English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air raid reporting control ship U گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
air control and reporting center (c.r.c. U مرکز کنترل و گزارش هوایی
barrier combat air patrol U گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
antiaircraft U ضد حملات هوایی
aircontroller U کنترل کننده هوایی
freddie U اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
combat air patrol U هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat air patrol U گشتی هوایی
air guard U گشتی هوایی
barrier combat air patrol U گشتی مرزی هوایی
night cap U گشتی رزمی هوایی شبانه
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
zipper U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zippers U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap U گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
igo U علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
aircraft accident report U گزارش سانحه هوایی
resumed U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
barrier patrol U ناو گشتی سد کننده
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
lightening bug ship U هلی کوپتر روشن کننده گشتی
[results were] satisfactory U رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
departure report U گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
whats' up U در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
air control U کنترل هوایی
control zone U منطقه کنترل هوایی
control area U منطقه کنترل هوایی
airspace control U کنترل فضای هوایی
air controlman U نگهبان کنترل هوایی
air control party U گروه کنترل هوایی
homing station U رادارهای کنترل هوایی
initial point U نقطه کنترل هوایی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
air traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
air control point U نقطه کنترل مسیر هوایی
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
controlled airspace U فضای هوایی کنترل شده
air-traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
forward air control post U ایستگاه کنترل هوایی جلو
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
free lance U اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
air traffic regulation and identificatio U سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
tactical air command center U مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
filter center U مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
zmarker beacon U نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
midnight U فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
waiting position U ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
harasses U حملات پی درپی کردن
harass U حملات پی درپی کردن
air intercept U رهگیری کننده هوایی
spot report U گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
action report U گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
nuisance raid U تک هوایی ایذایی تک مضطرب کننده
intermittent U اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
controlled airspace U قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
controllers U کنترل کننده
controller U کنترل کننده
air transport allocations board U هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
disk controller U کنترل کننده دیسک
peripheral controller U کنترل کننده جنبی
vasomotor U کنترل کننده رگها
drum controller U کنترل کننده درام
dual channel controller U کنترل کننده دو کاناله
print controller U کنترل کننده چاپ
cluster controller U کنترل کننده گروهی
channel controller U کنترل کننده مجرا
micro controller U ریز کنترل کننده
controller card U کارت کنترل کننده
communications controller U کنترل کننده ارتباطات
peripheral controller U کنترل کننده جانبی
controller U نافر کنترل کننده
controllers U نافر کنترل کننده
control member U عضو کنترل کننده
disk controller U کنترل کننده گرده
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
controlled pattern U بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
ground control U دستگاه کنترل کننده زمینی
disk controller card U کارت کنترل کننده دیسک
line printer controller U کنترل کننده چاپگر خطی
loop control variable U متغییر کنترل کننده حلقه
spelling checker U کنترل کننده حروف لغات
tidal sluice U مجرای کنترل کننده جزر و مد
input output controller U کنترل کننده ورودی- خروجی
floppy disk controller U کنترل کننده فلاپی دیسک
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
marker circle U دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
herwitz bishops U فیلهای کنترل کننده دو قطر مجاورشطرنج
control ship U ناو کنترل کننده عملیات دریایی
silicon controlled restifier U یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
report generator U گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator U گزارش زایی گزارش گیری
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
administrators U شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
administrator U شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
mortar report U گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
amplifying report U گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
visualreport U گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
homing adaptor U تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
processor U تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
layouts U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
galls U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
control buoy U بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
Hayes Corporation U تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
disk operating system U کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
patrolman U گشتی
patrolmen U گشتی
out guard U گشتی
confusion U گم گشتی
patrolled U گشتی
patrol U گشتی
patrolling U گشتی
feedback U گشتی
patrols U گشتی
end around U دور گشتی
beach patrol U گشتی ساحلی
coastal patrol U گشتی ساحلی
inshorepatrol U گشتی مرزساحلی
fanal U چراغ گشتی
patrolmen U پلیس گشتی
out guard U گشتی صحرایی
patrol U قسمت گشتی
combat patrol U گشتی رزمی
roundsman U افسرپلیس گشتی
service craft U قایق گشتی
patrol boats U ناوچه گشتی
patrol boat U ناوچه گشتی
patrol cars U اتومبیل گشتی
moving screen U گشتی ممانعتی
patrol car U اتومبیل گشتی
contact patrol U گشتی اخذتماس
standing patrol U گشتی ثابت
inshorepatrol U گشتی ساحلی
fighting patrol U گشتی رزمی
vessels U ناو گشتی
runner U گردنده گشتی
vessel U ناو گشتی
patrolled U قسمت گشتی
runners U گردنده گشتی
patrolling U قسمت گشتی
patrols U قسمت گشتی
reconnaissance patrol U گشتی شناسایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com