English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forays U پیشتاز لشگر گروه یورتچی
foray U پیشتاز لشگر گروه یورتچی
mauling U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
maul U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
mauled U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
mauls U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
nucleofuge U گروه ترک کننده
feeding group U گروه تغذیه کننده
leaving group U گروه ترک کننده
user group U گروه استفاده کننده
deactivating group U گروه کم کننده فعالیت
computer users group U گروه استفاده کننده کامپیوتر
activating effect of functional group U گروه زیاد کننده فعالیت
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
fleet U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleets U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
area coordination group U گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
choire-enclosure U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-screen U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
teams U گروه
hosts U گروه
ensigns U گروه
ensign U گروه
flock U گروه
squads U گروه
cluster U گروه
team U گروه
swarm U گروه
cluster bomb U گروه
folk U گروه
host U گروه
assembly U گروه
squad U گروه
clusters U گروه
t group U گروه T
swarms U گروه
hosted U گروه
hosting U گروه
cluster bombs U گروه
covey U گروه
company U گروه
gang U گروه
gangs U گروه
sets U گروه
set U گروه
folks U گروه
setting up U گروه
mass U گروه
corps U گروه
multitudes U گروه
companies U گروه
parcel U گروه
crowd U گروه
special interest group U گروه
crowds U گروه
parcels U گروه
multitude U گروه
shoals U گروه
shoal U گروه
g , series U گروه ژ
bunch U گروه
bunched U گروه
bunches U گروه
bunching U گروه
cliques U گروه
massing U گروه
lot U گروه
herd U گروه
herded U گروه
bevy U گروه
herding U گروه
herds U گروه
masses U گروه
clique U گروه
trooped U گروه
fries U گروه
platoon U گروه
thronging U گروه
throngs U گروه
many U گروه
group U گروه
ring U گروه
congregations U گروه
trooping U گروه
school U گروه
schools U گروه
party U گروه
congregation U گروه
thronged U گروه
troop U گروه
attack group U گروه تک
throng U گروه
platoons U گروه
cohorts U گروه
flocks U گروه
concourse U گروه
batch U گروه
groups U گروه
batches U گروه
flocking U گروه
flocked U گروه
concourses U گروه
fry U گروه
swarmed U گروه
frying U گروه
cohort U گروه
boarding party U گروه پژوهش
army U سپاه گروه
functional group U گروه عاملی
quire U گروه کر [موسیقی]
formal group U گروه رسمی
armies U سپاه گروه
GEAM U گروه معماری
crisis team U گروه ضد بحران
nonary U گروه نه تایی
group U گروه رزمی
boarding parties U گروه پژوهش
age groups U گروه سالخور
choir U گروه خوانندگان
groupings U گروه بندی
group therapy U گروه درمانی
working party U گروه کار
end group U گروه انتهایی
encounter group U گروه رویارویی
quaternary U گروه چهارچیز
dyad U گروه دو عضوی
duty hands U گروه نگهبانان
working parties U گروه کار
minority group U گروه اقلیت
pressure groups U گروه فشار
pressure group U گروه فشار
trilogy U گروه سه تایی
trilogies U گروه سه تایی
membership group U گروه عضویت
social U گروه دوست
user group U گروه کاربران
acorns U گروه امادجلو
age groups U گروه سنی
grouping U گروه بندی
age group U گروه سالخور
age group U گروه سنی
natural group U گروه طبیعی
multitudinously U با گروه بسیار
group of targets U گروه هدفها
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
heaps U انبوه گروه
supply party U گروه تدارکات
heaping U انبوه گروه
heap U انبوه گروه
experimental group U گروه ازمایشی
standardization group U گروه معیاریابی
marginal group U گروه حاشیهای
sections U گروه دایره
workgroup U گروه کاری
infinite group U گروه نامتناهی
adverbial group U گروه قیدی
group separator U جداساز گروه
open group U گروه باز
In groups. In batches. U دسته دسته ( گروه گروه )
occupational family U گروه شغلی
knightage U گروه سلحشوران
group of targets U گروه اماجها
group mark U علامت گروه
landing party U گروه اب خاکی
flying squads U گروه تندکنش
flying squads U گروه تندواکنش
peasntry U گروه دهقانان
flying squads U گروه ضربت
group mark U نشان گروه
flying squad U گروه تندکنش
groupware U گروه ابزار
stick U گروه پرنده
shop stewards U رئیس گروه
we group U گروه خودی
thiocarbonyl group U گروه تیوکربونیل
shop steward U رئیس گروه
out group U برون گروه
search party U گروه پیگرد
search parties U گروه پیگرد
paratroops U گروه چترباز
in group U گروه خودی
hydrogxyl group U گروه هیدروکسیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com