English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
import duties U گمرک اجناس وارداتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
import duties U حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
Other Matches
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
custom's appraisor U مامور گمرک ارزیاب گمرک
to declare [customs] U گمرک دادن [گمرک]
inwards goods U کالاهای وارداتی
import quotas U سهمیه وارداتی
imported inflation U تورم وارداتی
import quota U سهمیه وارداتی
imports U کالاهای وارداتی
reexport U صادرات مجددکالای وارداتی
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
subsidy U حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
goods U اجناس
good U اجناس
Fake articles. U اجناس تقلبی
closed stock U اجناس ذخیره
rejects U رد شده [اجناس]
culls U رد شده [اجناس]
dry goods U اجناس خشک
substandard goods U اجناس بنجل
ware U جنس اجناس
wares U جنس اجناس
rejects U مانده [اجناس]
culls U مانده [اجناس]
yard goods U اجناس ذرعی
category U طبقه اجناس
closed stock U اجناس انبارشده ثابت
scrapbook U دفتر اجناس اوراق
scrapbooks U دفتر اجناس اوراق
d. of goods U تحویل کالا یا اجناس
avoirdupois weight U اوزان و مقیاسات اجناس
mace greff U خریدار اجناس مسروقه
packinghouse U محل بسته بندی اجناس
five and ten U مغازه اجناس ارزان قیمت
avoirdupois U مقیاس وزن اجناس سنگین
location survey U بازرسی در جای اجناس درانبار
white sale U فروش ملافه و اجناس ذرعی
packingplant U محل بسته بندی اجناس
cost analysis U تجزیه و تحلیل قیمت اجناس
middling U اجناس مختلف از درجه متوسط
customs U گمرک
The goods in this shop could not be flogged. U اجناس این مغازه باد کرده
To get it through the custome. U از گمرک رد کردن
customs U اداره گمرک
bonded warehouse U انبار گمرک
bonded store U انبار گمرک
warehouse U انبار گمرک
ware room U انبار گمرک
clearest U از گمرک دراوردن
warehouses U انبار گمرک
clear U از گمرک دراوردن
clearer U از گمرک دراوردن
clears U از گمرک دراوردن
duty-free U معاف از گمرک
customs U دفتر گمرک
levy duties U گمرک بستن
customs agent U کارگزار گمرک
dutiable U گمرک بردار
impost U گمرک ورودی
duty paid U گمرک شده
duty paid U گمرک پرداخته
custom house U اداره گمرک
custom house U گمرک خانه
free trader U بدون گمرک
customs agent U واسطه گمرک
customable U گمرک بردار
customhouse U اداره گمرک
custom assersor U مامور گمرک
customs appraisor U مامور گمرک
customs clearance U ترخیص از گمرک
inland duty U گمرک داخلی
customs house U اداره گمرک
customs officer U مامور گمرک
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock. U اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
pay load U اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
free list U صورت کالاهای بی گمرک
custom assersor U گمرکچی ارزیاب گمرک
custom U حقوق گمرکی گمرک
levy duties U گمرک بستن به جنسی
the free list U صورت کالای بی گمرک
tidewaiter U مامور گمرک لب دریا
budget account حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
bonded goods U کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
clearance inwards U ورود کشتی به محوطه گمرک
customs entry U افهار یا اعلام ورود به گمرک
bond U به انبار گمرک تحویل دادن
clearance inwards U اعلامیه ورود کشتی به گمرک
in bond U تحت کنترل اداره گمرک
transire U اجازه گمرک جهت انتقال محموله
I have nothing to declare. چیزی برای گمرک دادن ندارم.
Do you have nothing to declare? U آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
bonded goods U کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
out of bond U کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
clearance in ward U گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
well assorted U جور دارای کالا یا اجناس جور موافق سازگار
mark up U نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
stockpiles U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
location audit U تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
clear U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clears U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com