English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
airmobile support party U گروه پشتیبانی از عملیات هوارو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airmobile operations U عملیات هوارو
close covering group U ناو گروه پشتیبانی نزدیک
fire support group U ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
contingency support stocks U اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
break off U فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
antisubmarine support U پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
area coordination group U گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
boat group U ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
task group U ناو گروه مامور اجرای عملیات
helicopter wave U گروه پرواز هلیکوپترها برای یک عملیات
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
airmobile U هوارو
airial U هوارو
airmobile column U ستون هوارو
airmobility U هوارو بودن
support command U فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
sea tail U دنباله دریایی یکانهای هوارو
fire support coordination U هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
airmobility U قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
in support of U در پشتیبانی
patronage U پشتیبانی
in support of U در پشتیبانی از
afloat support U پشتیبانی
backing U پشتیبانی
support U پشتیبانی
protection U پشتیبانی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
archival backup U پشتیبانی بایگانی
rally U پشتیبانی کردن
backup U پشتیبانی کردن
area support U پشتیبانی منطقه
corrective maintenance U پشتیبانی اصلاحی
general support U پشتیبانی عمومی
direct support U پشتیبانی مستقیم
combat support U پشتیبانی رزمی
air support U پشتیبانی هوایی
back up U پشتیبانی یا کمک
close support U پشتیبانی نزدیک
back-up U پشتیبانی یا کمک
fire support U پشتیبانی اتش
sustaining U پشتیبانی کننده
logistic support U پشتیبانی تدارکاتی
maintain U پشتیبانی کردن
maintained U پشتیبانی کردن
maintains U پشتیبانی کردن
countenance U پشتیبانی کردن
tower of strength <idiom> U پشتیبانی محکم
timed backup U پشتیبانی دورهای
technical support U پشتیبانی فنی
countenanced U پشتیبانی کردن
tactical support U پشتیبانی رزمی
countenances U پشتیبانی کردن
countenancing U پشتیبانی کردن
vindicate U پشتیبانی کردن از
vindicated U پشتیبانی کردن از
supporting distance U مسافت پشتیبانی
champions U پشتیبانی کردن
to agitate [for] U پشتیبانی کردن
support U پشتیبانی کردن
aid U پشتیبانی کردن
aided U پشتیبانی کردن
aiding U پشتیبانی کردن
rallied U پشتیبانی کردن
rallies U پشتیبانی کردن
champion U پشتیبانی کردن
championed U پشتیبانی کردن
championing U پشتیبانی کردن
support programs U برنامههای پشتیبانی
support program U برنامه پشتیبانی
geo deu reo U پشتیبانی کننده
naval support U پشتیبانی دریایی
supporting U تقویت پشتیبانی
nonsupport U عدم پشتیبانی
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
maintenance support U پشتیبانی تعمیراتی
maintenance support U پشتیبانی نگهداری
vindicating U پشتیبانی کردن از
logistic support U پشتیبانی لجستیکی
global backup U پشتیبانی کلی
play up to U پشتیبانی کردن از
PRI U پشتیبانی کنند
support brigade U تیپ پشتیبانی
support command U فرماندهی پشتیبانی
supply support U پشتیبانی اماد
supply support U پشتیبانی تدارکات
storeship U ناو پشتیبانی
support command U یکان پشتیبانی
vindicates U پشتیبانی کردن از
service support U پشتیبانی خدمات
propugn U پشتیبانی کردن از
ancillary facilities U تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
afloat support پشتیبانی لجستیکی در روی آب
aerial fire support U پشتیبانی اتش هوایی
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
processes U و وسایل کنترل و پشتیبانی
ancestral file U سیستم پشتیبانی فایل ها
area support command U فرماندهی پشتیبانی منطقه
propping U نگهداشتن پشتیبانی کردن
propped U نگهداشتن پشتیبانی کردن
supported U یکان پشتیبانی شده
division support command U فرماندهی پشتیبانی لشگر
prop U نگهداشتن پشتیبانی کردن
supporting range U برد پشتیبانی سلاحها
direct support unit U یکان پشتیبانی مستقیم
division support area U منطقه پشتیبانی لشگر
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
fire support base U مبنای پشتیبانی اتش
fire support base U پایگاه پشتیبانی اتش
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
fire support sector U منطقه پشتیبانی اتش
to bolster somebody up U از کسی پشتیبانی کردن
to get behind somebody U از کسی پشتیبانی کردن
general support U یکان پشتیبانی عمومی
to back somebody up U از کسی پشتیبانی کردن
tape backup unit U دستگاه پشتیبانی نوار
remote servicing U پشتیبانی از راه دور
deep supporting fire U اتش پشتیبانی عمیق
deep supporting fire U اتش پشتیبانی در عمق
combat support arms U یکان پشتیبانی رزمی
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
close support mission U ماموریت پشتیبانی نزدیک
remote maintenance U پشتیبانی از راه دور
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
deep air support U پشتیبانی هوایی دور
direct support U پشتیبانی مستقیم کردن
close air support U پشتیبانی هوایی نزدیک
decision support system U سیستم پشتیبانی تصمیم
Thank you for your support U با تشکر برای پشتیبانی شما.
supporting weapons U جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
populism U پشتیبانی از حزب مردم درامریکا
hard disk backup program U برنامه پشتیبانی دیسک سخت
naval support U یکان پشتیبانی کننده دریایی
mission call U درخواست پشتیبانی هوایی کردن
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
direct air support center U مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
fire support element U عنصرهماهنگ کننده پشتیبانی اتش
supporting range U شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
file maintenaee U اصلاح و نگهداری پرونده پشتیبانی فایل
fan U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanning U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
back up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
satellization U تحت پشتیبانی لجستیکی ومالی قرار دادن
joint servicing U دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
back-up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
MCA U بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
feet dry U هواپیمای رهگیر یا مامور پشتیبانی مستقیم روی منطقه است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com