English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
symmetry group U گروه تقارن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
synmetry U تقارن
parallelism U تقارن
polarities U تقارن
polarity U تقارن
symmetrization U تقارن
synchronization U تقارن
simultaneeity U تقارن
isochronism U تقارن
symmetry U تقارن
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
symmetry point U نقطه تقارن
symmetry plane U صفحه تقارن
zygomorphic U دارای تقارن
point of symmetry U نقطه تقارن
plane of symmetry U سطح تقارن
impedance balancing U تقارن امپدانس
plane of symmetry U صفحه تقارن
center of symmerty U مرکز تقارن
geometrical <adj.> U تقارن در طرح
symmetry operation U عمل تقارن
mirror symmerty U تقارن ایینهای
symmetry number U عدد تقارن
symmetry element U عنصر تقارن
transational symmerty U تقارن انتقالی
asymmetrical conductivity U برقرسانایی بی تقارن
symmetry lines U خطوط تقارن
isodimorphism U تقارن دو شکلی
symmetry axis U محور تقارن
symmerty center U مرکز تقارن
synchrony U انطباق تقارن
asymmetric top U فرفرهای بی تقارن
pseudosymmetry U شبه تقارن
asymmetric carbon U کربن بی تقارن
axis of symmetry U محور تقارن
axis of symmery U محور تقارن
asymmetric molecule U مولکول بی تقارن
asymmetry U عدم تقارن
asymmetric substance U جسم بی تقارن
rotational symmetry U تقارن چرخشی
asymmetric system U دستگاه بی تقارن
skewness U عدم تقارن
Symmetry U تقارن [ریاضی]
positive skewness U عدم تقارن مثبت
axial rotation symmerty U تقارن چرخشی محوری
eurhythmy U هم اهنگی و تقارن ساختمان
eurythmy U هم اهنگی و تقارن ساختمان
simple axis of symmetry U محور ساده تقارن
mirror plane of symmetry U صفحه تقارن اینهای
alternating axis of symmerty U محور تقارن متناوب
isochronism U ایجاد تقارن همزمانی
plane of mirror symmetry U صفحه تقارن اینهای
blemish [mistake] U عدم تقارن در بافت
time average symmetry U تقارن میانگین زمانی
actinomorphous U دارای تقارن شعاعی
actinomorphic U دارای تقارن شعاعی
conservation of orbital symmerty U بقای تقارن اوربیتال
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
asymmetric local deformation U تغییر شکل موضعی بی تقارن
parametron U عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
anomalous weave U بی نظمی و عدم تقارن در بافت
axis U محور تقارن مهره اسه
anomal design U طرح شلوغ و بدون تقارن
incommensurability U عدم تقارن سنجش ناپذیری
symmetry allowed reaction U واکنش مجاز از لحاظ تقارن
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
isodimorphism U تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
counter vailing power U تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
angle og sideship U زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
hosting U گروه
hosts U گروه
fries U گروه
flocking U گروه
flocked U گروه
congregation U گروه
flock U گروه
platoon U گروه
platoons U گروه
g , series U گروه ژ
congregations U گروه
flocks U گروه
hosted U گروه
teams U گروه
team U گروه
massing U گروه
cluster U گروه
host U گروه
clusters U گروه
cluster bombs U گروه
cluster bomb U گروه
masses U گروه
throng U گروه
thronged U گروه
bunch U گروه
assembly U گروه
many U گروه
multitudes U گروه
attack group U گروه تک
swarms U گروه
concourse U گروه
concourses U گروه
parcel U گروه
parcels U گروه
gang U گروه
swarm U گروه
herd U گروه
bunched U گروه
squads U گروه
thronging U گروه
throngs U گروه
fry U گروه
frying U گروه
multitude U گروه
herded U گروه
covey U گروه
squad U گروه
swarmed U گروه
bunching U گروه
bunches U گروه
herds U گروه
herding U گروه
gangs U گروه
crowds U گروه
special interest group U گروه
schools U گروه
sets U گروه
school U گروه
groups U گروه
group U گروه
crowd U گروه
company U گروه
set U گروه
companies U گروه
setting up U گروه
bevy U گروه
lot U گروه
corps U گروه
ring U گروه
cohort U گروه
cohorts U گروه
troop U گروه
party U گروه
ensign U گروه
t group U گروه T
batches U گروه
clique U گروه
cliques U گروه
shoals U گروه
shoal U گروه
ensigns U گروه
folk U گروه
folks U گروه
trooped U گروه
batch U گروه
trooping U گروه
mass U گروه
storm trooper U گروه توفان
substituent U گروه استخلافی
advance point U گروه نوک
sugroup U خرده گروه
battle group U گروه نبرد
primary group U گروه نخستین
flying squad U گروه تندکنش
professoriate U گروه استادان
advance party U گروه پیشرو
battery of wells U گروه چاهها
user group U گروه کاربران
workgroup U گروه کاری
bit stream U گروه بیتی
biotype U زیست گروه
anchor man U رئیس گروه
chevroner U فرمانده گروه
billeting party U گروه پیشرو
sociometric technique U فن گروه سنجی
selected group U گروه گزیده
flying squads U گروه ضربت
supergroup U فوق گروه
billeting party U گروه یورتچی
point group U گروه نقطهای
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
standardization group U گروه معیاریابی
substituent group U گروه استخلافی
air group U گروه هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com