Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
womankind
U
گروه زنان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde
U
گروه بیشمار گروه
hordes
U
گروه بیشمار گروه
womenfolk
U
زنان
fair sex
U
زنان
feminine
U
زنان
womankind
U
زنان
applaudingly
U
کف زنان
reelingly
U
چرخ زنان
gyringly
U
چرخ زنان
plumes
U
پر کلاه زنان تل
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
the female sex
U
زنان ودختران
gynocracy
U
حکومت زنان
vauntingly
U
لاف زنان
when will women have the vote?
U
زنان کی حق رای
women's army corps
U
ارتش زنان
gynecology
U
پزشکی زنان
gynecocracy
U
حکومت زنان
plume
U
پر کلاه زنان تل
wifely
U
درخور زنان
women's dres
U
جامه زنان
womenfolk
U
جماعت زنان
womanly
U
در خور زنان
petticoats rule
U
تسلط زنان
pantingly
U
نفس زنان
mutch
U
زنان وکودکان
menses
U
قاعدگی زنان
menstruation
U
قاعدگی در زنان
boxers
U
مشت زنان
hirsutism
U
نابجارویی مو در زنان
feminicide
U
قتل زنان
periods
U
قاعده زنان
evadingly
U
طفره زنان
demimonde
U
زنان هرزه
catamenia
U
قاعدگی زنان
beauties
U
زنان زیبا
beauty
U
زنان زیبا
period
U
قاعده زنان
gaspingly
U
نفس زنان
greensickness
U
کم خونی زنان
gynaecocracy
U
حکومت زنان
flutteringly
U
پروبال زنان
boastingly
U
لاف زنان
feminity
U
طبقه زنان
uneven parallel bars
U
پارالل زنان
asymetrical bars
U
پارالل زنان
ladykillers
U
مرد محبوب زنان
ladykiller
U
مرد محبوب زنان
menstruation
U
قاعدگی زنان طمث
to catch napping
U
چرت زنان گرفتن
catamenia
U
عادت ماهیانه زنان
feminist
U
طرفدار حقوق زنان
heat
U
تحریک جنسی زنان
feminists
U
طرفدار حقوق زنان
heats
U
تحریک جنسی زنان
feminism
U
برابری طلبی زنان
female participation rate
U
نرخ مشارکت زنان
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
women's army corps
U
قسمت زنان ارتش
lothario
U
گمراه کننده زنان
music stool
U
کرسی پیانو زنان
phlegmasia alba dolens
U
ورم سفیدران زنان
women labor force
U
نیروی کار زنان
premenstrual
U
قبل از قاعدگی زنان
chlorosis
U
سبزرنگی زنان کم خون
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
gynecologist
U
متخصص بیماریهای زنان
suffragette
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
steatopygia
U
بزرگی وفربهی کفل زنان
gynaecophysiology
U
علم ووفایف جهازتناسلی زنان
plead for the widow
U
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
diva
U
سردسته زنان خواننده اپرا
evadingly
U
گریز زنان بابهانه یاحیله
leucorrhoea
U
سوزنک مزمن غیرمسری زنان
housecoats
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoat
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
a comparison of men's salaries with those of women
U
مقایسه حقوق مردان با زنان
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
accoucheur
U
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
abbess
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
hairdos
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
abbesses
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
greensick
U
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
gallant
U
متعارف وخوش زبان درپیش زنان
YWCA
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
whites
U
سوزنک مزمن غیر مسری زنان
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
height of the volleyball net
U
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
wimple
U
روسری زنان قرون وسطی چرخ
phlegmasia dolens
U
ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
women students
U
زنان دانش اموز محصلین اناث
YWCAs
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
modiste
U
کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
hysteria
U
غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
hairdo
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
chatelaine
U
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
sanitary napkins
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
lady's man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkin
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
ladies' man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' men
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
triathlon
U
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
squire of dames
U
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
bluestockings
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
purdah
U
برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
bluestocking
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
ducking stool
U
کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing schools
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing school
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
sari
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
saris
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
ruffe
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
saree
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
ruffs
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
venire facias tot matrons
U
دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
estrus
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
esturm
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
sprint medley
U
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
shots
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
western round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
estrogen
U
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
warlock
U
جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
night gown
U
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
binders
U
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binder
U
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
corps
U
گروه
parcel
U
گروه
assembly
U
گروه
set
U
گروه
sets
U
گروه
swarm
U
گروه
crowds
U
گروه
parcels
U
گروه
throngs
U
گروه
thronging
U
گروه
thronged
U
گروه
throng
U
گروه
flocks
U
گروه
flocking
U
گروه
flocked
U
گروه
frying
U
گروه
fry
U
گروه
flock
U
گروه
fries
U
گروه
crowd
U
گروه
company
U
گروه
g , series
U
گروه ژ
multitudes
U
گروه
multitude
U
گروه
concourses
U
گروه
concourse
U
گروه
many
U
گروه
herd
U
گروه
herded
U
گروه
school
U
گروه
schools
U
گروه
covey
U
گروه
herds
U
گروه
herding
U
گروه
congregation
U
گروه
bunched
U
گروه
bunch
U
گروه
congregations
U
گروه
companies
U
گروه
gangs
U
گروه
gang
U
گروه
bunches
U
گروه
bunching
U
گروه
squads
U
گروه
squad
U
گروه
lot
U
گروه
party
U
گروه
bevy
U
گروه
swarms
U
گروه
swarmed
U
گروه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com