English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stalling torque U گشتاور پیچشی ناتوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
torque U گشتاور پیچشی
torsional moment U گشتاور پیچشی
running torque U گشتاور پیچشی حرکت
no load torque U گشتاور پیچشی بی باری
torque converter U مبدل گشتاور پیچشی
driving torque U گشتاور پیچشی گرداننده
synchronizing torque U گشتاور پیچشی همزمان
starting torque U گشتاور پیچشی راه انداز
torque regulator U تنظیم کننده گشتاور پیچشی
curved design U پیچشی
torsional resistance U مقاومت پیچشی
coriolis U اثر پیچشی
torsional force U نیروی پیچشی
torsion balance U ترازوی پیچشی
coil spring U فنر پیچشی
torsional load U بار پیچشی
torsional instability U ناپایداری پیچشی
torsional angle U زاویه پیچشی
torsional ballance U بالانس پیچشی
modulus of torsion U مدول پیچشی
torsion spring U فنر پیچشی
torsional strength U استحکام پیچشی
torsional vibration U ارتعاش پیچشی
torsional vibration U نوسان پیچشی
chop U ضربه پیچشی
torque U لنگر پیچشی
kick serve U سرویس پیچشی
torsional modulus U مدول پیچشی
twistor U حافظه پیچشی
torsional stress U تنش پیچشی
torisonal strain U فشار پیچشی
torsional strain U فشار پیچشی
front strain U کرنش پیچشی
chopped U ضربه پیچشی
torsion dynamometer U توان سنج پیچشی
drop worm shaft U محور پیچشی سقوطی
torque U نیروی پیچشی گشتاوری
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
torsion bar U بار پیچشی اهرم تعلیق
handicapped U ناتوان
unable U ناتوان
invalid U ناتوان
incapable U ناتوان
impuissant U ناتوان
invalids U ناتوان
unfit <adj.> U ناتوان
inable <adj.> U ناتوان
incapacitated <adj.> U ناتوان
incompetent <adj.> U ناتوان
asthenic U ناتوان
incapable <adj.> U ناتوان
infirm U ناتوان
impotent <adj.> U ناتوان
disabled U ناتوان
irretentive U ناتوان در نگاهداری
feeble U ناتوان عاجز
feebler U ناتوان عاجز
feeblest U ناتوان عاجز
weaklings U ناتوان بی بنیه
disenable U ناتوان کردن
debilitative U ناتوان کننده
debilitation U ناتوان سازی
debilitate U ناتوان کردن
debilitant U ناتوان کننده
weakling U ناتوان بی بنیه
invalidates U ناتوان کردن
invalids U ناتوان کردن
invalid U ناتوان کردن
impotent U ناتوان اکار
sickliest U ناتوان رنجور
decays U که ناتوان میشود
decaying U که ناتوان میشود
decayed U که ناتوان میشود
decay U که ناتوان میشود
sickly U ناتوان رنجور
disable U ناتوان کردن
disable U ناتوان ساختن
invalidated U ناتوان کردن
invalidate U ناتوان کردن
disabling U ناتوان ساختن
disabling U ناتوان کردن
disables U ناتوان ساختن
disables U ناتوان کردن
sicklier U ناتوان رنجور
moment U گشتاور
moments U گشتاور
torque U گشتاور
enervate U ناتوان کردن بی اثرکردن
disabling U ناتوان ساختن از کارانداختن
disables U ناتوان ساختن از کارانداختن
interrupts U ناتوان کردن وقفه
interrupting U ناتوان کردن وقفه
interrupt U ناتوان کردن وقفه
inability to box U ناتوان از ادامه دادن
disable U ناتوان ساختن از کارانداختن
disable pulse U تپش ناتوان ساز
rotation moment U گشتاور چرخشی
rolling moment U گشتاور غلطشی
first moment U گشتاور نخست
restoring moment U گشتاور برگشتی
dipole moment U گشتاور دو قطبی
dipole moment U گشتاور دوقطبی
bond moment U گشتاور پیوند
bending moment U گشتاور خمشی
area moment U گشتاور سطح
torque U گشتاور نیرو
transition moment U گشتاور انتقال
moment of force U گشتاور نیرو
moment of a dipole U گشتاور دو قطبی
moment of a force U گشتاور یک نیرو
moment of a magnet U گشتاور مغناطیسی
moment index U نمای گشتاور
moment coefficient U ضریب گشتاور
moment arm U بازوی گشتاور
moment of inertia U گشتاور ماند
moment of inertia U گشتاور لختی
moment of inertia U گشتاور اینرسی
magnetic moment U گشتاور مغناطیسی
multiple moment U گشتاور چندگانه
incapacitates U ناتوان ساختن محجور کردن
incapacitated U ناتوان ساختن محجور کردن
incapacitating U ناتوان ساختن محجور کردن
incapacitate U ناتوان ساختن محجور کردن
moment U لحظه گشتاور چرخشی
angular mass U گشتاور خطی [فیزیک]
rotational inertia U گشتاور خطی [فیزیک]
rotational inertia U گشتاور ماند [فیزیک]
angular mass U گشتاور ماند [فیزیک]
rotational inertia U گشتاور لختی [فیزیک]
angular mass U گشتاور لختی [فیزیک]
moments U لحظه گشتاور چرخشی
cebter of pressure moment U گشتاور مرکز فشار
moment of momentum U گشتاور اندازه حرکت
multipole moment U گشتاور چند قطبی
molecular dipole moment U گشتاور دو قطبی مولکولی
internal torque U گشتاور نیروی درونی
magnetic dipole moment U گشتاور دو قطبی مغناطیسی
torque twist curve U منحنی گشتاور و پیچش
effective magnetic moment U گشتاور مغناطیسی موثر
righting moment U گشتاور راست کننده
addled <adj.> U گیج و ناتوان در درست فکر کردن
compound bending U خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
reversed rolling moment U گشتاور ناشی از کنترل معکوس در صفحه غلتش
comment U ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
commented U ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
commenting U ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
down U توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
disarm U وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد
disarms U وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد
disarmed U وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد
contra rotating U دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
gruel U عاجز کردن ناتوان کردن
interrupts U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupting U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupt U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
Afshan [all-over pattern] U طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
Herati border U طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com