Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
beach patrol
U
گشتی ساحلی
coastal patrol
U
گشتی ساحلی
inshorepatrol
U
گشتی ساحلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shore patrol
U
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
Other Matches
waiting position
U
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
combat air patrol
U
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram
U
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot
U
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
confusion
U
گم گشتی
patrolman
U
گشتی
patrolmen
U
گشتی
out guard
U
گشتی
patrols
U
گشتی
patrolling
U
گشتی
patrolled
U
گشتی
patrol
U
گشتی
feedback
U
گشتی
fanal
U
چراغ گشتی
flatfoot
U
پلیس گشتی
air guard
U
گشتی هوایی
roundsman
U
افسرپلیس گشتی
reconnaissance patrol
U
گشتی شناسایی
patrol
U
قسمت گشتی
patrols
U
قسمت گشتی
moving screen
U
گشتی ممانعتی
patrolling
U
قسمت گشتی
patrolled
U
قسمت گشتی
out guard
U
گشتی صحرایی
service craft
U
قایق گشتی
inshorepatrol
U
گشتی مرزساحلی
patrol boats
U
ناوچه گشتی
patrol boat
U
ناوچه گشتی
contact patrol
U
گشتی تماس
fighting patrol
U
گشتی رزمی
combat patrol
U
گشتی رزمی
runner
U
گردنده گشتی
runners
U
گردنده گشتی
patrol car
U
اتومبیل گشتی
patrol cars
U
اتومبیل گشتی
vessel
U
ناو گشتی
standing patrol
U
گشتی ثابت
contact patrol
U
گشتی اخذتماس
patrolmen
U
پلیس گشتی
patrolman
U
پلیس گشتی
combat air patrol
U
گشتی هوایی
vessels
U
ناو گشتی
end around
U
دور گشتی
screwdriver
U
پیچ گشتی
[ابزار]
barrier patrol
U
ناو گشتی سد کننده
turnscrew
U
پیچ گشتی
[ابزار]
barrier patrol
U
گشتی مامور موانع
barrier combat air patrol
U
گشتی مرزی هوایی
black Marias
U
اتومبیل گشتی پلیس
black Maria
U
اتومبیل گشتی پلیس
fire patrol
U
گشتی اتش نشان
end around carry
U
رقم نقلی دور گشتی
scout helicopter
U
هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
end around borrow
U
رقم قرضی دور گشتی
night cap
U
گشتی رزمی هوایی شبانه
barrier combat air patrol
U
گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
lightening bug ship
U
هلی کوپتر روشن کننده گشتی
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
milk walk
U
گشتی که شیر فروش میزند گشت
zippers
U
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap
U
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
zipper
U
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
air raid reporting control ship
U
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
inshore water
U
اب ساحلی
seasider
U
ساحلی
coastline
U
خط ساحلی
beach head
U
سر پل ساحلی
bridge head
U
سر پل ساحلی
bridgehead line
U
خط سر پل ساحلی
coastlines
U
خط ساحلی
offing
U
اب ساحلی
inshore
U
ساحلی
coastal
U
ساحلی
strandline
U
خط ساحلی
sea board
U
خط ساحلی
target cap
U
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
territorial sea
U
دریای ساحلی
tidewater
U
خط ساحلی کشند اب
coastal zone
U
منطقه ساحلی
coastal route
U
مسیر ساحلی
coastal frontier
U
حدود ساحلی
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
inshore current
U
جریانات ساحلی
shore stablishment
U
تاسیسات ساحلی
beach exit
U
معبر ساحلی
costal frontier
U
مرز ساحلی
martello
U
قلعه ساحلی
land breeze
U
باد ساحلی
intermediate type submarine cable
U
کابل ساحلی
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
inshore water
U
ابهای ساحلی
inshore current
U
جریان اب ساحلی
groyne
U
سد یا دیواره ساحلی
sea dike
U
دیوار ساحلی
shore boat
U
تاکسی ساحلی
shore patrol
U
پلیس ساحلی
shore patrol
U
دژبان ساحلی
littoral
U
ناحیه ساحلی
coast station
U
ایستگاه ساحلی
beach erosion
U
فرسایش ساحلی
beach reserves
U
ذخایر ساحلی
beach patrol
U
نگهبان ساحلی
shoreline
U
خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines
U
خط ساحل یا خط ساحلی
territorial waters
U
ابهای ساحلی
beach obstacle
U
مانع ساحلی
beach matting
U
کف پوش ساحلی
landing craft
U
کرجی ساحلی
barrier light
U
نورافکن ساحلی
beach face
U
کمربند ساحلی
beach exit
U
گذرگاه ساحلی
shore erosion
U
فرسایش ساحلی
foreshores
U
کمربند ساحلی
beach organization
U
یکان ساحلی
foreshore
U
کمربند ساحلی
links
U
تپه ساحلی
dune
U
توده شن ساحلی
quay
U
دیوار ساحلی
quays
U
دیوار ساحلی
cabotage
U
کشتیرانی ساحلی
marina
U
تفرجگاه ساحلی
cabotage
U
تجارت ساحلی
coast defence
U
پدافند ساحلی
coastguards
U
گارد ساحلی
marinas
U
تفرجگاه ساحلی
coastguard
U
گارد ساحلی
boat telephone
U
تلفن ساحلی
igo
U
علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
lidos
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
sanbar
U
دیوار شنی ساحلی
coaster
U
کشتی ویژه خط ساحلی
coasters
U
کشتی ویژه خط ساحلی
lido
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
barrier reef
U
مرجان سنگ ساحلی
out port
U
ساحلی مورد استفاده سر پل
beach flag
U
پرچم مشخصه ساحلی
levee
U
دیواره ساحلی رودخانه
continental shelf
U
حد ساحلی فلات قاره
costal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
coastal navigation, coasting
U
حمل و نقل ساحلی
beach minefield
U
میدان مین ساحلی
beach matting
U
تور سیمی ساحلی
coastal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
beach support area
U
منطقه پشتیبانی ساحلی
beachmaster's unit
U
یکان لجستیک ساحلی
cabotage
U
کشتی رانی ساحلی
cabotage
U
حمل ونقل ساحلی
beach group
U
گروه خدمات ساحلی
coastal route
U
راه ابی ساحلی
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves
U
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
piloting
U
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
Goa
U
ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
cay
U
تخته سنگ ساحلی درجزیره
tideland
U
زمین ساحلی دستخوش جزرومد
phalarope
U
مرغ ساحلی نوک دراز
resuming
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
shore party
U
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
cove
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird
U
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
beach unit
U
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
beach organization
U
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
willet
U
مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
riviera
U
ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
sea frontiers
U
مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
layig up position
U
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
intracoastal sealift
U
سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
offshore
U
در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
polder
U
زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
daymark
U
علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
rill
U
جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
ports
U
انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
pickets
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
beach marker
U
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
intercoastal
U
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
piloting
U
ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
freedom of seas
U
ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
coastal convoy
U
ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
continental shelf
U
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com