English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maturing heat U گرمای گیرش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vibes U گیرش
magnetism U گیرش
allure U گیرش
assumption U گیرش
ignition U گیرش
charisma U گیرش
setting time U زمان گیرش
membrane curing U گیرش پوستهای
charism U گیرایی گیرش
settings U گیرش صحنه پردازی
i had hom there U اینجا گیرش اوردم
setting U گیرش صحنه پردازی
She has had a windfall . She has come into some easy money . U پول مفت گیرش آمده
I must get hold of her at all costs. U بهر قیمتی شده باید گیرش بیاورم
radiant heat U گرمای تابنده
total heat of solution U گرمای کل انحلال
integral heat of solution U گرمای کل انحلال
high or low temperature U گرمای زیادیاکم
heating value U گرمای احتراق
heating value U گرمای سوختن
heat value U گرمای احتراق
heat value U گرمای سوختن
heat of transformation U گرمای تحول
latent heat U گرمای نهان
wash heat U گرمای جوش
specific heat U گرمای ویژه
sensible heat U گرمای محسوسه
phlogosis U گرمای سوزنده
paradoxical warmth U گرمای تناقضی
latent heat of sublimation U گرمای تصعید
heat of transformation U گرمای تبدیل
heat of fusion U گرمای ذوب
heat of condensation U گرمای میعان
heat of formation U گرمای تشکیل
equiviscous temperature U گرمای لزوجت
heat of evaporation U گرمای تبخیر
expansion heat U گرمای واتنش
genial heat U گرمای ملایم
heat of activation U گرمای فعالسازی
heat of combustion U گرمای احتراق
heat of combustion U گرمای سوختن
heat of vaporization U گرمای تبخیر
cinder heat U گرمای شلاکه
heat of ionization U گرمای یونش
heat of reaction U گرمای واکنش
heat of solidification U گرمای انجماد
thermonuclear U گرمای هستهای
heat of solution U گرمای انحلال
heat of hydration U گرمای ابش
boiling heat U گرمای جوشش
latent heat of fusion U گرمای ذوب
heat of sunlimation U گرمای تصعید
phosphoresce U بدون گرمای محسوس
generated heat U گرمای تولید شده
differential heat of solution U گرمای انحلال تفاضلی
standard heat of formation U گرمای تشکیل استاندارد
waste heat U گرمای تلف شده
molar heat of condensation U گرمای مولی میعان
molecular specific heat U گرمای ویژه مولی
molar specific heat U گرمای ویژه مولی
latent heat of varporization U گرمای نهان تبخیر
heat of fusion U گرمای نهان ذوب
latent heat of fusion U گرمای نهان ذوب
molar heat of combusion U گرمای مولی احتراق
molar heat of crystallization U گرمای مولی تبلور
heat of sunlimation U گرمای نهان تصعید
molar heat of formation U گرمای مولی تشکیل
molar heat of fusion U گرمای مولی ذوب
molar heat of solution U گرمای مولی انحلال
molar heat of sublimation U گرمای مولی تصعید
molar heat of vaporization U گرمای مولی تبخیر
latent heat of sublimation U گرمای نهان تصعید
pyrometer U الت سنجش گرمای زیاد
incandesce U از گرمای زیاد سفید شدن
to take one's temperature U درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
sweating heat U گرمای لحیم کاری غیر مستقیم
law of additivity of reaction heat U قانون جمع پذیری گرمای واکنش
thermoelectrometer U الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
isocheim U خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسطانهادرزمستان ...داده میشود
isothermal line U خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
isotherm U خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
dielectric heating U گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
isotheral line U خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
burn out U گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
air cooled engine U موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
diesel ramjet U موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com