Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
murrain
U
گوشت مرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stillborn
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
keb
U
میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
stillbirth
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
dog cheap
U
مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
dead wool
U
پشم مرده
[که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
salami
U
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace
U
گوشت سیب گوشت میوه
club steak
U
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
low spirited
U
دل مرده
low-spirited
U
دل مرده
hearses
U
مرده کش
one-man
U
یک مرده
hearse
U
مرده کش
defunct
U
مرده
at rest
U
مرده
one man
U
یک مرده
six feet under
<idiom>
U
مرده
vapid
U
مرده
lifeless
U
مرده
exanimate
U
مرده
extinct
U
مرده
his heart sank
U
دل مرده شد
deceased
U
مرده
dead
U
مرده
in the dust
U
مرده
saprophage
U
مرده خوار
pah
U
مرده شور
resurrectionist
U
مرده دزد
air slaked lime
U
اهک مرده
blate
U
روح مرده
dead as a doornail
<idiom>
U
کاملا مرده
slaked lime
U
اهک مرده اهک مرده
necrophagous
U
مرده خور
necrophagous
U
مرده خوار
necrophilia
U
مرده گرایی
necrophobia
U
مرده هراسی
necropsy
U
مرده نگری
non productive time
U
زمان مرده
still born
U
مرده بدنیاامده
resurrection man
U
مرده دزد
dead space
U
فضای مرده
swells
U
موج مرده
cremation
U
مرده سوزانی
time lags
U
زمان مرده
swelled
U
موج مرده
swell
U
موج مرده
cremations
U
مرده سوزانی
autopsies
U
تشریح مرده
autopsy
U
تشریح مرده
time lag
U
زمان مرده
defunct
U
مرده درگذشته
death mask
U
قیافه مرده
reliquiae
U
مرده ریگ
death masks
U
قیافه مرده
widower
U
مرد زن مرده
widowers
U
مرد زن مرده
down with him
U
مرده باد
out of play
U
توپ مرده
parted
U
درگذشته مرده
stillbirth
U
مرده زاد
stillbirths
U
مرده زاد
death watch
U
پاسبان مرده
inhumationist
U
مرده خاک کن
deadball
U
توپ مرده
dead volume
U
حجم مرده
idle wire
U
سیم مرده
living corpse
U
مرده متحرک
lyke wake
U
پاسبانی مرده در شب
dull finish
U
کالیبر مرده
death's head
U
جمجمه مرده
playing dead
U
مرده نمایی
death feigning
U
مرده نمایی
dull finish
U
رخده مرده
death day
U
سال مرده
deadness
U
حالت مرده
exanimate
U
دل مرده وبیروح
dead time
U
زمان مرده
morgue
U
مرده خانه
ground swell
U
موج مرده
dead rise
U
فاصله مرده
dead band
U
نوار مرده
dead ball
U
توپ مرده
dead as a d.
U
بکلی مرده
dead load
U
بار مرده
necrolatry
U
مرده پرستی
necromania
U
مرده پرستی
dead soils
U
خاکهای مرده
dead storage
U
حجم مرده
idle turn
U
کلاف مرده
dead storage
U
گنجایش مرده
morgues
U
مرده خانه
time lags
U
فاصله زمانی مرده
inheritances
U
مرده ریگ وراثت
inheritance
U
مرده ریگ وراثت
sequestrum
U
قسمت بافت مرده
gralloch
U
احشای گوزن مرده
time lag
U
فاصله زمانی مرده
still born
U
مرده زاییده شده
he seems to have died
U
ازقرارمعلوم مرده است
funeral home
U
مرده شوی خانه
sloughy
U
شبیه پوست مرده
mortuary
U
مرده شوی خانه
mortuaries
U
مرده شوی خانه
plague on it
U
مرده شورش ببرد
eloge
U
ستایش شخص مرده
cadaveric
U
دارای رنگ مرده
aeropause
U
منطقه جوی مرده
blast it
U
مرده شورش را ببرد
necromimesis
U
خود مرده انگاری
back lash eliminator
U
تعادل در مسیر مرده
balefire
U
اتش مرده سوزانی
death masks
U
ماسک صورت مرده
departed
U
مرده درگذشته مرحوم
cirerar yurn
U
فرف خاکستر مرده
d. paleness
U
رنگ ارام مرده
autopsies
U
تشریح نسج مرده
autopsy
U
تشریح نسج مرده
dead-house
U
مرده شوی خانه
protoxlead
U
سنگ مرده مرتک
He is not dead by any chance , is he ?
