English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perverse U گمراه هرزه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hell-bent U گمراه
astray U گمراه
hell bent U گمراه
perverted U گمراه
self deluded U گمراه
amiss U گمراه
aberrant U گمراه
devious U گمراه
inveglement U گمراه
err U گمراه شدن
misleads U گمراه کردن
erred U گمراه شدن
misguide U گمراه کردن
misdirects U گمراه کردن
misinform U گمراه کردن
misdirecting U گمراه کردن
misinformed U گمراه کردن
misinforming U گمراه کردن
misdirect U گمراه کردن
misinforms U گمراه کردن
misdirected U گمراه کردن
seduce U گمراه کردن
seduced U گمراه کردن
inveigler U گمراه سازنده
lead astray U گمراه کردن
inveigles U گمراه کردن
errs U گمراه شدن
inveigled U گمراه کردن
to go a U گمراه شدن
inveigle U گمراه کردن
inveigling U گمراه کردن
mislead U گمراه کردن
seducing U گمراه کردن
seduces U گمراه کردن
delusive U گمراه کننده
corruptible U گمراه شدنی
seduction U گمراه سازی
heterodox U گمراه زندیق
seductive U گمراه کننده
misleading U گمراه کننده
sinister U گمراه کننده
to go astray U گمراه شدن
to get lost U گمراه شدن
screwy U گمراه کننده
screwier U گمراه کننده
stray U گمراه شدن
pervert U گمراه شدن
to put off the scent U گمراه کردن
screwiest U گمراه کننده
she went wrong U گمراه شد پالانش کج شد
straying U گمراه شدن
strays U گمراه شدن
perverts U گمراه شدن
perverting U گمراه شدن
misled U گمراه کردن
to fall into error U گمراه شدن
to lead a U گمراه کردن
to lead astray U گمراه کردن
to lead up the garden U گمراه کردن
seducer U گمراه کنندهseduction
inveigle U گمراه کردن وبردن
inveigles U گمراه کردن وبردن
sinuous U غیرمستقیم گمراه کننده
inveigling U گمراه کردن وبردن
lost U شکست خورده گمراه
delusory U فریبنده گمراه کننده
throw off <idiom> U گیج شدن ،گمراه
to be fooled U گمراه شده بودن
baffles U گیج یا گمراه کردن
baffled U گیج یا گمراه کردن
baffle U گیج یا گمراه کردن
lothario U گمراه کننده زنان
baffling U گیج یا گمراه کردن
to be deluded U گمراه شده بودن
inveigled U گمراه کردن وبردن
pervertible U گمراه شدنی کج راه کردنی
illusive U گمراه کننده مشتبه سازنده
illusory U گمراه کننده مشتبه سازنده
hocus pocus U چیز گمراه کننده معضل
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
debaueh U ازراه درکردن گمراه کردن
The comparison is misleading [flawed] . U مقایسه گمراه کننده [ ناقص ] است.
accidentalism U تشخیص علائم گمراه کننده مرض
self blinded U گمراه شده توسط نفس خود
ignisfatuus U چیز گمراه کننده شعله کمرنگ
sordid U هرزه
limmer U زن هرزه
rakish U هرزه
licentious U هرزه
salacious U هرزه
lubricious U هرزه
filth U هرزه
prurient U هرزه
giglet U زن هرزه
giglot U زن هرزه
minx U زن هرزه
love alce U هرزه
lubricousor lubricious U هرزه
pornerastic U هرزه
rakehell U هرزه
rakehelly U هرزه
rammish U هرزه
rantipole U هرزه
scabrous U هرزه
sloven U هرزه
sluttish U هرزه
trollop U زن هرزه
rep U زن هرزه
foulmouthed U هرزه گو
libertines U هرزه
libertine U هرزه
lascivious U هرزه
dissolute U هرزه
rake U هرزه
rakes U هرزه
bawdy U هرزه
jade U زن هرزه
ribald U هرزه
lewd U هرزه
bitches U زن هرزه
harlot U هرزه
bitch U زن هرزه
tarts U زن هرزه
tart U زن هرزه
immoral U هرزه
bitched U زن هرزه
bitching U زن هرزه
profligate U هرزه
harlots U هرزه
raking U هرزه
smokescreen U عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
nighthawk U هرزه شب گرد
cackles U هرزه درایی
gamester U هرزه و مهمل
gangue U هرزه سنگ
palaver U هرزه درایی
swivelled U هرزه گرد
cackle U هرزه درایی
lasciviously U هرزه وار
cackled U هرزه درایی
cackling U هرزه درایی
weeding U علف هرزه
obscence U هرزه وقیح
philistia U ادم هرزه
prater U هرزه درای
weeded U علف هرزه
loose U هرزه بی بندوبار
looser U هرزه بی بندوبار
loosest U هرزه بی بندوبار
whoremaster U ادم هرزه
reprobate U هرزه محرومیت
reprobates U هرزه محرومیت
whoremonger U ادم هرزه
graceless U هرزه بی فرافت
roue U ادم هرزه
rankly U بطورهرزه یا هرزه
weedy U پر از علف هرزه
prattfall U هرزه درای
weed U علف هرزه
swivels U هرزه گرد
debauch U هرزه کردن
dander U هرزه گرد
broader U پهناور زن هرزه
crapulent U هرزه خور
pornography U هرزه نگاری
frivolity U هرزه درایی
philistines U ادم هرزه
broadest U پهناور زن هرزه
brush U علف هرزه
philistine U ادم هرزه
brushes U علف هرزه
broad U پهناور زن هرزه
swivel U هرزه گرد
debauchee U ادم هرزه
rep U مرد هرزه
goat U مرد هرزه
goats U مرد هرزه
famester U ادم هرزه
demimonde U زنان هرزه
footle U هرزه درایی
lecher U ادم هرزه
forb U علف هرزه
foulmouthed U هرزه دهن
lechers U ادم هرزه
sluts U زن هرزه وشهوت پرست
weed U کندن علف هرزه
journals U شفت هرزه گرد
ribald U بدزبان ادم هرزه
slut U زن هرزه وشهوت پرست
weeding U کندن علف هرزه
journal U شفت هرزه گرد
traipsing U هرزه گردی کردن
weeded U کندن علف هرزه
Pica [disorder] U هرزه خواری [پزشکی]
weedless U بدون علف هرزه
weediness U پوشیدگی ازعلف هرزه
perversely U بطور هرزه یافاسد
jaw U هرزه درایی کردن
blackgurad U ولگرد ادم هرزه
pinions U دنده هرزه گرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com