Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (28 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
routing indicator
U
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
command
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commanded
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commands
U
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
contact party
U
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
commands
U
یکان قرارگاه عمده
command
U
یکان قرارگاه عمده
commanded
U
یکان قرارگاه عمده
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
reconstitution site
U
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
greeked
U
نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا
green phosphor
U
فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
constituted
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituting
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitutes
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
boundary disclaimer
U
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
isobare
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobar
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
identifier
U
مجموعه حروف برای اختلف دادن بین بلاکهای داده مختلف یا فایل ها
freddie
U
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
phew
U
برای نشان دادن بیزاری
phew
U
برای نشان دادن بی تابی
uberstreichen
U
لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
Linotype
U
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
format
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
formats
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
nil pointer
U
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
hyphen
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
numeric
U
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
clocks
U
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
PRN
U
نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
hyphens
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
clock
U
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
shift key
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
checked
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
stopping
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
colours
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
sector
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
stopped
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
checks
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
sectors
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
ablegate
U
مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
stop
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
colour
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
blips
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
Good grief!
<idiom>
U
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
cartoon design
U
نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن
accuracy
U
کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
digits
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digit
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
mock-ups
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
stops
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
mock-up
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
blip
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
electrothermal printer
U
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
goal light
U
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
ends
U
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
key signature
U
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
end
U
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
page
U
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages
U
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
forecaddie
U
باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
bubble help
U
خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
paged
U
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
ended
U
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
insertion point
U
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
distinguished unit citation
U
نشان لیاقت یکان
distinguished unit citation
U
نشان یکان برجسته
autos
U
توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
auto
U
توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
breaker line
U
خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
discharge indicator disc
U
دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
phonetician
U
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
references
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
marker
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
reference
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
markers
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
true convergence
U
سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
unit emplaning
U
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
returning
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
backslash
U
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
setter
U
جواهر نشان حروف چین
setters
U
جواهر نشان حروف چین
access control
U
بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد
suspend
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
gyro
U
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
suspends
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspending
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
telltale
U
نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
redirected
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
color
U
پرچم یکان یا جنگی نشان و درجه روی شانه وسینه
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
complementation
U
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
ebcdic
U
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
colours
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colour
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
extends
U
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend
U
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending
U
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
tree
U
مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
shifts
U
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shift
U
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shifted
U
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
prompted
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
retreat
U
انزوا
[گروهی برای مدتی]
kluge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
retreat
U
گوشه نشینی
[گروهی برای مدتی]
flash
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
colony
U
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
motor pool
U
گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
cards
U
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card
U
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
geographic reference
U
سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
raised type
U
حروف برجسته برای
diskless workstation
U
ایستگاه کاری که درایو دیسکی برای ذخیره داده ندارد
enroute personnel
U
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
example is better than precept
U
نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
controller
U
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controllers
U
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
televised
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televise
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televising
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
Which bus do I take to Victoria Station?
U
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
claim frame
U
فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
shunting station
U
ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
reaction time
U
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
forming up
U
تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
halftone
U
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
halftones
U
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
true origin
U
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
length
U
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
lengths
U
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
text
U
حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
texts
U
حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
alphamosaic
U
برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
fields
U
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fielded
U
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
field
U
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
zeroed out
U
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
alphabetize
U
قرار دادن به ترتیب حروف الفبا
greaten
U
درشت نشان دادن اهمیت دادن
scribing
U
روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
marks
U
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
mark
U
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
string
U
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
drive
U
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
U
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
force augmentation
U
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
tenants
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenant
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
visit of courtesy
U
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
check
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
texts
U
ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
text
U
ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
printed
U
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
prints
U
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
print
U
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com