Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
field trip
U
گردش علمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constant displacement pump
U
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
flowchart template
U
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
equation of exchange
U
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
sciential
U
علمی
scientific
U
علمی
theoretic
U
علمی
academic
U
علمی
faculty
U
هیئت علمی
principle
U
قانون علمی
faculties
U
هیئت علمی
memoire
U
مقاله علمی
object lessons
U
درس علمی
scientific applications
U
کابردهای علمی
academian
U
عضوانجمن علمی
academic freedom
آزادی علمی
scientific experiment
U
تجربه علمی
scientific management
U
مدیریت علمی
object lesson
U
درس علمی
scientail
U
ماهر علمی
scholarism
U
تحقیق علمی
scientifically
U
بطور علمی
practical lawyer
U
حقوقدان علمی
prescientific
U
پیش علمی
science fiction
U
افسانه علمی
horticulture
U
باغبانی علمی
theory
U
فرض علمی
theories
U
فرض علمی
scientific method
U
روش علمی
boffin
U
پژوهشگر علمی
research
U
تحقیقات علمی
discipline
U
رشته علمی
theoretic and practical
U
علمی وعملی
the triumphs of science
U
پیروزیهای علمی
scientific socialism
U
سوسیالیسم علمی
the province of science
U
رشته علمی
applied or mixed
U
ریاضیات علمی
boffins
U
پژوهشگر علمی
scientific researches
U
تتبعات علمی
scientific researches
U
تحقیقات علمی
researched
U
تحقیقات علمی
scientific researches
U
پژوهشهای علمی
principle
U
اصل علمی
researches
U
تحقیقات علمی
disciplines
U
رشته علمی
disciplining
U
رشته علمی
researching
U
تحقیقات علمی
techincal and scientifici
U
بنگاههای علمی و فنی
tree surgery
U
تشریح علمی درخت
sciosophy
U
معرفت غیر علمی
pomology
U
میوه کاری علمی
theoretically
U
از لحاظ فرض علمی
science fiction
U
داستان تخیلی علمی
homosapiens
U
نام علمی انسان
scientifically
U
موافق اصول علمی
unscientific
U
خلاف موازین علمی
equivalent knowledge credit
U
تصدیق دانش علمی
equivalent knowledge credit
U
تصدیق اعتبار علمی
criminology
U
مطالعه علمی جرم
scientism
U
پیروی از روش علمی
theory
U
فرضیه علمی تعلیم
ionics
U
مبحث علمی یونها
myrmecologyt
U
مطالعه علمی مورچگان
An immortal scientific work.
U
اثر علمی جاویدان
teach-in
U
بحث علمی دانشجویی
teach-ins
U
بحث علمی دانشجویی
scientific data processing
U
پردازش داده علمی
scientific data processing
U
داده پردازی علمی
scientific notation
U
نشان گذاری علمی
schools
U
مکتب علمی یافلسفی
terminology
U
اصطلاحات علمی یافنی
theories
U
فرضیه علمی تعلیم
ethnography
U
مطالعه علمی نژادها
school
U
مکتب علمی یافلسفی
terminologies
U
اصطلاحات علمی یافنی
Scientific research.
U
تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
He devoted a lifetime to scientific research.
U
یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
terminological
U
وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
interdisciplinary
U
مربوط به رشتههای مختلف علمی
paranormal
U
ماورای پدیدههای علمی مکشوف
neurology
U
بحث علمی عصب شناسی
proving ground
U
محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
objectives
U
علمی و بدون نظر خصوصی
objective
U
علمی و بدون نظر خصوصی
chronometry
U
وقت سنجی بطریق علمی
hydrotherapy
U
استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
floating point calculation
U
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
laity
U
غیر فنی وغیر علمی
academic
مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
Scientic experiments show that …
U
تجربه های علمی نشان می دهد که
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
technologies
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
zymurgy
U
مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
market research
U
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
technology
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
organon
U
سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
pragmatically
U
بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
Delphinium
U
[نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
appraising
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
references
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference
U
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraise
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises
U
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
ethic
U
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
mechanics
U
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
thermostatics
U
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
fortran
U
زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
fortran
U
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
mixed ability
کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
king's english
U
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
aerostatics
U
علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
histochemistry
U
علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
pseudoscience
U
مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند
bachelor
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelors
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
researched
U
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
geochemistry
U
علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
researching
U
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches
U
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research
U
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
geomorphology
U
علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
glaciology
U
علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
apl
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
pl/
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
epiphytology
U
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
ada
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که اغلب در ارتش و صنعت و موضوعات علمی به کار می رود
association for computing machinery
U
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
geopolitic
U
علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
traverse
U
گردش
twirled
U
گردش
twirling
U
گردش
twirls
U
گردش
traversing
U
گردش
circumrotation
U
گردش
traverses
U
گردش
flowine
U
خط گردش
runs
U
گردش
run
U
گردش
maeander
U
گردش
traversed
U
گردش
flowline
U
خط گردش
counterclockwise rotation
U
گردش به چپ
promenades
U
گردش
hiked
U
گردش
hikes
U
گردش
promenade
U
گردش
nutation
U
گردش
on the rove
U
در گردش
cycle
U
گردش
cycled
U
گردش
cycles
U
گردش
hike
U
گردش
paseo
U
گردش
race
U
گردش
ambulation
U
گردش
itineracy
U
گردش
raced
U
گردش
races
U
گردش
rotation
U
گردش
itineration
U
گردش
walking
U
گردش
left handed rotation
U
گردش به چپ
hiking
U
گردش
twirl
U
گردش
perambulation
U
گردش
travels
U
گردش
traveled
U
گردش
travel
U
گردش
canters
U
گردش
cantering
U
گردش
cantered
U
گردش
canter
U
گردش
circuits
U
گردش
circuit
U
گردش
progressed
U
گردش
progresses
U
گردش
turns
U
گردش
turn
U
گردش
progressing
U
گردش
flows
U
گردش
circulations
U
گردش
circulation
U
گردش
period
U
گردش
periods
U
گردش
flowed
U
گردش
flow
U
گردش
trips
U
گردش
anticlockwise rotation
U
گردش به چپ
tripped
U
گردش
trip
U
گردش
turnover
U
گردش
progress
U
گردش
movement
U
گردش
strolls
U
گردش
water circulation
U
گردش اب
rev
U
گردش
revolutions
U
گردش
revolution
U
گردش
operation
U
گردش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com