Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
optimates
U
گروه اشراف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
aristocrate
U
اشراف
noblesse
U
اشراف
aristocrat
U
طرفدارحکومت اشراف
aristocrat
U
اشراف زاده
aristocrats
U
طرفدارحکومت اشراف
aristocrats
U
اشراف زاده
aristocracies
U
طبقهء اشراف
aristocracies
U
اشراف سالاری
aristocracy
U
طبقهء اشراف
aristocracy
U
اشراف سالاری
blue blood
U
عضو طبقه اشراف
aristocrate
U
طرفدار حکومت اشراف
aristocrat
U
عضو دستهء اشراف
aristocrats
U
عضو دستهء اشراف
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
junkerism
U
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
junkerdom
U
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
middle class
U
طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
middle classes
U
طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
patriciate
U
طبقه اشراف مقام بزرگ زادگان واشراف
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
grand tours
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
aristocracies
U
حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracy
U
حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes
U
گروه بیشمار گروه
horde
U
گروه بیشمار گروه
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
blue blood
U
نجیب زاده اشراف زاده
shoal
U
گروه
clique
U
گروه
cliques
U
گروه
cluster
U
گروه
teams
U
گروه
ensigns
U
گروه
ensign
U
گروه
cluster bomb
U
گروه
cluster bombs
U
گروه
team
U
گروه
trooped
U
گروه
troop
U
گروه
shoals
U
گروه
trooping
U
گروه
folk
U
گروه
batches
U
گروه
mass
U
گروه
batch
U
گروه
masses
U
گروه
folks
U
گروه
massing
U
گروه
host
U
گروه
herd
U
گروه
squads
U
گروه
squad
U
گروه
swarms
U
گروه
swarmed
U
گروه
swarm
U
گروه
bunching
U
گروه
bunches
U
گروه
bunched
U
گروه
congregation
U
گروه
congregations
U
گروه
herded
U
گروه
herding
U
گروه
herds
U
گروه
multitudes
U
گروه
multitude
U
گروه
concourses
U
گروه
concourse
U
گروه
many
U
گروه
attack group
U
گروه تک
bunch
U
گروه
gangs
U
گروه
throng
U
گروه
flocks
U
گروه
flocking
U
گروه
flocked
U
گروه
flock
U
گروه
platoons
U
گروه
platoon
U
گروه
hosts
U
گروه
hosting
U
گروه
thronged
U
گروه
thronging
U
گروه
throngs
U
گروه
gang
U
گروه
parcels
U
گروه
parcel
U
گروه
covey
U
گروه
assembly
U
گروه
frying
U
گروه
fry
U
گروه
fries
U
گروه
hosted
U
گروه
special interest group
U
گروه
bevy
U
گروه
cohort
U
گروه
cohorts
U
گروه
ring
U
گروه
g , series
U
گروه ژ
clusters
U
گروه
set
U
گروه
schools
U
گروه
sets
U
گروه
school
U
گروه
setting up
U
گروه
lot
U
گروه
crowd
U
گروه
groups
U
گروه
party
U
گروه
companies
U
گروه
company
U
گروه
crowds
U
گروه
corps
U
گروه
t group
U
گروه T
group
U
گروه
adverbial group
U
گروه قیدی
camp color party
U
گروه پرچم
shop steward
U
رئیس گروه
cable party
U
گروه لنگر
budget comittee
U
گروه بودجه
bridged group
U
گروه پل شده
bit stream
U
گروه بیتی
boatswain's party
U
گروه ملوان
shop stewards
U
رئیس گروه
search party
U
گروه پیگرد
bridging group
U
گروه پل شده
flying squads
U
گروه تندکنش
command group
U
گروه فرماندهی
flying squad
U
گروه تندکنش
commonwealth of letters
U
گروه نویسندگاه
flying squad
U
گروه تندواکنش
flying squad
U
گروه ضربت
death squads
U
گروه کشتار
contact party
U
گروه تماس
commutative group
U
گروه جابجاپذیر
closed group
U
گروه بسته
flying squads
U
گروه تندواکنش
flying squads
U
گروه ضربت
captain of the forecastle
U
سر گروه لنگر
coacting group
U
گروه همکار
carbonyl group
U
گروه کربونیل
center
U
گروه مرکزی
chevroner
U
فرمانده گروه
class of suplies
U
گروه کالاها
paratroops
U
گروه چترباز
subgroups
U
زیر گروه
air group
U
گروه هوایی
alkyl group
U
گروه الکیل
alkyl group
U
گروه الکیلی
amino group
U
گروه امینی
advance point
U
گروه نوک
advance party
U
گروه پیشرو
acidic group
U
گروه اسیدی
abelian group
U
گروه ابلی
acid group
U
گروه اسید
acid group
U
گروه اسیدی
acidic group
U
گروه اسید
armor group
U
گروه زرهی
mass squad
U
گروه توده
battle group
U
گروه نبرد
selected group
U
گروه گزیده
In groups. In batches.
U
دسته دسته ( گروه گروه )
billeting party
U
گروه یورتچی
billeting party
U
گروه پیشرو
battery of wells
U
گروه چاهها
work team
U
گروه کار
basic unit assembly group
U
گروه ساختمانی
army group
U
گروه ارتش
artillery group
U
گروه توپخانه
GEAM
U
گروه معماری
choir
U
گروه خوانندگان
outfit
U
همسفر گروه
quire
U
گروه کر
[موسیقی]
crisis team
U
گروه ضد بحران
biotype
U
زیست گروه
sugroup
U
خرده گروه
side group
U
گروه جانبی
shock troops
U
گروه حمله
shock troops
U
گروه تهاجمی
shipwright's party
U
گروه تعمیرات
service squadron
U
گروه خدمات
republic of letters
U
گروه ادبا
regimentalation
U
گروه بندی
reference group
U
گروه مرجع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com