English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
storm trooper U گروه توفان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stormbound U قطع رابطه شده در اثر توفان توفان زده
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
storm U توفان
windstorm U توفان
tornados U توفان
hurricane U توفان
hurricanes U توفان
squall U توفان
squalls U توفان
tornado U توفان
tornadoes U توفان
stormed U توفان
storms U توفان
stour U توفان
typhoon U توفان
storming U توفان
tempest U توفان
tempests U توفان
typhoons U توفان
thunderstorm U توفان تندری
snow goggles U عینک توفان
stormbound U گرفتار توفان
stormpetrel U مرغان توفان
stormy petrel U مرغان توفان
thunderstorms U توفان تندری
typhoons U توفان همراه با باران
tempests U توفان ایجاد کردن
typhoon U توفان همراه با باران
plain gypsum lath [توفان سنگ و گچ مسطح]
pawn storm U توفان پیادهای شطرنج
tempest U توفان ایجاد کردن
southeaster U توفان جنوب شرقی
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
thunderstorms U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
thunderstorm U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
typhoon U توفان سخت دریای چین گردباد
typhoons U توفان سخت دریای چین گردباد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
hosting U گروه
hosts U گروه
hosted U گروه
shoal U گروه
folks U گروه
host U گروه
platoon U گروه
platoons U گروه
ensign U گروه
folk U گروه
shoals U گروه
clusters U گروه
teams U گروه
team U گروه
masses U گروه
massing U گروه
cliques U گروه
cluster bombs U گروه
cluster U گروه
mass U گروه
cluster bomb U گروه
ensigns U گروه
clique U گروه
herds U گروه
squads U گروه
squad U گروه
swarms U گروه
swarmed U گروه
swarm U گروه
bunching U گروه
bunches U گروه
congregation U گروه
congregations U گروه
herding U گروه
herded U گروه
herd U گروه
attack group U گروه تک
multitude U گروه
concourses U گروه
concourse U گروه
multitudes U گروه
bunched U گروه
bunch U گروه
many U گروه
fries U گروه
throngs U گروه
thronging U گروه
thronged U گروه
throng U گروه
flocks U گروه
flocking U گروه
flocked U گروه
fry U گروه
frying U گروه
assembly U گروه
covey U گروه
gangs U گروه
gang U گروه
parcels U گروه
parcel U گروه
g , series U گروه ژ
flock U گروه
crowd U گروه
group U گروه
crowds U گروه
company U گروه
cohorts U گروه
school U گروه
t group U گروه T
ring U گروه
lot U گروه
bevy U گروه
special interest group U گروه
schools U گروه
companies U گروه
cohort U گروه
groups U گروه
batch U گروه
setting up U گروه
party U گروه
sets U گروه
corps U گروه
batches U گروه
set U گروه
trooped U گروه
troop U گروه
trooping U گروه
captain of the forecastle U سر گروه لنگر
camp color party U گروه پرچم
cable party U گروه لنگر
budget comittee U گروه بودجه
In groups. In batches. U دسته دسته ( گروه گروه )
bridging group U گروه پل شده
flying squads U گروه تندواکنش
bridged group U گروه پل شده
adverbial group U گروه قیدی
shop stewards U رئیس گروه
carbonyl group U گروه کربونیل
coacting group U گروه همکار
closed group U گروه بسته
control group U گروه گواه
commonwealth of letters U گروه نویسندگاه
commutative group U گروه جابجاپذیر
contact party U گروه تماس
search party U گروه پیگرد
search parties U گروه پیگرد
paratroops U گروه چترباز
flying squads U گروه تندکنش
class of suplies U گروه کالاها
shop steward U رئیس گروه
chevroner U فرمانده گروه
center U گروه مرکزی
command group U گروه فرماندهی
boatswain's party U گروه ملوان
abelian group U گروه ابلی
alkyl group U گروه الکیل
alkyl group U گروه الکیلی
amino group U گروه امینی
armor group U گروه زرهی
army group U گروه ارتش
air group U گروه هوایی
advance point U گروه نوک
acid group U گروه اسید
acid group U گروه اسیدی
acidic group U گروه اسید
acidic group U گروه اسیدی
advance party U گروه پیشرو
artillery group U گروه توپخانه
attack group U گروه تک به ساحل
battery of wells U گروه چاهها
battle group U گروه نبرد
mass squad U گروه توده
billeting party U گروه یورتچی
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
billeting party U گروه پیشرو
biotype U زیست گروه
work team U گروه کار
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
GEAM U گروه معماری
choir U گروه خوانندگان
quire U گروه کر [موسیقی]
crisis team U گروه ضد بحران
bit stream U گروه بیتی
flying squads U گروه ضربت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com