Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heat of combustion
U
گرمای سوختن
heat value
U
گرمای سوختن
heating value
U
گرمای سوختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
burns
U
سوختن
burn
U
سوختن
consumption
U
سوختن
combustion
U
سوختن
to burn out
U
سوختن
burn in
U
سوختن
broiled
U
سوختن
broiling
U
سوختن
broils
U
سوختن
broil
U
سوختن
heat of formation
U
گرمای تشکیل
latent heat of fusion
U
گرمای ذوب
heat of hydration
U
گرمای ابش
heat of ionization
U
گرمای یونش
heat of reaction
U
گرمای واکنش
cinder heat
U
گرمای شلاکه
heat of solidification
U
گرمای انجماد
heat of solution
U
گرمای انحلال
heat of vaporization
U
گرمای تبخیر
heat of evaporation
U
گرمای تبخیر
heat of activation
U
گرمای فعالسازی
expansion heat
U
گرمای واتنش
boiling heat
U
گرمای جوشش
heat of combustion
U
گرمای احتراق
equiviscous temperature
U
گرمای لزوجت
integral heat of solution
U
گرمای کل انحلال
thermonuclear
U
گرمای هستهای
heat of condensation
U
گرمای میعان
genial heat
U
گرمای ملایم
heat of sunlimation
U
گرمای تصعید
phlogosis
U
گرمای سوزنده
wash heat
U
گرمای جوش
heat of fusion
U
گرمای ذوب
radiant heat
U
گرمای تابنده
sensible heat
U
گرمای محسوسه
specific heat
U
گرمای ویژه
paradoxical warmth
U
گرمای تناقضی
maturing heat
U
گرمای گیرش
latent heat of sublimation
U
گرمای تصعید
heat of transformation
U
گرمای تبدیل
heat of transformation
U
گرمای تحول
heat value
U
گرمای احتراق
heating value
U
گرمای احتراق
high or low temperature
U
گرمای زیادیاکم
total heat of solution
U
گرمای کل انحلال
latent heat
U
گرمای نهان
to grin and bear it
U
سوختن وساختن
to fret and fume inwardly
U
سوختن وساختن
smolder
U
سوختن ودودکردن
pyric
U
مربوط به سوختن
smolders
U
سوختن ودودکردن
blow out
U
سوختن انفجار
afire
U
در حال سوختن
singes
U
سوختن بودادن
smoulders
U
سوختن ودودکردن
smouldering
U
سوختن ودودکردن
melted
U
از گرما سوختن
smouldered
U
سوختن ودودکردن
incinerates
U
بااتش سوختن
smoulder
U
سوختن ودودکردن
smoldered
U
سوختن ودودکردن
incinerated
U
بااتش سوختن
singeing
U
سوختن بودادن
smoldering
U
سوختن ودودکردن
incinerate
U
بااتش سوختن
singe
U
سوختن بودادن
singed
U
سوختن بودادن
incinerating
U
بااتش سوختن
latent heat of varporization
U
گرمای نهان تبخیر
latent heat of sublimation
U
گرمای نهان تصعید
molar specific heat
U
گرمای ویژه مولی
molar heat of vaporization
U
گرمای مولی تبخیر
molar heat of combusion
U
گرمای مولی احتراق
molar heat of condensation
U
گرمای مولی میعان
molar heat of sublimation
U
گرمای مولی تصعید
molar heat of crystallization
U
گرمای مولی تبلور
molar heat of formation
U
گرمای مولی تشکیل
molar heat of solution
U
گرمای مولی انحلال
molar heat of fusion
U
گرمای مولی ذوب
phosphoresce
U
بدون گرمای محسوس
molecular specific heat
U
گرمای ویژه مولی
standard heat of formation
U
گرمای تشکیل استاندارد
differential heat of solution
U
گرمای انحلال تفاضلی
generated heat
U
گرمای تولید شده
waste heat
U
گرمای تلف شده
heat of fusion
U
گرمای نهان ذوب
latent heat of fusion
U
گرمای نهان ذوب
heat of sunlimation
U
گرمای نهان تصعید
burn
U
سوختن مشتعل شدن
to fret and fume inwardly
U
سوختن ودم نزدن
progressive burning
U
سوختن تدریجی خرج
lighting hours
U
زمان روشنایی یا سوختن
to burn away
U
سوختن و تمام شدن
burns
U
سوختن مشتعل شدن
burns
U
دراتش شهوت سوختن
flammable
U
قابل سوختن اتشگیر
scorch
U
بطور سطحی سوختن
flares
U
باشعله نامنظم سوختن
burn
U
دراتش شهوت سوختن
scorches
U
بطور سطحی سوختن
singed
U
بطور سطحی سوختن
bakes
U
سوختن خشک کردن
baked
U
سوختن خشک کردن
bake
U
سوختن خشک کردن
singes
U
بطور سطحی سوختن
singeing
U
بطور سطحی سوختن
burnout of a crystal rectifier
U
سوختن یکسوکننده دیودی
flare
U
باشعله نامنظم سوختن
singe
U
بطور سطحی سوختن
degressive burning
U
سوختن طولانی خرج
pyrometer
U
الت سنجش گرمای زیاد
incandesce
U
از گرمای زیاد سفید شدن
smolders
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoulder
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smouldered
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoldering
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smouldering
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smolder
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
to g. with passion
U
دراتش شهوت یاعشق سوختن
smoldered
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
smoulders
U
بی اتش سوختن خاموش کردن
to take one's temperature
U
درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
sweating heat
U
گرمای لحیم کاری غیر مستقیم
law of additivity of reaction heat
U
قانون جمع پذیری گرمای واکنش
sizzling
U
صدای سوختن کباب روی اتش
sizzle
U
صدای سوختن کباب روی اتش
to souse a burning house
U
اب پاشیدن روی خانه درحال سوختن
sizzles
U
صدای سوختن کباب روی اتش
sizzled
U
صدای سوختن کباب روی اتش
thermoelectrometer
U
الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
burn down
<idiom>
U
کاملا سوختن (معمولابرای ساختمان استفاده میشود)
burn up
<idiom>
U
کاملا سوختن (معمولا برای چیزهایی غیرازساختمان)
carry one's bat
U
تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
burnout velocity
U
سرعت موشک در خاتمه سوختن خرج و تمام شدن ان
isothermal line
U
خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
isocheim
U
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسطانهادرزمستان ...داده میشود
leg before
U
ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
isotherm
U
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
out-
U
مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
outed
U
مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out
U
مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
dielectric heating
U
گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
isotheral line
U
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
burn out
U
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
regression rate
U
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
air cooled engine
U
موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
cylinder baffles
U
صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
decarburizing
U
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
burn out
U
تمام شدن سوخت به طور غیرمنتظره خاتمه سوزش زمان خاتمه سوزش سوختن
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com