English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
leaving group U گروه ترک کننده
nucleofuge U گروه ترک کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
fleet U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleets U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
activating effect of functional group U گروه زیاد کننده فعالیت
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
area coordination group U گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
computer users group U گروه استفاده کننده کامپیوتر
deactivating group U گروه کم کننده فعالیت
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
feeding group U گروه تغذیه کننده
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
user group U گروه استفاده کننده
choir-screen U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choire-enclosure U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
Other Matches
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
mass U گروه
hosts U گروه
gangs U گروه
bevy U گروه
special interest group U گروه
masses U گروه
ensigns U گروه
assembly U گروه
gang U گروه
shoals U گروه
shoal U گروه
parcel U گروه
lot U گروه
parcels U گروه
cliques U گروه
folk U گروه
folks U گروه
g , series U گروه ژ
clique U گروه
ensign U گروه
herd U گروه
clusters U گروه
setting up U گروه
cluster U گروه
crowds U گروه
crowd U گروه
platoon U گروه
sets U گروه
set U گروه
cluster bombs U گروه
host U گروه
hosted U گروه
hosting U گروه
corps U گروه
cluster bomb U گروه
platoons U گروه
company U گروه
companies U گروه
herding U گروه
massing U گروه
herded U گروه
fries U گروه
fry U گروه
throngs U گروه
thronging U گروه
thronged U گروه
teams U گروه
flock U گروه
flocked U گروه
flocking U گروه
team U گروه
flocks U گروه
throng U گروه
frying U گروه
multitude U گروه
swarmed U گروه
concourses U گروه
concourse U گروه
bunch U گروه
party U گروه
squad U گروه
squads U گروه
multitudes U گروه
groups U گروه
swarm U گروه
school U گروه
schools U گروه
group U گروه
cohorts U گروه
cohort U گروه
swarms U گروه
herds U گروه
troop U گروه
many U گروه
covey U گروه
ring U گروه
t group U گروه T
batches U گروه
congregation U گروه
trooping U گروه
bunched U گروه
bunches U گروه
bunching U گروه
trooped U گروه
congregations U گروه
attack group U گروه تک
batch U گروه
contact party U گروه تماس
boarding parties U گروه پژوهش
age group U گروه سنی
boarding party U گروه پژوهش
age group U گروه سالخور
commonwealth of letters U گروه نویسندگاه
crisis team U گروه ضد بحران
flying squad U گروه تندکنش
regimentation U گروه بندی
flying squad U گروه تندواکنش
regiments U گروه بسیار
control group U گروه گواه
flying squad U گروه ضربت
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
user group U گروه کاربران
armies U سپاه گروه
death squads U گروه کشتار
anchor men U رئیس گروه
quire U گروه کر [موسیقی]
anchor man U رئیس گروه
regiment U گروه بسیار
choir U گروه خوانندگان
stick U گروه پرنده
sociometric technique U فن گروه سنجی
thiocarbonyl group U گروه تیوکربونیل
anchormen U رئیس گروه
workgroup U گروه کاری
acorns U گروه امادجلو
death squad U گروه کشتار
army U سپاه گروه
working party U گروه کار
trigon U گروه سه صورتی
working parties U گروه کار
pressure groups U گروه فشار
pressure group U گروه فشار
GEAM U گروه معماری
criterion group U گروه ملاک
storm trooper U گروه توفان
diaconate U گروه شماسان
divisions U گروه وزنی
division U گروه وزنی
diad U گروه دو عضوی
mass squad U گروه توده
commutative group U گروه جابجاپذیر
substituent group U گروه استخلافی
side party U گروه رنگ زن
section U گروه دایره
sections U گروه دایره
devitry U گروه دیوان
device cluster U گروه دستگاه
sociometry U گروه سنجی
sugroup U خرده گروه
standardization group U گروه معیاریابی
subgroup U زیر گروه
special party U گروه ویژه
subgroup U خرده گروه
spear head U گروه جلودار
supergroup U فوق گروه
supply party U گروه تدارکات
In groups. In batches. U دسته دسته ( گروه گروه )
symmetry group U گروه تقارن
adverbial group U گروه قیدی
side group U گروه جانبی
subgroups U خرده گروه
shop steward U رئیس گروه
search party U گروه پیگرد
search parties U گروه پیگرد
paratroops U گروه چترباز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com