English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nuclear fusion U گداز هستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
fusions U گداز
liquation U گداز
melting U گداز
fusion U گداز
melts U گداز
melt U گداز
smelting U گداز
deliquescence U گداز
infusible U گداز نا پذیر
slag U گداز اتشفشانی
infusibility U گداز نا پذیری
fusion point U نقطه گداز
fusible U گداز پذیر
fusible U زود گداز
fusibility U گداز پذیری
fusibility U قابلیت گداز
melting furnace U کوره گداز
first order transition U گداز مرتبه یک
f.n.p U نقطه گداز
melting point U نقطه گداز
iron founder U اهن گداز
fusion U گداز ذوب
fusion U ذوب گداز
transient flow U جریان گداز
fusions U ذوب گداز
fusions U گداز ذوب
liquation U گداز جزیی
liquefiable U گداز پذیر
liquation U گداز ابگونسازی
melting point U نقطه ذوب یا گداز
MPs U مخفف نقطهی گداز
flux U گداز تغییرات پی درپی
MP U مخفف نقطهی گداز
foundries U کارخانه گداز فلز
foundry U کارخانه گداز فلز
soldering flux U گداز اور لحیم کاری
ablation [melting of snow or ice] U گداز [آب شدن] [سطح کوه یخ یا برف]
atomic U هستهای
nuclear strike U تک هستهای
potential barrier U سد هستهای
mononuclear U یک هستهای
nuclear U هستهای
ablate U کنده شدن و از بین رفتن موادسطحی یک جسم در اثر تبخیرو گداز و غیره
nuclear power U انرژی هستهای
nuclear power station U نیروگاه هستهای
nuclear chemistry U شیمی هستهای
nuclear radiation U تشعشع هستهای
necleo synthesis U سنتز هستهای
nuclear fusion U گداخت هستهای
nuclear reaction U فرایند هستهای
nuclear forces U نیروهای هستهای
nuclear structure U ساختار هستهای
nuclear transformation U تبدیل هستهای
nucleonics U فیزیک هستهای
nuclear power U نیروی هستهای
nuclear pile U پیل هستهای
nuclear configuration U ترکیب هستهای
nuclear fusion U ذوب هستهای
nuclear fission U شکافت هستهای
nuclear fission U انشقاق هستهای
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
nuclear fusion U همجوشی هستهای
nuclear energy U انرژی هستهای
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
nuclear number U عدد هستهای
nuclear corrosion U فرسایش هستهای
nuclear detector U اشکارساز هستهای
nuclear reactors U واکنشگاه هستهای
fission U شکافت هستهای
core storage U انباره هستهای
core memory U حافظه هستهای
mononuclear U سلول یک هستهای
nuclear reactor U راکتور هستهای
nuclear reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear reactors U راکتور هستهای
nuclear family U خانواده هستهای
nuclear families U خانواده هستهای
fission U شکاف هستهای
fusions U جوش هستهای
fission bomb U بمب هستهای
fusion U جوش هستهای
fission reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear reaction U واکنش هستهای
thermonuclear U گرمای هستهای
transmutation U تبدیل هستهای
fusions U عمل ترکیب هستهای
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
slug U میزان سازی هستهای
fusion energy U انرژی همجوشی هستهای
nuclear power plant U تاسیسات انرژی هستهای
slugs U میزان سازی هستهای
nuclear power production U تولید انرژی هستهای
fusion U عمل ترکیب هستهای
nuclear fusion energy U انرژی ذوب هستهای
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
thermonuclear U بمب هستهای حرارتی
nuclear binding energy U انرژی اتصال هستهای
slugged U میزان سازی هستهای
internuclear distance U فاصله بین هستهای
radiological U رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
attack nuclear carrier U ناو هواپیمابر افندی هستهای
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
dwarf dud U جنگ افزار هستهای عمل نکرده
fission U تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
lymphocytosis U ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
nominal weapon U جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
elodea U جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
endomixis U تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
induces U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
fission products U عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
radioactivity U قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
inductor U قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
controlled thermonuclear reaction U جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
background radiation U تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com