Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
absolute dud
U
گلوله اتمی عمل نکرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
fire ball
U
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
dwarf dud
U
بمب اتمی عمل نکرده
nuclear dud
U
بمب عمل نکرده اتمی
dud
U
گلوله عمل نکرده
nuclear equipoise
U
گلوله اتمی ممنوعه
nuclear equipoise
U
گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
shock wave
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
zero point
U
نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
unbowed
U
انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
flare dud
U
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
shock front
U
جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
pressure front
U
جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
rainout
U
ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon
U
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy
U
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation
U
سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
unexploded
U
عمل نکرده مهمات عمل نکرده
atomic weight
U
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
missed
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing
U
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
fallout contours
U
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon
U
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
sabot
U
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clues
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive
U
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
nucleon
U
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
splinterproof
U
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud
U
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump
U
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
atomic demolition munition
U
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
look before your leap
U
گز نکرده
single
U
ازدواج نکرده
rudimental
U
رشد نکرده
indigested
U
فکر نکرده
untravelled
U
سفر نکرده
abortive
<adj.>
رشد نکرده
unsight
U
امتحان نکرده
niet le fait
U
او نکرده است
unkempt
U
شانه نکرده
sole
U
ازدواج نکرده
soles
U
ازدواج نکرده
uncounselled
U
مشورت نکرده
[نداده]
unused
U
عادت نکرده بکارنبرده
paddy
U
برنج اسیاب نکرده
paddies
U
برنج اسیاب نکرده
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
unfledged
U
پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
impennate
U
دارای بالهای رشد نکرده
hung striker
U
چاشنی عمل نکرده نارنجک
stunted tree
U
درخت رشد نکرده وکوتاه
seed wool
U
پنبه خام یاپاک نکرده
order form
U
نمونه سفارش نامه پر نکرده
he is not quite rested
U
خوب رفع خستگی نکرده
gear blank
U
چرخ دنده کار نکرده
You haven't changed.
U
تو هیچ تغییر نکرده ای
[رفتار]
.
unschooled
U
تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
clean
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleans
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
dwarf dud
U
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
cleanest
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleaned
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
Nobody was late except me .
U
هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
bomb cemetery
U
محل تخریب بمبهای عمل نکرده
square base
U
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
Nothing has changed there.
U
آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
polywag
U
دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
abortion
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions
U
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
slinking
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinks
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slink
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to
U
تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
ballistics of penetration
U
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
accumulated profit
U
پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
syntactic error
U
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
lead collision course
U
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
atomic
U
اتمی
triatomic
U
سه اتمی
hexatomic
U
شش اتمی
monoatomic
U
یک اتمی
nuclear strike
U
تک اتمی
diatomic
U
دو اتمی
nuclear
U
اتمی
atomic radius
U
شعاع اتمی
atomic structure
U
ساختار اتمی
nuclear warfare
U
جنگ اتمی
atomic absorption
U
جذب اتمی
atomic bond
U
پیوند اتمی
atom bombs
U
بمب اتمی
atom bomb
U
بمب اتمی
nuclear parity
U
همطرازی اتمی
atomic size
U
اندازه اتمی
atomic configuration
U
ارایش اتمی
atomic crystal
U
بلور اتمی
nuclear
U
مربوط به اتمی
atom samshing
U
انفجار اتمی
nuclide
U
اشکال اتمی
fission bomb
U
بمب اتمی
fission products
U
مواد اتمی
fission reactor
U
واکنشگاه اتمی
fission to yield ratio
U
بازده اتمی
diatomic molecule
U
مولکول دو اتمی
atom number
U
عدد اتمی
polyatomic
U
چند اتمی
atom rocket
U
موشک اتمی
atomics
U
فیزیک اتمی
atomicity
U
فرفیت اتمی
atomic weight
U
وزن اتمی
atomic weight
U
جرم اتمی
nuclear cell
U
پیل اتمی
nuclear reactors
U
پیل اتمی
nuclear reactor
U
پیل اتمی
atomic orbital
U
اوربیتال اتمی
atomic fusion
U
گداخت اتمی
pile
U
پیل اتمی
piled
U
پیل اتمی
atomic fusion
U
همجوشی اتمی
atomic interaction
U
بر هم کنش اتمی
atomic number
U
عدد اتمی
atomic lattice
U
شبکه اتمی
median lethal dose
U
دوزمتوسط اتمی
atomic pile
U
واکنشگاه اتمی
mushromm could
U
کلاهک اتمی
monoatomic solid
U
جامد تک اتمی
monoatomic molecule
U
مولکول تک اتمی
monoatomic gas
U
گاز تک اتمی
mass number
U
وزن اتمی
atomic energy
U
نیروی اتمی
atomic energy
U
انرژی اتمی
atomic fission
U
شکافت اتمی
atomic clock
U
ساعت اتمی
atomic polarization
U
قطبش اتمی
atomic reactor
U
واکنشگاه اتمی
atomic mass
U
جرم اتمی
nukes
U
کنشگر اتمی
clouding
U
قارچ اتمی
clouds
U
قارچ اتمی
fallout
U
ریزش اتمی
nuclear winter
U
زمستان اتمی
cloud
U
قارچ اتمی
nuked
U
نیروگاه اتمی
nukes
U
نیروگاه اتمی
nukes
U
زیردریایی اتمی
nuking
U
زیردریایی اتمی
nuking
U
نیروگاه اتمی
nuking
U
کنشگر اتمی
nuked
U
کنشگر اتمی
tetratomic
U
چهار اتمی
radiation
U
تشعشع اتمی
A-bombs
U
بمب اتمی
nuked
U
زیردریایی اتمی
nuke
U
نیروگاه اتمی
nuke
U
زیردریایی اتمی
A-bomb
U
بمب اتمی
nuke
U
کنشگر اتمی
atomic air burst
U
ترکش هوایی اتمی
uranium pile
U
مشعل هسته اتمی
effective atomic number
U
عدد اتمی موثر
nuked
U
جنگ افزار اتمی
hydrogen bomb
U
بمب ترکیبی اتمی
A-bombs
U
بمباران اتمی کردن
feasion
U
عمل ترکیب اتمی
nukes
U
جنگ افزار اتمی
atom samsher
U
دستگاه انفجار اتمی
nuke
U
جنگ افزار اتمی
interatomic spacing
U
فاصله بین اتمی
hydrogen bombs
U
بمب ترکیبی اتمی
fallout
U
گرد و غبار اتمی
heteroatomic chain
U
زنجیر ناجور اتمی
weapon debries
U
بقایای ترکش اتمی
conventional
U
جنگ غیر اتمی
residual
U
مربوط به ریزش اتمی
A-bomb
U
بمباران اتمی کردن
film badge
U
علامت تشعشعات اتمی
homopolyatomic
U
چند جور اتمی
gram atomic weight
U
وزن اتمی به گرم
feasion
U
بمب ترکیبی اتمی
homopolyatomic
U
چند اتمی جور
heteropolyatomic
U
چند اتمی ناجور
fallout pattern
U
نمونه ریزش اتمی
exoatmosphere
U
ترکش اتمی بالای جو
fission
U
عمل تجزیه اتمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com