English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
disposition U گرایش
attitude U گرایش
attitudes U گرایش
tendencies U گرایش
tendency U گرایش
propensities U گرایش
propensity U گرایش
trend U گرایش
trends U گرایش
gravitation U گرایش
diatropism U گرایش
tropism U گرایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
propensity to import U گرایش به واردات
propensity to hoard U گرایش به احتکار
propensity to consume U گرایش به مصرف
propensity to borrow U گرایش به استقراض
pressure tendency U گرایش فشار
reconversion U گرایش مجدد
upward tendency U گرایش صعودی
sexual orientation U گرایش جنسی
christianization U گرایش به مسیحیت
chemotropism U گرایش شیمیایی
coenotrope U گرایش مشترک
cenotrope U گرایش مشترک
orientation U گرایش جهت
action tendency U گرایش به عمل
approach gradient U شیب گرایش
propensity to save U گرایش به پس انداز
pro-active U گرایش به ایجاد وقایع
propensity to invest U گرایش به سرمایه گذاری
sentimentalism U گرایش بسوی احساسات
central tendency measures U اندازههای گرایش مرکزی
phototropism U گرایش بطرف نور
ism U سیستم عملی گرایش
measures of central tendency U اندازههای گرایش مرکزی
determining tendency U گرایش تعیین کننده
sentimentality U گرایش بسوی احساسات
tending U متمایل بودن به گرایش داشتن
Enantiodroma U گرایش به تغییر چیزها به متضادشان
tended U متمایل بودن به گرایش داشتن
tend U متمایل بودن به گرایش داشتن
tends U متمایل بودن به گرایش داشتن
simplism U گرایش بسادگی وبی الایشی
jump on the bandwagon <idiom> [پیوستن به گرایش یا فعالیتی محبوب]
tendentious U دارای گرایش ویژه وعمدی
common business oreinted language U زبان با گرایش متداول تجاری
radicalism U گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
bops U Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
bopping U Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
bop U Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
bopped U Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
compressive strength U قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
character oriented protocol U پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
guild socialism U سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com