
pattern offense U موضعگیری در برابر حریف
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
assaulted U حمله بدنی به حریف
cut down U زمین زدن حریف
put the ball on the floor U رد کردن توپ از حریف
scout U ارزیابی حریف اینده
intercepts U قطع پاسکاری حریف
they are well matched U حریف یکدیگر هستند
intercepted U قطع پاسکاری حریف
draw U رویارویی دو حریف در اغار
draws U رویارویی دو حریف در اغار
intercept U قطع پاسکاری حریف
bluffs U حریف را از میدان درکردن
bluff U حریف را از میدان درکردن
bluffed U حریف را از میدان درکردن
bluffing U حریف را از میدان درکردن
scouted U ارزیابی حریف اینده
scouts U ارزیابی حریف اینده
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
circle dodge U گریز از حریف در مسیرمنحنی
outclass U شکست فاحش حریف
outclassed U شکست فاحش حریف
outclasses U شکست فاحش حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com