English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
by pass U گذرگاه فرعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bypass U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassing U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
by pass U گذرگاه فرعی مسیر فرعی
Other Matches
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
subspecies U قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass U بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
allure U گذرگاه
alura U گذرگاه
alure U گذرگاه
ailure U گذرگاه
pathways U گذرگاه
passageway U گذرگاه
passageways U گذرگاه
causeway U گذرگاه
causeways U گذرگاه
bypassed U گذرگاه
pathway U گذرگاه
crossing U گذرگاه
gang way U گذرگاه
trajectories U گذرگاه
ferry U گذرگاه
ferrying U گذرگاه
ferries U گذرگاه
bypass U گذرگاه
bypasses U گذرگاه
bypassing U گذرگاه
defiling U گذرگاه
defiles U گذرگاه
defiled U گذرگاه
defile U گذرگاه
run way U گذرگاه
passage way U گذرگاه
ferried U گذرگاه
roads U گذرگاه
road U گذرگاه
trajectory U گذرگاه
passage U گذرگاه
pass U گذرگاه
gateways U گذرگاه
buses U گذرگاه
busing U گذرگاه
paths U گذرگاه
bussed U گذرگاه
busses U گذرگاه
bussing U گذرگاه
gateway U گذرگاه
path U گذرگاه
bused U گذرگاه
passages U گذرگاه
passes U گذرگاه
bus U گذرگاه
passed U گذرگاه
traject U عبور گذرگاه
bus driver U محرک گذرگاه
nerve path U گذرگاه عصبی
fishway U گذرگاه ماهی
internal bus U گذرگاه داخلی
motor path U گذرگاه حرکتی
bus system U سیستم گذرگاه
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و رو
system bus U گذرگاه سیستم
shaft tunnel U گذرگاه محور
shaft tunnel U گذرگاه شفت
narrows U گذرگاه تنگ
storm lane U گذرگاه طوفان
arcade U گذرگاه طاقدار
bidirectional bus U گذرگاه دوسویه
bidirectional bus U گذرگاه دوطرفه
aisle U گذرگاه طولی
control bus U گذرگاه کنترل
pedestrian crossings U گذرگاه پیادگان
pedestrian crossings U گذرگاه پیاده
archways U گذرگاه طاقدار
exhaust passage U گذرگاه خروجی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
archway U گذرگاه طاقدار
data bus U گذرگاه داده
gangways U راهرو گذرگاه
cattle crossing U گذرگاه چارپایان
cart crossing U گذرگاه ارابه
channeled U گذرگاه ابی
level crossing U گذرگاه همکف
level crossings U گذرگاه همکف
channel U گذرگاه ابی
channelled U گذرگاه ابی
channeling U گذرگاه ابی
beach exit U گذرگاه ساحلی
pedestrian crossing U گذرگاه پیادگان
pedestrian crossing U گذرگاه پیاده
channels U گذرگاه ابی
gangway U راهرو گذرگاه
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
bus U بااتوبوس رفتن گذرگاه
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و زبر
bused U بااتوبوس رفتن گذرگاه
buses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
mid channel buoy U بویه میان گذرگاه
way U راه عبور گذرگاه
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
busses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
busing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussed U بااتوبوس رفتن گذرگاه
gorging U گذرگاه تنگ بین دو کوه
middle ground buoy U بویه زمین میان گذرگاه
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
gorge U گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorged U گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorges U گذرگاه تنگ بین دو کوه
address bus گذر آدرس گذرگاه نشانی
pass U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed U گذرگاه کارت عبور گذراندن
passes U گذرگاه کارت عبور گذراندن
dromos U [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
absorption U [گذرگاه بین جرز و سطح دیوار]
tubal U وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم
ppd U Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
sublease U اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
succursal U فرعی
spillover effect U اثر فرعی
by U فرعی
accessorial U فرعی
derivative U فرعی
adjuncts U فرعی
second class U فرعی
branch lines U خط فرعی
petty U فرعی
secondary U فرعی
adjunct U فرعی
lateral U فرعی
derivatives U فرعی
subalterns U فرعی
adverse reaction U اثر فرعی
fall-out [side effect] U اثر فرعی
inferior U فرعی
min U فرعی
sub dam U سد فرعی
byeffect U اثر فرعی
subaltern U فرعی
secondary effect U اثر فرعی
half deck U پل فرعی
minor U فرعی
incident U فرعی
subsidiaries U فرعی
tributaries U فرعی
branch line U خط فرعی
by-effect U اثر فرعی
extrinsic U فرعی
accessory U فرعی
incidents U فرعی
ancillary U فرعی
tributary U فرعی
subsidiary U فرعی
inferiors U فرعی
lay-shaft U میله فرعی
annexe U ساختمان فرعی
jamb-shaft U ستون فرعی
DIVERSION U راه فرعی
extension telephone U تلفن فرعی
walk-on U بازیگر فرعی
dog leg U شاخه فرعی
diverticulum U جاده فرعی
byroad U جاده فرعی
byname U اسم فرعی
by work U کار فرعی
by product U نتیجه فرعی
by way U راه فرعی
by product material U فراورده فرعی
by product U محصول فرعی
by product U فراورده فرعی
spur track U جاده فرعی
extension U شماره فرعی
colonnette U ستون فرعی
dixings U ارایشهای فرعی
derived units U احاد فرعی
derived units U واحدهای فرعی
secondary unit U واحد فرعی
derived unit U واحد فرعی
consequent pole U قطب فرعی
daughter chain U زنجیر فرعی
cotype U نوعی فرعی
coproduct U محصول فرعی
subordinate clauses U جملهوارهی فرعی
subdirectory U فهرست فرعی
sideway U فرعی از پهلو
subinterval U فاصله فرعی
subspace U فضای فرعی
sidepiece U چیز فرعی
side show U موضوع فرعی
submenu U منوی فرعی
side show U نمایش فرعی
subsidiary occupations U مشاغل فرعی
suborder U راسته فرعی
substation U ایستگاه فرعی
side line occupations U مشاغل فرعی
side effects U اثرات فرعی
slave station U ایستگاه فرعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com