U
نکند مرده باشد ؟
death mask
U
ماسک صورت مرده
Speak well of the dead .
<proverb>
U
پشت سر مرده بد نگو.
sciomantic
U
غیبگو از روی سایه مرده
natimortality
U
امار مرده زاییده شدگان
prosector
U
تشریح کننده بدن مرده
deathy
U
مرگ نما مرده وار
heritage
U
مرده ریگ سهم موروثی
cadaverous
U
دارای رنگ پریده و مرده
palled
U
تابوت محتوی مرده حائل
To be crazy about agirl .
U
کشته مرده دختری بودن
palls
U
تابوت محتوی مرده حائل
palling
U
تابوت محتوی مرده حائل
pall
U
تابوت محتوی مرده حائل
urns
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
ossuary
U
محل امانت گذاری استخوان مرده
necrotic
U
دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
wraith
U
روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
it is not true that he is dead
U
اینکه میگویند مرده است حق ندارد
wraiths
U
روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
ossuary
U
فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
crematory
U
کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
under hatches
U
زیر عرشه دوراز نظر مرده
postmortem
U
مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
funeral pyre
U
توده هیزم که مرده را روی ان میسوزانند
f. pile or pyre
U
توده هیزم که مرده راروی ان میسوزانند
sciomacy
U
غیب گویی از روی سایه مرده
urn
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
incinerators
U
کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
zombiism
U
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
obsequial
U
وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
crematorium
U
کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
incinerator
U
کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematoria
U
کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoriums
U
کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
clavus
U
میخچه
[پزشکی]
[ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
corn
U
میخچه
[پزشکی]
[ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
pyre
U
توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
pyres
U
توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
lich gate
U
سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
twicer
U
حروف چینی که خودش هم چاپ کننده است دو مرده
transmigration
U
حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
But his body was eventually recovered.
U
اما ممکن بود او
[مرد]
فقط مرده بازیافته شود.
give someone an inch and they will take a mile
<idiom>
U
اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
viand
U
گوشت
granulation tissue
U
گوشت نو
flesh and blood
U
گوشت
flesh-and-blood
U
گوشت
preserved meat
U
گوشت
meat
U
گوشت
basting
U
گوشت
pulpless
U
بی گوشت
proud flesh
U
گوشت نو
meats
U
گوشت
brawn
U
گوشت
flesh
U
گوشت
hatchment
U
صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
gavelkind
U
تقسیم مال کسی که بی وصیت مرده بطور برابر میان پسرانش
emaciated
U
گوشت رفته
horseflesh
U
گوشت اسب
meatman
U
گوشت فروش
pork
U
گوشت خوک
masher
U
گوشت کوب
outgrowth
U
گوشت زیادی
top round
U
گوشت کبابی
red meat
U
گوشت گاووگوسفند
mutton
U
گوشت گوسفند
minces
U
گوشت قیمه
beefy
U
گوشت الو
mince
U
گوشت قیمه
consomme
U
اب گوشت تنگاب
dripping
U
چکیده گوشت
collop
U
برش گوشت
sarcophagous
U
گوشت خوار
the pulp of an apple
U
گوشت سیب
mangler
U
گوشت خرد کن
fuzz ball
U
گوشت زیادی
surloin
U
گوشت مازه
gambrel
U
قلاب گوشت
incarnant
U
گوشت نو اور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com