Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
state flower
U
گل علامت مخصوص هر استان یا کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marque
U
علامت مخصوص
red carpet
U
علامت پذیرایی مخصوص
special character
U
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
ideograph
U
امضاء یا علامت مخصوص شخص
hunting horn
U
بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
endemic
U
بومی بیماری همه گیربومی مخصوص اب و هوای یک شهر یا یک کشور
gap marker
U
علامت مخصوص نشاندادن رخنه در میدان مین
tailor's chalk
U
گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
mark
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
marks
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
yoicks
U
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
republics
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
rashwan medallion
U
ترنج رشوان
[این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
Burundi
U
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
U
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradited
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
symbol
U
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
shire
U
استان
shires
U
استان
provinces
U
استان
nomarchy
U
استان
province
U
استان
provice
U
استان
county
U
استان
eparchy
U
استان
counties
U
استان
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
symbol
U
علامت ترسیمی علامت فرمولی
Moldavia
U
استان ملداوی
states
U
دولت استان
state bank
U
بانک استان
massachusetts
U
استان ماساچوست
stated
U
دولت استان
Azerbaijan
U
استان آذربایجان
court of province
U
دادگاه استان
Zanjan
U
استان زنجان
stating
U
دولت استان
manchuria
U
استان منچوری
court of appeal
U
دادگاه استان
sectionalism
U
استان گرایی
courts of appeal
U
دادگاه استان
state
U
دولت استان
state-
U
دولت استان
massachusett
U
استان ماساچوست
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
shire
U
به استان تقسیم کردن
pomeranian
U
اهل استان "ژپومرانیا"
county towns
U
حاکم نشین استان
county town
U
حاکم نشین استان
shires
U
به استان تقسیم کردن
upstater
U
اهل شمال استان
maritime
U
استان بحری یاساحلی
welch
U
اهل استان ولزانگلستان
county magestrate
U
قاضی دادگاه استان
nonaligned
U
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
hoosier
U
لقب استان ومردم ایندیانا
posse comitatus
U
قدرت قانونی یک بخش یا یک استان
Qainat
U
منطقه قائنات در استان خراسان
welsher
U
اهل استان ولز انگلستان
quebec
U
استان " کبک " در مشرق کانادا
Welsh
U
اهل استان ولز انگلستان
sectionalism
U
طرفداری ازمحله یا استان بخصوصی
hawk eye
U
کنیه اهل استان ایوا
Nain
U
شهر نائین در استان اصفهان
welcher
U
اهل استان ولز انگلستان
the story is at an end
U
استان به پایان رسیده است
jayhawker
U
لقب اهالی استان کانزاس دراتازونی
propretor
U
کنسول فرماندار استان قدیم روم
texas
U
استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
tarheel
U
اهل استان کارولینای شمالی امریکا
the principality of wales
U
استان WALES که اسما بران حکومت دارد
illinois
U
استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
the principality
U
استان WALES که اسما بران حکومت دارد
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
state attorney
U
نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
state's attorney
U
نماینده دولت در دادگاه مدعی العموم استان یاکشور
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
general grant
U
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
Rudbar
U
شهر رودبار
[این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
lion rug
U
فرش شیری
[این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
Farahan
U
فراهان
[این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
Reihan
U
ریحان
[شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
stating
U
کشور
common wealth
U
کشور
state
U
کشور
nation
U
کشور
realm
U
کشور
country
U
کشور
countries
U
کشور
state-
U
کشور
stated
U
کشور
states
U
کشور
nations
U
کشور
territory
U
کشور
soil
U
کشور
soiling
U
کشور
fatherland
U
کشور
realms
U
کشور
soils
U
کشور
territories
U
کشور
fatherlands
U
کشور
land n
U
کشور
Sarouk
U
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Andorra
U
کشور آندورا
fairylands
U
کشور پریان
southland
U
کشور نیمروز
Cameroon
U
کشور کامرون
Zambia
U
کشور زامبیا
Zimbabwe
U
کشور زیمبابوه
Cambodia
U
کشور کامبوج
Swaziland
U
کشور سوازیلند
per pais
U
بوسیله کشور
Burma
U
کشور برمه
Albania
U
کشور آلبانی
Angola
U
کشور انگولا
traitor to the countruy
U
خائن کشور
respublica
U
کشور جمهوری
respublica
U
جمهوری کشور
sending state
U
کشور فرستنده
Bahrain
U
کشور بحرین
traitor to one's country
U
خائن به کشور
Belize
U
کشور بلیز
Bahamas
U
کشور باهاما
Bhutan
U
کشور بوتان
Botswana
U
کشور بوتسوانا
Argentina
U
کشور آرژانتین
secretary of state for home affairs
U
وزیر کشور
Bangladesh
U
کشور بنگلادش
oversea
U
خارج از کشور
deportation
U
اخراج از کشور
sea power
U
کشور دریایی
fairyland
U
کشور پریان
Hungary
U
کشور مجارستان
Mozambique
U
کشور موزامبیک
Finland
U
کشور فنلاند
Myanmar
U
کشور میانمار
Namibia
U
کشور نامیبی
Namibia
U
کشور نامیبیا
Nepal
U
کشور نپال
New Zealand
U
کشور زلاندنو
Nicaragua
U
کشور نیکاراگوا
Niger
U
کشور نیجر
Nigeria
U
کشور نیجریه
Oman
U
کشور عمان
Pakistan
U
کشور پاکستان
Fiji
U
کشور فیجی
Paraguay
U
کشور پاراگوئه
Peru
U
کشور پرو
the superme court
U
دیوانعالی کشور
Gabon
U
کشور گابن
Mexico
U
کشور مکزیک
Mali
U
کشور مالی
Indonesia
U
کشور اندونزی
Jamaica
U
کشور جامائیکا
Kenya
U
کشور کنیا
Kiribati
U
کشور کیریباتی
Kuwait
U
کشور کویت
Laos
U
کشور لائوس
Lesotho
U
کشور لسوتو
Libya
U
کشور لیبی
Luxembourg
U
کشور لوکزامبورگ
Malawi
U
کشور مالاوی
Honduras
U
کشور هندوراس
Malaysia
U
کشور مالزی
Guatemala
U
کشور گواتمالا
Great Britain
U
کشور انگلیس
Ghana
U
کشور گانا
Maldives
U
کشور مالدیو
Philippines
U
کشور فیلیپین
Eire
U
کشور ایرلند
expulsions
U
اخراج از کشور
expulsion
U
اخراج از کشور
Cuba
U
کشور کوبا
Costa Rica
U
کشور کاستاریکا
the play of europe
U
کشور سویس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com