English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
t group U گروه حساسیت اموزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sensitivity training U حساسیت اموزی
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
underachievement U کم اموزی
place learning U مکان اموزی
assertive training U جرات اموزی
avoidancae training U اجتناب اموزی
probationership U کار اموزی
cue learning U نشانه اموزی
learning to learn U یادگیری اموزی
tameness U دست اموزی
overachievement U پیش اموزی
enculturation U فرهنگ اموزی
omission training U حذف اموزی
novitiate U کار اموزی
noviciate U کار اموزی
mastery learning U تسلط اموزی
relation learning U رابطه اموزی
skill learning U مهارت اموزی
sign learning U علامت اموزی
conceptual learning U مفهوم اموزی
concept learning U مفهوم اموزی
sex typing U نقش اموزی جنسیتی
probational U دوره ازمایش و کار اموزی
probation U دوره ازمایش وکار اموزی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
unschooled U تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
paideutics U روش کار اموزی فن تعلیم علم تعلیم
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
sensitivity U حساسیت
frictions U حساسیت
sensitiveness U حساسیت
allergies U حساسیت
friction U حساسیت
sinsitivity U حساسیت
liking U حساسیت
elasticity U حساسیت
impressibility U حساسیت
sensitivities U حساسیت
sensitometer U حساسیت
susceptivity U حساسیت
allergy U حساسیت
sensibilities U حساسیت
sensibility U حساسیت
dynamic sensitivity U حساسیت دینامیک
price elasticity U حساسیت قیمت
keenness U ذکاوت حساسیت
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
responsively U با تاثر یا حساسیت
coloring sensitive U حساسیت رنگ
hyperesthesia U فزونی حساسیت
light sensitive U با حساسیت نوری
allergic U دارای حساسیت به
differential sensitivity U حساسیت افتراقی
sensitivity ratio U نسبت حساسیت
terminal sensitivity U حد بیشینه حساسیت
desensitization U حساسیت زدایی
photosensitivity U حساسیت به نور
allergic U وابسته به حساسیت
luminous sensitivity U حساسیت نوری
measuring sensitivity U حساسیت سنجش
sensitive U دارای حساسیت
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
static sensitivity U حساسیت استاتیک
inelasticity U عدم حساسیت
allergy U حساسیت [پزشکی]
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
hyperaesthesia U ازدیاد حساسیت
sensitivities U میزان حساسیت
sensitivity U میزان حساسیت
hyperesthesia U ازدیاد حساسیت
stress testing U تست حساسیت
coefficient of elasticity U ضریب حساسیت
sentience U حساسیت جسمانی
hypersensitivity U حساسیت شدید
hyposensitize U عدم حساسیت
impassibility U عدم حساسیت
sensibility to praise U حساسیت نسبت به ستایش
dynamic luminous sensitivity U حساسیت نوری دینامیک
mouses U مقابل حساسیت Mouse
thermotropism U حساسیت نسبت به گرما
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
systematic desensitization U حساسیت زدایی منظم
static luminous sensitivity U حساسیت نوری استاتیک
mouse U مقابل حساسیت Mouse
somesthesis U حساسیت به حسهای بدنی
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
allergic rhinitis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
pollenosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
pollinosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
exquisiteness U حساسیت نازکی طبع
hay fever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
k tungsten sensitivity U حساسیت تنگستن در 4582کلوین
jumpiness U حالت بیقراری حساسیت
intermediate frequency sensitivity U حساسیت فرکانس میانی
allergy U حساسیت نسبت بچیزی
neurasthenia U سر درد و حساسیت بی مورد
hyperirritable U دارای حساسیت شدید
allergies U حساسیت نسبت بچیزی
hayfever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
antihistamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
gravimeter U حساسیت سنج وزن
coarse mine U نوعی مین دریایی با حساسیت کم
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
looked U زمان حساسیت مدار مین
meteoropathy U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
atmosphere related syndrome [ARS] U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
actinautographic U دارای حساسیت در مقابل نور
allergy U حساسیت نسبت به چیزی [پزشکی]
hyperesthesia U حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
allergen U مادهای که باعث حساسیت میشود
photosensitize U نسبت بنور حساسیت پیداکردن
diathesis U تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
look U زمان حساسیت مدار مین
notche sensitivity index U ضریب حساسیت در مقابل شیار
photosensitive U دارای حساسیت نسبت به نور
esthesia U فرفیت احساس و ادراک حساسیت
looks U زمان حساسیت مدار مین
color blind U فاقد حساسیت نسبت برنگ
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
tone-deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
photosensitize U بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
sensitivity analysis U تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
tone deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tinged with cnvy U حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
stenotopic U دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
hyposensitize U کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
mantoux test U ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
class conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-consciousness U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
looked U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
antihistamine U موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
hyperalgesis U حساسیت زیاد نسبت به درد درد بسیار سخت
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
congregation U گروه
squads U گروه
teams U گروه
swarm U گروه
swarmed U گروه
swarms U گروه
squad U گروه
bunching U گروه
group U گروه
assembly U گروه
cohorts U گروه
cohort U گروه
t group U گروه T
bunches U گروه
parcel U گروه
parcels U گروه
gang U گروه
gangs U گروه
ring U گروه
bunch U گروه
bunched U گروه
congregations U گروه
crowd U گروه
company U گروه
companies U گروه
g , series U گروه ژ
bevy U گروه
lot U گروه
attack group U گروه تک
covey U گروه
schools U گروه
school U گروه
herds U گروه
herding U گروه
many U گروه
concourse U گروه
concourses U گروه
setting up U گروه
sets U گروه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com