Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crocus
[saffron]
U
گل زعفران جهت تهیه رنگ زرد و بنفش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
larkspur
U
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
crocuses
U
زعفران
crocus sativus
U
زعفران
crocus
U
زعفران
saffron
U
زعفران
crocus martis
U
زعفران الحدید
saffron
U
زعفران زدن به
safranin
U
ماده رنگی زعفران
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
violaceous
U
بنفش
violets
U
بنفش
violet
U
بنفش
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
amethyst
U
لعل بنفش
lilac
U
یاس بنفش
corona
U
هاله بنفش
lilacs
U
یاس بنفش
methyl violet
U
بنفش متیل
coronas
U
هاله بنفش
amethyst
U
درکوهی بنفش
amethysts
U
لعل بنفش
amethysts
U
درکوهی بنفش
mauve
U
رنگ بنفش
violet
U
بنفش رنگ
violets
U
بنفش رنگ
ultraviolet
U
ماوراء بنفش
violet blindness
U
بنفش کوری
ultra violet
U
ماورا بنفش
ultraviolet ray
U
پرتوماوراء بنفش
lavender
U
بنفش کمرنگ
Fuchia
<adj.>
<noun>
U
نوعی بنفش پررنگ
ultraviolet
U
اشعه مادون بنفش
ultraviolet light
U
نور ماوراء بنفش
violet ray
U
اشعهء ماوراء بنفش
ultra violet radiation
U
تشعشع ماوراء بنفش
initial voltage
U
ولتاژ هاله بنفش
Redviolet
U
رنگی میان بنفش و قرمز
Blueviolet
<adj.>
<noun>
U
رنگی بین آبی و بنفش
Rosewood
U
رنگی میان بنفش و قهوه ای
ultraviolet ray
U
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
mauve
U
رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر
rosewood
چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
ultraviolet light
U
MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
ultraviolet
U
ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
dosimeter
U
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
aluminum paste
U
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
eprom
U
PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
actinism
U
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
purveying
U
تهیه
purveys
U
تهیه
housing
U
تهیه جا
provision
U
تهیه
purveyed
U
تهیه
supplying
U
تهیه
seating
U
تهیه جا
supplied
U
تهیه
supply
U
تهیه
procurement
U
تهیه
counter preparation
U
ضد تهیه
preparations
U
تهیه
off hand
U
بی تهیه
preparation
U
تهیه
ministration
U
تهیه
purvey
U
تهیه
provide
U
تهیه دیدن
prepares
U
تهیه کردن
the preparation day
U
روز تهیه
provide
U
تهیه کردن
catered
U
تهیه کردن
catering
U
تهیه کردن
caters
U
تهیه کردن
processes
U
تهیه کردن
preparing
U
تهیه کردن
procures
U
تهیه کردن
procuring
U
تهیه کردن
procured
U
تهیه کردن
purveyance
U
تهیه خواربار
procure
U
تهیه کردن
prepare
U
تهیه کردن
provisionment
U
تهیه خواربار
provides
U
تهیه دیدن
placements
U
تهیه شغل
photo imagery
U
تهیه عکس
parasceve
U
روز تهیه
on the stocks
U
د رشرف تهیه
process
U
تهیه کردن
supplier
U
تهیه کننده
suppliers
U
تهیه کننده
pitched
U
تهیه دیده
preparation fire
U
تیر تهیه
lighting feeder
U
تهیه روشنایی
base development
U
تهیه پایگاه
fabricator
U
تهیه کننده
counter preparation
U
تیر ضد تهیه
placements
U
تهیه کار
placement
U
تهیه شغل
placement
U
تهیه کار
provides
U
تهیه کردن
afford
U
تهیه کردن
afforded
U
تهیه کردن
affording
U
تهیه کردن
affords
U
تهیه کردن
prepare mortar
U
تهیه ملات
preparatorily
U
بعنوان تهیه
preparator
U
تهیه کننده
preparation of food
U
تهیه خوراک
preparation fire
U
اتش تهیه
administer
U
تهیه کردن
administered
U
تهیه کردن
administering
U
تهیه کردن
administers
U
تهیه کردن
preparation time
U
زمان تهیه
provided
[that]
<conj.>
U
تهیه شده
vacuum-packed
تهیه شده
supplying
U
تهیه کردن
supply
U
تهیه کردن
victualage
U
تهیه اذوقه
victual
U
تهیه اذوقه
weaponry
U
تهیه سلاح
supplied
U
تهیه کردن
laid on
<past-p.>
U
تهیه شده
provided
<adj.>
<past-p.>
U
تهیه شده
furtherance
U
تهیه وسایل
preparation
U
تهیه مقدمات
preparation
U
اتش تهیه
preparation
U
تهیه و ارایش
preparations
U
تهیه مقدمات
preparations
U
اتش تهیه
preparations
U
تهیه و ارایش
appropriated
<adj.>
<past-p.>
U
تهیه شده
triplicity
U
تهیه در سه نسخه
provision
U
تهیه کردن
triplication
U
تهیه در سه نسخه
blends
U
تهیه کردن
blend
U
تهیه کردن
to find in
U
تهیه کردن
to bargain for
U
تهیه دیدن
data processing
U
تهیه و تولیداطلاعات
data processing
U
تهیه اطلاعات
to make provision
U
تهیه دیدن
cater
U
تهیه کردن
the water supply of tehran
U
تهیه اب تهران
polychrome
U
تهیه عکسهای رنگی
extemporised
U
فورا تهیه کردن
preparations
U
تهیه کردن اتش
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
process
U
تهیه و تولید کردن
programmers
U
تهیه کننده برنامه
processes
U
تهیه و تولید کردن
prearranged
U
از پیش تهیه شده
preparation
U
تهیه کردن اتش
topography
U
تهیه نقشه از عوارض
polychromy
U
فن تهیه نقوش الوان
extemporizes
U
فورا تهیه کردن
extemporizing
U
فورا تهیه کردن
extemporized
U
فورا تهیه کردن
extemporize
U
فورا تهیه کردن
extemporising
U
فورا تهیه کردن
duplicators
U
ماشین تهیه رونوشت
duplicator
U
ماشین تهیه رونوشت
precontract preparations
U
تهیه اسناد قرارداد
extemporises
U
فورا تهیه کردن
prearrange
U
قبلا تهیه کردن
acetylene generator
U
دستگاه تهیه استیلن
hydrography
U
تهیه نقشه دریایی
he is an adequate provider
U
برای تهیه خواربار
barrier tactics
U
تاکتیک تهیه موانع
get
U
تهیه کردن فهمیدن
beach unit
U
یکان تهیه بارانداز
furred
U
تهیه شده باخز
budget directive
U
دستورالعمل تهیه بودجه
budgeteer
U
تهیه کننده بودجه
fund
U
تهیه وجه کردن
funded
U
تهیه وجه کردن
program section
U
بخش تهیه برنامه ها
affordable
قابل تهیه و خریداری
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
advancing
U
قبلا تهیه شده
melinite
U
مخصوص تهیه چاشنی
budgeter
U
تهیه کننده بودجه
advances
U
قبلا تهیه شده
aggregate flow diagram
U
نمودار تهیه مصالح
lyonnaise
U
باپیاز تهیه شده
advance
U
قبلا تهیه شده
getting
U
تهیه کردن فهمیدن
it is in preparation
U
در دست تهیه است
area projection
U
تهیه نقشه از منطقه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com