Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cross pollination
U
گرده افشانی از گلی بگل دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pollination
U
گرده افشانی
pollenation
U
گرده افشانی
palynology
U
گرده افشانی شناسی
pollinates
U
گرده افشانی کردن
pollinated
U
گرده افشانی کردن
pollinating
U
گرده افشانی کردن
palynology
U
مبحث گرده افشانی
pollen
U
گرده افشانی کردن
pollinate
U
گرده افشانی کردن
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
cross polinize
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
cross pollinate
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
self pollination
U
گرده افشانی خود بخود گیاه
interfruitful
U
قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
wind pollinated
U
گرده افشانی شده بوسیله باد
aspersion
U
اب پاشی و اب افشانی
dancing
U
دست افشانی
metal spraying
فلز افشانی
refulgence
U
نور افشانی
winnowing machine
U
ماشین باد افشانی
winnower
U
کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
camber
U
گرده
coxa
U
گرده
loins
U
گرده
loin
U
گرده
pollen
U
گرده
cambers
U
گرده
haunch
U
گرده
kidneys
U
گرده
kidney
U
گرده
granule
U
گرده
discs
U
گرده
disc
U
گرده
disk
U
گرده
disks
U
گرده
huckle
U
گرده
hunkers
U
گرده
feuilleton
U
گرده
haunches
U
گرده
granules
U
گرده
nephrectomy
U
دراوردن گرده
induction disk
U
گرده القائی
nephralgia
U
درد گرده
convex
U
گرده ماهی
pollen
U
دانه گرده
ridgeways
U
گرده ماهی
disk drive
U
گرده ران
vault
U
گرده ماهی
magnetic disk
U
گرده مغناطیسی
disk drives
U
گرده ران
disk drives
U
گرده چرخان
vaults
U
گرده ماهی
pouncing
U
گرده نقاش
pounces
U
گرده نقاش
pounced
U
گرده نقاش
coxarthritis
U
نقرس گرده
disk pack
U
گرده بسته
color disk
U
گرده رنگها
disk platter
U
گرده سینی
disk unit
U
واحد گرده
diskette
U
گرده کوچک
nephrotomy
U
گرده بری
nephroptosis
U
گرده جنبنده
nephroid
U
گرده مانند
camber
U
گرده ماهی
disk drive
U
گرده چرخان
cambers
U
گرده ماهی
fish backed
U
گرده ماهی
nephritis
U
اماس گرده
paranephric
U
نزدیک گرده
nephritic
U
دچارناخوشی گرده
pounce
U
گرده نقاش
reg
U
گشن گرده
floppy discs
U
گرده لغزان
floppy discs
U
گرده لرزان
ridged
U
گرده ماهی
pollinizer
U
گرده افشان
ridges
U
گرده ماهی
ridge
U
گرده ماهی
round timber
U
گرده بینه
ridgewise
U
گرده ماهی
dome
U
گرده ماهی
domes
U
گرده ماهی
rolls
U
گرده نان
reg
U
گرده لقاح
floppy disk
U
گرده لرزان
platelet
U
گرده خون
disk
U
گرده قرص
floppy disks
U
گرده لغزان
pollinator
U
گرده افشان
polliniferous
U
گرده افشان
nephrectomy
U
برش گرده
floppy disk
U
گرده لغزان
floppy disks
U
گرده لرزان
disks
U
گرده قرص
pollinium
U
توده ذرات گرده گل
pollinose
U
شبیه گرده گیاهی
pollenizer
U
درخت نر گرده افشان
plolinate
U
با گرده تلقیح کردن
gibbous
U
گرده ماهی گوژپشت
disk controller
U
کنترل کننده گرده
puffballs
U
سماروق گرده افشان
loculus
U
حفره کیسه گرده
farinose
U
شبیه گرده گیاه
pollenizer
U
درخت گرده افشان
paranephros
U
دژ پیه روی گرده
puffball
U
سماروق گرده افشان
fixed head disk
U
گرده با نوک ثابت
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
U
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
U
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
paranephritis
U
اماس غده روی گرده
hip roof
U
پشت بام گرده ماهی
nephritic
U
درمان کننده ناخوشی گرده
his kidnegs have gone w
U
گرده هایش درست کارنمیکنند
sori
U
خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
leaf fat
U
لایه پیه دور گرده خوک
styloipodium
U
گرده بالای میوه گیاهان چتری
self fruitful
U
تولید مثل بوسیله گرده خود
autogamy
U
لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
he was otherwise ordered
U
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
autogamous
U
مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile
U
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
integrated
U
ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
he had no more no to say
U
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML
U
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
logs
U
گرد بینه گرده بینه
log
U
گرد بینه گرده بینه
thence
U
دیگر
anymore
U
دیگر
he is no more
U
او دیگر
else
U
دیگر
of each other
<adv.>
U
از هم دیگر
secus
U
از دیگر سو
furthered
U
دیگر
furthering
U
دیگر
further
U
دیگر
furthers
U
دیگر
other
U
دیگر
others
U
دیگر
another
U
دیگر
no more
U
دیگر نه
alternatives
U
دیگر
alternative
U
دیگر
one an other
U
یک دیگر
alternative
U
شق دیگر
alternatives
U
شق دیگر
of one another
<adv.>
U
از هم دیگر
again
U
دیگر
next
U
دیگر
from each other
<adv.>
U
از هم دیگر
from one another
<adv.>
U
از هم دیگر
on one's coat-tails
<idiom>
U
همراه کس دیگر
another guess
U
قسمتی دیگر
at a later period
U
در موقع دیگر
another guess
U
نوعی دیگر
somewhere else
U
یک جای دیگر
on the other hand
<adv.>
U
طور دیگر
another day
U
یک روز دیگر
again
U
از طرف دیگر
about face
U
سوی دیگر
about face
U
جهت دیگر
about-face
U
سوی دیگر
about-face
U
جهت دیگر
about-faces
U
سوی دیگر
about-faces
U
جهت دیگر
aliunde
U
از منبع دیگر
what more do you want
U
دیگر چه می خواهید
alternative unit
U
واحدهای دیگر
elsewhere
U
نقطه دیگر
withil
U
ازطرف دیگر
other
U
نوع دیگر
elsewhere
U
بجای دیگر
yon
U
ان یکی دیگر ان
elsewhere
U
درجای دیگر
in fact
U
به عبارت دیگر
others
U
نوع دیگر
a horse of another colour
[different colour]
U
مطلبی دیگر
et al
U
و در جای دیگر
variant
U
نوع دیگر
another
U
شخص دیگر
videlicet
U
به عبارت دیگر
to wit
<adv.>
U
به عبارت دیگر
shunts
U
به خط دیگر انداختن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com