English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
pyrogenic U گرمازا گرمی بخش
pyrogenous U گرمازا گرمی بخش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exothermic U گرمازا
calorific U گرمازا
pyrogentic U گرمازا
electrothermal printer U چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
glowed U گرمی
cordiality U گرمی
warmly U به گرمی
glow U گرمی
ardor U گرمی
glows U گرمی
fieriness U گرمی
fervency U گرمی
fervor U گرمی
hotness U گرمی
mugginess U گرمی
ardour U گرمی
zing U گرمی
ruts U گرمی
rut U گرمی
reliance U دل گرمی
heat U گرمی
heats U گرمی
fervour U گرمی
warmth U گرمی
gram equivalent U هم ارز گرمی
tepidity U نیم گرمی
tepefaction U نیم گرمی
mettle U گرمی غیرت
fervidity U گرمی زیاد
i rest upon your promise U پشت گرمی
fervidness U گرمی زیاد
gramme equivalent U هم ارز گرمی
zeal U گرمی تعصب
ebullience U گرمی و نشاط
stewed U گرمی داغی
prickly heat U گرمی دانه
stew U گرمی داغی
stewing U گرمی داغی
stews U گرمی داغی
trusted U پشت گرمی داشتن به
trusted U اطمینان پشت گرمی
trusts U پشت گرمی داشتن به
trusts U اطمینان پشت گرمی
eruption of rash U درامدن گرمی دانه
She has a delightfully mellow voice . U صدای گرمی دارد
gram equivalent weight U وزن گرمی هم ارز
gram atomic weight U وزن گرمی اتم
with open arms <idiom> U با گرمی استفاده کردن
trust U اطمینان پشت گرمی
trust U پشت گرمی داشتن به
Chess is my pastim (hobby). U سر گرمی من شطرنج است
He has a delightful touch on the guitar . U گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
He is a warn blooded person. U آدم خون گرمی است
warm up U دست گرمی بازی کردن
milliequvalent weight U وزن هم ارز میلی گرمی
lean U خم شدن پشت گرمی داشتن
calefacient U داروی گرم کننده گرمی ده
leaned U خم شدن پشت گرمی داشتن
leans U خم شدن پشت گرمی داشتن
sales talk U مذاکره وبازار گرمی برای فروش
horse trade U بازار گرمی وچانه زنی درمعاملات
cambric tea U نوشابه گرمی از اب و شیر وشکر و اغلب چای
To be a good conversationalist . U دهان گرمی داشتن ( خوش صحبت بودن )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com