English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rotation in a clockwise direction U گردش در جهت عقربه ساعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
azimuth U قوس افقی در جهت گردش عقربه ساعت واقع بین نقطه ثابتی
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
anticlockwise rotation U گردش مخالف جهت عقربه ساعت
Other Matches
clockhand U عقربه [ساعت ...]
hand U عقربه [ساعت ...]
hour land U عقربه ساعت شمار
hour hands U عقربه ساعت شمار
hour hand U عقربه ساعت شمار
little hand U عقربه کوچک [ساعت]
retrograde hand U عقربه برگشت دهنده [ساعت ...]
to advance the hand of a clock U عقربه ساعت را جلو کشیدن
minute hand U عقربه دقیقه شمار ساعت
counterclockwise U درجهت مخالف حرکت عقربه ساعت
gammadion U چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
rotation U چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
with the sun U مطابق گردش عقربک ساعت
clockwise U درجهت گردش عقربههای ساعت
sunwise U مطابق گردش عقربک ساعت
clockwise U مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
clock method U روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
equation of exchange U همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
handing U عقربه
hand U عقربه
gnomon U عقربه
poniter U عقربه
c o d indicator U عقربه سی او دی
indicator U عقربه
damped needle U عقربه خفیده
astatic needle U عقربه نامتوجه
magnetic needle U عقربه مغناطیسی
absorption marker U عقربه جذب
counter U عقربه شمارش
countered U عقربه شمارش
countering U عقربه شمارش
tongue U عقربه [ترازو ...]
needles U اذیت کردن عقربه
needling U اذیت کردن عقربه
sweep hand U عقربه ثانیه شمار
needled U اذیت کردن عقربه
needle U اذیت کردن عقربه
maximum demand pointer U عقربه مصرف حداکثر
dipping needle U عقربه میل نما
deflection method U روش انحراف عقربه
deflection of magnetic needle U انحراف عقربه مغناطیسی
counting balance U ترازوی عقربه دار
deviation U انحراف عقربه قطبنما
deviations U انحراف عقربه قطبنما
o'clock U ساعت از روی ساعت
indicator U عقربه یاصفحه نشان دهنده
oil gage U عقربه نشان دهنده روغن
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
gauged U اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauge U اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauges U اندازه گیر عقربه نشان دهنده
aperiodic compass U قطب نمای با عقربه چفت شونده
barometric altimeter reversionary U دستگاه ضد حرکت عقربه ارتفاع سنج
pointers U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
h hour U ساعت س
timŠepiece U ساعت
ticker U ساعت
horologe U ساعت
horologii U ساعت
horologium U ساعت
hour ly U ساعت به ساعت
in hour's time U دو ساعت
clock U ساعت
clock U ساعت
clk U ساعت
clocks U ساعت
by my watch U ساعت من
clock generator U ساعت زا
Every so often . Every hour on the hour. U دم به ساعت
timepieces U ساعت
timepiece U ساعت
self-esteem U ساعت
ticker [colloquial] [watch] U ساعت
time-piece U ساعت
zero hour U ساعت س
oclock U ساعت
clocks U ساعت ها
passionflower U گل ساعت
hourly U ساعت به ساعت
hours U ساعت
passion flower U گل ساعت
hour U ساعت
timepiece U ساعت
maypop U گل ساعت
watches U ساعت
watch U ساعت
watching U ساعت
watched U ساعت
revving U گردش
meandering U گردش
itineration U گردش
excursions U گردش
meanders U گردش
excursion U گردش
left handed rotation U گردش به چپ
water circulation U گردش اب
movement U گردش
rotation U گردش
counterclockwise rotation U گردش به چپ
traverses U گردش
traversing U گردش
maeander U گردش
traversed U گردش
circumrotation U گردش
meander U گردش
meandered U گردش
traverse U گردش
flowine U خط گردش
nutation U گردش
revolution U گردش
twirled U گردش
twirling U گردش
twirls U گردش
cycled U گردش
run U گردش
hike U گردش
cycle U گردش
runs U گردش
raced U گردش
promenades U گردش
hiked U گردش
promenade U گردش
hikes U گردش
hiking U گردش
itineracy U گردش
twirl U گردش
jaunts U گردش
revolutions U گردش
rev U گردش
revs U گردش
revved U گردش
on the rove U در گردش
paseo U گردش
ambulation U گردش
race U گردش
flowline U خط گردش
cycles U گردش
stroll U گردش
strolled U گردش
strolls U گردش
walking U گردش
jaunt U گردش
races U گردش
periods U گردش
flow U گردش
flowed U گردش
flows U گردش
wrest U گردش
turnover U گردش
trip U گردش
tripped U گردش
trips U گردش
gyration U گردش
wrests U گردش
wresting U گردش
wrested U گردش
travels U گردش
progressed U گردش
progress U گردش
turns U گردش
turn U گردش
progressing U گردش
traveled U گردش
perambulation U گردش
circuit U گردش
anticlockwise rotation U گردش به چپ
circuits U گردش
canter U گردش
cantered U گردش
cantering U گردش
canters U گردش
travel U گردش
progresses U گردش
circulation U گردش
gyrations U گردش
operation U گردش
circulations U گردش
period U گردش
civil time U ساعت محلی
mean time U ساعت متوسط
clock work U چرخهای ساعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com