Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mooch
U
گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
creeping mine
U
مین متحرک ازاد
float fishing
U
ماهیگیری با قایق متحرک
quadrantal davit
U
قایق بالابر متحرک
fish
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
sliding seat
U
نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
trolls
U
بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
troll
U
بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
kippers
U
ماهی ازاد نر
salmontrout
U
ماهی ازاد
kipper
U
ماهی ازاد نر
salmon trout
U
ازاد ماهی
salmon trout
U
ماهی ازاد
fingerling
U
ماهی ازاد
salmontrout
U
ازاد ماهی
salmon
U
ماهی ازاد
daggerboard
U
تیر یا صفحه متحرک ته قایق برای حفظ تعادل
laspring
U
ماهی ازاد کوچک
jack mackerel
U
ماهی ازاد کالیفرنیا
samlet
U
ماهی ازاد کوچک
lox
U
ازاد ماهی دودی
fishingboat
U
قایق ماهی گیری
steelhead
U
ماهی ازاد شمال امریکا
boat
U
کشیدن ماهی بداخل قایق
boats
U
کشیدن ماهی بداخل قایق
gigs
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gig
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gaff
U
میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
to release for a ransom
U
با گرفتن فدیه ازاد کردن
gigs
U
بازوبین ماهی گرفتن
angles
U
باقلاب ماهی گرفتن
angle
U
باقلاب ماهی گرفتن
fly fish
U
بامگس ماهی گرفتن
bite
U
قلاب گرفتن ماهی
bites
U
قلاب گرفتن ماهی
To fish in troubled waters.
U
از آب گل آلود ماهی گرفتن
gig
U
بازوبین ماهی گرفتن
grabble
U
با دست ماهی گرفتن
grabbling
U
ماهی گرفتن با دست
stationary tactics
U
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
trawl
U
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawls
U
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trout
U
ماهی قزل الا گرفتن
trawling
U
باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawled
U
باتور کیسهای ماهی گرفتن
doubled up
U
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
bass bug
U
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
gigs
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
doubled
U
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
gig
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
double
U
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
burdended
U
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
fish pot
U
سبدبرای گرفتن ماهی بویژه مارماهی وخرچنگ
catch
U
نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
privileged
U
مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
canopy
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies
U
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
pinch
U
محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinches
U
محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
oogamous
U
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
obstruction
U
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions
U
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
operating slide
U
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
lubber's line
U
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
U
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
pomfret
U
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse
U
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
U
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar
U
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
guppy
U
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
mackerel
U
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
guppies
U
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
haddock
U
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
grayfish
U
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
tacking
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack
U
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
boat space
U
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
sea calf
U
گوساله ماهی سگ ماهی
showboat
U
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
pickerel
U
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
free enterprise
U
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
to take medical advice
U
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
teleost
U
ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
moveable
U
متحرک
drawbridge
U
پل متحرک
dynamically
U
متحرک
dynamic
U
متحرک
ambulant
U
متحرک
bascule bridge
U
پل متحرک
drawbridges
U
پل متحرک
locomotory
U
متحرک
remoter
U
متحرک
remotest
U
متحرک
movable bridge
U
پل متحرک
vagile
U
متحرک
vagility
U
متحرک
floating
U
متحرک
remote
U
متحرک
lock
U
سد متحرک
locks
U
سد متحرک
movable dam
U
سد متحرک
mobile
U
متحرک
mobiles
U
متحرک
moving
U
متحرک
gripped
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in
<idiom>
U
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
to seal up
U
درز گرفتن کاغذ گرفتن
clam
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grip
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
slag
U
کفه گرفتن تفاله گرفتن
calebrate
U
جشن گرفتن عید گرفتن
working fluid
U
سیال متحرک
draw arch
U
طاق پل متحرک
travelling crane
U
جرثقیل متحرک
floating tool holder
U
ابزارگیر متحرک
floating tool
U
ابزار متحرک
adjustment wheel
چرخ متحرک
on the wing
U
سیار متحرک
transient target
U
هدف متحرک
diarthrosis
U
مفصل متحرک
slides
U
غلاف متحرک
floating kidney
U
کلیه متحرک
escalade
U
پله متحرک
slide
U
غلاف متحرک
floating crane
U
جرثقیل متحرک
zoogamete
U
جنس متحرک
floating capital
U
سرمایه متحرک
floating bridge
U
پل متحرک موقتی
turret
U
برج متحرک
turrets
U
برج متحرک
adjustable support
پایه متحرک
flying lines
U
لولههای متحرک
flying machine
U
بارفیکس متحرک
adjusting lever
U
اهرم متحرک
wanding kidney
U
کلبه متحرک
adjustable shelf
صفحه متحرک
walking dictionary
U
فرهنگ متحرک
adjustment pedal
پدال متحرک
adjustment slide
فلز متحرک
fluid capital
U
سرمایه متحرک
adjustable seat
صندلی متحرک
dynamic economy
U
اقتصاد متحرک
walking library
U
کتابخانه متحرک
vacillant
U
متحرک اونگی
undersurface
U
متحرک درزیرسطح
dynamic balay
U
حمایت متحرک
jibbed
U
بازوی متحرک
nephroptosis
U
کلیه متحرک
mobile reserve
U
احتیاط متحرک
jibs
U
بازوی متحرک
jibbing
U
بازوی متحرک
fluid
U
مایع متحرک
fluids
U
مایع متحرک
mobile
U
جنگ متحرک
mobiles
U
جنگ متحرک
jib
U
بازوی متحرک
drawbridges
U
دریچه متحرک
semimobile
U
نیمه متحرک
drawbridge
U
دریچه متحرک
locomotor
U
جنبده متحرک
quadrantal davit
U
جرثقیل متحرک
booms
U
بازوی متحرک
animation
U
نقاشی متحرک
booming
U
بازوی متحرک
mobile plant
U
دستگاه متحرک
mobile phase
U
فاز متحرک
mobile defense
U
پدافند متحرک
travelling load
U
بار متحرک
mobile charge
U
بار متحرک
mobile station
U
فرستنده متحرک
mobile turnable ladder
U
نردبان متحرک
mobile warfare
U
جنگ متحرک
roll kitchen
U
اشپزخانه متحرک
animations
U
نقاشی متحرک
boom
U
بازوی متحرک
boomed
U
بازوی متحرک
gradients
U
مدرج متحرک
gradient
U
مدرج متحرک
stepladder
U
نردبان متحرک
jack knife bridge
U
پل متحرک تاشو
spermatozoid
U
یاخته نر و متحرک
swirls
U
گرداب متحرک
swirling
U
گرداب متحرک
swirled
U
گرداب متحرک
swirl
U
گرداب متحرک
hot money
U
پول متحرک
hauling part
U
قسمت متحرک
movable head
U
با نوک متحرک
moving head
U
با نوک متحرک
moving average
U
میانگین متحرک
stepladders
U
نردبان متحرک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com